English Version
This Site Is Available In English

از دست دادن تعادل

از دست دادن تعادل

وقتی هنوز با کنگره آشنا نشده بودم، همیشه در ذهنم این سؤال بود که اعتیاد چیست؟ بعضی‌ها می‌گفتند یک عادت بد است، بعضی‌ها می‌گفتند بیماری لاعلاج است و بعضی‌ها هم می‌گفتند اگر اراده داشته باشی می‌توانی آن را کنار بگذاری؛ اما هیچ‌کدام از این پاسخ‌ها مرا قانع نمی‌کرد؛ چون در اقدام به درمان مسافرم دیده بودم که نه ترک‌های ناگهانی جواب می‌دهد و نه اراده‌های کوتاه‌مدت.

در کنگره60 متوجه شدم که اعتیاد فقط مصرف مواد نیست، بلکه تخریب عمیق‌ترین سیستم‌های بدن انسان است. بدن ما یک کارخانه عظیم و دقیق دارد که مواد حیاتی مثل اندورفین، انکفالین و ... را تولید می‌کند؛ موادی که آرامش، امید و توان زندگی را به ما می‌دهند؛ اما وقتی مواد مخدر بیرونی وارد بدن می‌شود، این کارخانه از کار می‌افتد. آن‌وقت انسان برای ادامه حیات به همان ماده بیرونی وابسته می‌شود و این یعنی سقوط آرام و تدریجی به دامی که خودش نمی‌داند چگونه گرفتار آن شده‌است.

اعتیاد جسم را ویران می‌کند، روان را آشفته می‌سازد و روابط انسانی را از هم می‌پاشد. اعتیاد یعنی از دست دادن تعادل؛ تعادل در بدن، تعادل در فکر و تعادل در زندگی و درست به‌همین دلیل است که ترک‌های ناگهانی یا سم‌زدایی هیچ‌گاه جواب نمی‌دهند؛ چون ریشه مشکل در جای دیگری است. کنگره به من یاد داد که درمان، یعنی بازسازی. بازسازی جسم با روش DST و داروی OT، بازسازی روان با آرامشی که کم‌کم بازمی‌گردد و بازسازی جهان‌بینی با آموزش‌هایی که مسیر تازه‌ای به زندگی نشان می‌دهد. اینجا فهمیدم که هدف تنها قطع مصرف مواد نیست، بلکه رسیدن به یک تعادل عمیق در سه ضلع جسم، روان و جهان‌بینی است.

من امروز می‌دانم که اعتیاد پایان راه نیست، بلکه یک مسئله است. هر مسئله‌ای وقتی‌صورت‌مسئله‌اش را بشناسیم راه‌حل هم دارد. کنگره به من آموخت که حتی از دل تاریکی‌ها می‌شود به روشنایی رسید؛ اگر راه درست را بشناسیم و صبورانه قدم برداریم. این موضوع در درمان مصرف نیکوتین بسیار برای من راهگشا بود و آنجا بود که متوجه شدم با ترک یا سقوط آزاد تنها جسمم از مصرف‌ نیکوتین به‌مدت کوتاهی می‌تواند رها باشد؛ ولی در واقعیت من به جسم خود آسیبی جبران‌ناپذیر زده بودم که مطمئناً پیامدها و تخریب‌های آن را در صور پنهان خود حس می‌کردم و عصبانیت‌های مکرر و نیاز به مصرف نیکوتین را در خود می‌دیدم؛ ولی آن را انکار می‌کردم به‌همین دلیل فشار روانی بسیاری روی من بود که همه آن‌ها بیانگر کامل نبودن درمان من به‌صورت قطعی بود.

با کشف صورت‌مسئله اعتیاد توسط آقای مهندس راهی هم برای درمان نیکوتین باز شد و من با سفر در لژیون ویلیام به روش DST و‌ کامل کردن مثلث درمان به‌راحتی از این مسئله به ظاهر ساده عبور کردم و در آخر از خداوند، آقای مهندس و خانواده محترمشان سپاسگزارم که امروز می‌توانم طعم آرامش را دوباره بچشم و بدانم که زندگی بدون نیکوتین نه تنها ممکن است، بلکه زیباترین هدیه‌ای است که می‌توان تجربه کرد.

نویسنده: راهنمای ویلیام همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون دوازدهم)
ویرایش: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر نازی (لژیون چهاردهم) دبیر سایت
ارسال: همسفر گندم رهجوی راهنما همسفر شهناز (لژیون سوم) نگهبان سایت
نمایندگی همسفران ستارخان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .