English Version
This Site Is Available In English

باور‌هایم را دگرگون ساخت

باور‌هایم را دگرگون ساخت

 

اعتیاد موضوع عمیقی بود که آقای مهندس چون خودشان وارد این قضيه شده بودند توانستند آن را بشکافند. در سال ۱۳۷۸ مقاله‌ای را در مورد صورت مسئله اعتیاد ارائه دادند که مورد توجه واقع شد. چیزی که در اعتیاد ناشناخته بود و باعث شده بود درمانی برایش پیدا نشود، مبدأ، مقصد و هدف مشخص نبود یا اگر مشخص هم می‌کردند غلط بود. اعتیاد را یک عادت می‌دانستند و فرد مصرف‌کننده را یک آدم بی‌اراده که نمی‌تواند عادتش را ترک کند، در مورد قُمار ممکن‌ است عادت کنیم ولی چیزی که روی فیزیولوژی اثر می‌گذارد روی روان هم اثر می‌گذارد. کسی که مواد مصرف نکند بیرون‌روی می‌گیرد، خواب شب او بهم می‌ریزد این که عادت نیست. همه خیال می‌کردیم عادت است، می‌شود ترک کند و برای همین در درمان مواد با شکست مواجه می‌شدند.

سازمان بهداشت جهانی اعتیاد را مسمومیت مزمن می‌دانند. تعریف درستی که آقای مهندس از اعتیاد داشتند و صورت مسئله آن را پیدا کردند این بود که اعتیاد چه هست و فرد مصرف‌کننده چه مشکلی دارد. گفتند که اعتیاد جایگزینی مزمن است یعنی مواد مخدر بیرونی جایگزین مواد شبه افیونی بدن شده و باعث تخریب در سیستم‌های بدن شده و زمانی می‌تواند درمان شود که جایگزینی درست باشد یعنی مخدرهای درون راه‌اندازی شوند، یک روان خراب جایگزین یک روان سالم شود، یک جهانبینی افیونی جایگزین یک جهانبینی راست و درست شود. برای درمان مثلثی مطرح کردند شامل جسم، روان و جهانبینی که باید این سه به تعادل برسند باید روی محور جسم و جهانبینی کار شود اگر این دو درست شوند روان خود به خود درست می‌شود. همچنین یافته‌های بسیاری را با صورت مسئله اعتیاد برای درمان سایر بیماری ها پیدا کردند که اگر جسم تعادل داشته باشد و سیستم شبه‌افیونی بدن خوب کار کند سیستم ایمنی هم خوب کار می‌کند و این سیستم خودش شروع به ترمیم و بازسازی می‌کند. صورت مسئله اعتیاد برای  منِ همسفر هم یک مقدمه است که بتوانم مبدأ، مقصد و هدف خودم را در زندگی  مشخص کنم، دیدم را نسبت به جهان درون و بیرونم تغییر بدهم، با تفکر و اندیشه درست صورت مسئله مشکلات را پیدا کنم و بهترین راه حل را انتخاب کنم وقتی صورت مسئله را داشته باشم حل آن هم دشوار نخواهد بود.

این دستور جلسه باعث آرامش من می‌شود چون مرا به اشتباهاتم آگاه کرد و باورهایم را دگرگون ساخت. اولین بار در کنگره با این موضوع رو‌به‌رو شدم که اعتیاد یک مسئله اخلاقی نادرست نیست که فرد باید آن را ترک کند بلکه نوعی بیماری است و باید درمان شود. آقای مهندس اعتیاد را تشکیل شده از انسان به‌اضافه مواد مخدر دانستند، با علم و تجربه روش درمان آن را کشف کردند. در کنگره ۶۰ کارهای زیادی انجام شده که مهم‌ترین آن‌ها درمان اعتیاد است. در زمینه ورزش و تحصیل، در دانشگاه هم پیشرفت‌های بسیاری داشته که دلیل همه این‌ها درمان قطعی اعتیاد بوده است. اگر افراد در کنگره نظم را رعایت می‌کنند به این دلیل است که به درمان قطعی رسیده‌اند، جهانبینی و فیزیولوژی آن‌ها به تعادل رسیده اگر فردی بخواهد به درمان برسد باید جسم، روان و نگرش خود را تغییر دهد. آقای مهندس صورت مسئله اعتیاد را برای ما تعریف کرده و مشخص کردند که فرد مصرف‌کننده بیمار است که سیستم جسم او دچار تخریب شده است.

اعتیاد مسمومیت مزمن نیست مواد مخدر بیرونی جایگزین مخدرهای دورنی شده و مدت زمان مشخصی برای راه‌اندازی مجدد سیستم‌های بدن لازم‌ است. آن‌چه مهم است انسان باید امیدوار باشد زیرا امید است که توان مبارزه با ناملایمات و مشکلات را به انسان می‌دهد در غیر این‌صورت توان تشخیص و حل مشکلات را ندارد. پس صورت مسئله در هر قسمت برای ما مهم است. اعضای کنگره ۶۰ یاد گرفته‌اند که در مورد هر مسئله تفکر و اندیشه داشته باشند. یکی از مهم‌ترین اقداماتی که بنیان کنگره ۶۰ انجام‌ دادند نوشتن کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر است. از آقای مهندس ممنونم که صورت مسئله اعتیاد را برای ما روشن کردند و باعث شدند که مسافر من هم به درمان برسد.

اگر بخواهم به صورت‌ ساده از صورت مسئله اعتیاد بگویم، اول باید دید اعتیاد چیست؟ زمانی که بخواهیم راجع به موضوعی اطلاعی کسب کنیم اول باید برای آن صورت مسئله طرح کنیم و راجع به آن تحقیق و بررسی‌ کنیم تا حل شود. چیزی که تا به حال یاد گرفتیم این است که‌ اعتیاد از عود یا عادت می‌آید و عادت کردن به چیزی یعنی اعتياد. کامل‌ترین تعریفی که از اعتياد می‌توان داشت این است که از نظر فیزیولوژی مخدرهای بیرونی جایگزین مخدر‌های طبیعی بدن شدند، فرد مصرف‌کننده باید تدریجی به تعادل و درمان برسد. مهم‌ترین مسئله درمان اعتیاد، سیستم ایکس یا سیستم تولید‌کننده مواد شبه افیونی و مخدرهای طبیعی بدن است که شامل جسم، روان و جهانبینی است.وقتی این سیستم درست کار نمی‌کند اول فیزیولوژی و جسم دچار اشکال می‌شود و مواردی از قبیل استخوان درد، بی‌قراری، اسهال، عطسه و خمیازه به سراغ فرد می‌آید، دوم روان یا همان صور پنهان که از تعادل خارج می‌شود، فرد مصرف‌کننده مواد وقتی مصرف خودش را قطع می‌کند بعد از مسئله جسم در قسمت صور پنهان یعنی همان شهر وجودی هم دچار اشکال می‌شود چون جسم تعادل ندارد، روان هم از تعادل خارج می‌شود و فرد گوشه‌گیر، افسرده و پرخاشگر می‌شود، سوم در مورد تفکرات شخص به زندگی است که بعضی از این افراد دیگر قادر به تصمیم‌گیری درست در زندگی نیستند و هیچ‌گاه نظم و ارتباط اجتماعی در زندگی‌شان ندارند و حتی بعضی از آن‌ها از دیگران طلب‌کارند و انتظار دارند که به آنها توجه کنند در صورتی‌که فکر می‌کنند دنیای بی‌مواد دنیای بدی برای آن‌ها است.

آقای مهندس برای جواب دادن به این صورت مسئله آن را در قالب یک مثلث به نام مثلث درمان اعتیاد تنظیم کردند جسم، روان و جهانبینی. افراد مصرف‌کننده با به تعادل رسیدن و بالانس مثلث درمان بسیاری از جنبه‌های زندگی خودشان را به تعادل و سلامتی رساندند و حال خوش و طعم زندگی سالم را حس کردند. در پایان با سپاس فراوان از بنیان کنگره ۶۰ که با مِتُد DST راه درست و درمان مواد مخدر را کشف کردند و در اختیار همگان گذاشتند.

رابط خبری: همسفر زینت رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون دوم) 

تایپیست: همسفر ملیحه رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون دوم) 

ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون اول) نگهبان سایت

همسفران نمایندگی شهباز

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .