نهمین جلسه از دوره هجدهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰، ویژه مسافران و همسفران نمایندگی ملایر، با استادی راهنما مسافر مجتبی، نگهبانی مسافر مجتبی و دبیری مسافر حیدر، با دستورجلسه «از سایت، فضای مجازی و هوش مصنوعی چگونه استفاده میکنم و تولد یکسال رهایی مسافر وحید» روز پنجشنبه ۳ مهر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
هنر کنگره این است که نحوه درست استفاده از امکانات و ابزارهایی که انسان در اختیارش هست را به ما یاد میدهد و شاید تا قبل از اینکه وارد کنگره شویم معنا و مفهوم واقعی خیلی چیزها را متوجه نبودیم شاید مثلا بر فرض من نمیدانستم کار کردن چرا باید انجام شود پول در آوردن چرا باید انجام شود خدمتکردن چرا باید انجام شود و شاید دیدگاهها نسبت به این مسائل متغیر بود اما در کنگره معنای واقعی این مفاهیم را به ما یاد دادند که اگر کاری انسان انجام میدهد هم باید در واقع نفعی برای خودش داشته باشد هم خدمتی برای دیگران باشد. من ابتدا هفته سایت و فضای مجازی را تبریک میگویم به همه عزیزانی که در این زمینه خدمت میکنند و شاید خدماتشان زیاد دیده نشود دیدهشدن این عزیزان فقط معطوف به این است که حالا پایین مطالبی که در سایت قرار داده میشود اسم مسئول سایت، عکاس یا تایپیست نوشته میشود ولی واقعا کار سختی را انجام میدهد، یکی از مهمترین حرکتهای بیرونی که کنگره انجام میدهد همین سایت است که برپا شده و ما میتوانیم خیلی راحت از آن بهرهمند شویم و موضوع بعدی بحث اینستاگرام و هوش مصنوعی است که خب ما هر چقدر جلوتر میرویم در واقع علم روز به روز پیشرفت میکند و نرمافزارهای جدیدی میآیند و کاربرد زیادی در زندگی ما دارند. وقتی ما وارد سایت کنگره میشویم و پستها یا استوریهایی که گذاشته میشود را مشاهده میکنیم خیلی از مسائل منفی که در فضای مجازی هست کنار میرود و ما از این مسائل فاصله میگیریم و در واقع راه حل درست استفاده از این ابزارها یاد میگیریم، این را بدانید که آقای مهندس همیشه آیندهنگر بود. شاید چندین سال بعد را دیدند، سالها پیش آقای مهندس به بچهها گفتند که بروید روانشناسی یاد بگیرید، زبان خارجی یاد بگیرید و امروز کاربرد آن را میبینیم .همه باید هوش مصنوعی را یاد بگیرند و اول از همه دلیلش این است که چون علم کنگره به روز است تک تک اعضای کنگره و همه خدمتگزاران کنگره هم باید به روز باشند این به خاطر حالا تفاخر و این چیزها نیست ولی مطمئن باشید با این روندی که پیش میرویم قطعا به این ابزارها نیاز داریم و باید نحوه درست استفاده از این ابزارها را یاد بگیریم. ما باید تعادل را در همه چیز رعایت کنیم یعنی اگر قرار است از سایت و فضای مجازی استفاده کنیم زمانی اثربخش است که آموزشهای ما را تکمیل کند که در کنگره هم حضور داشته باشیم در کارگاه آموزشی و لژیون هم حضور داشته باشیم. من بعضی وقتها به بچههایی که لژیون نمیآیند میگویم چرا؟ میگویند نمیآییم اما سایت را پیگیری میکنیم، اینستاگرام را پیگیری میکنیم میگویم هیچ فایدهای ندارد، اگر قرار بود آموزش از طریق مجازی انجام بگیرید اصلا نیازی به تشکیل جلسات نبود پس آن مطالب و آموزشهایی که در سایت و فضای مجازی است زمانی تکمیل میشود که ما آموزش های لژیون را فرا بگیریم، در کارگاه آموزشی قرار بگیریم، همه اینها همدیگر را تکمیل میکنند، همهی لژیونها معمولا یک گروهی در مجازی دارند مثلا گروه لژیون چهارم که حالا اطلاعیهای باشد یا مسائلی باشد در این گروه قرار میدهند. لژیون چهارم هم دارد ولی من خیلی کم از آن استفاده میکنم مثلا اگر اطلاعیهای چیزی باشد خیلی از بچهها میگویند چرا در گروه اطلاعرسانی نشد؟ میگویم نیازی به اطلاعرسانی نیست، کسی که باید باشد اخبار را اطلاعرسانی میکند. میداند باید چکار کند؟ پس فضای مجازی مکمل درمان ما میشود و به تنهایی نمیتواند آموزشهای ما را تکمیل کند. مجدد به همه عزیزان تبریک میگویم انشاءالله که با بازدیدهایی که در سایت انجام میدهیم بتوانیم این عزیزان را حمایت کنیم و حداقل نشان بدهیم که ما زحمات شما را میبینیم این میتواند برای ادامه مسیر امیدبخش این عزیزان باشد.
بخش دوم دستور جلسه تولد اولین سال رهایی مسافر وحید و همسفرش است لطفا بایستید تشویقش کنید. بالاخره بعد از گذراندن چهار تا شعبه یعنی چهار تا ساختمان عوض کردیم و تولد وحید برگزار شد من هم تولد آقا وحید را ابتدا به آقای مهندس و خانواده محترمش تبریک میگم به خود وحید تبریک میگویم به راهنمای همسفرش تبریک میگویم به همسفرش تبریک میگویم، باز هم به همسرش تبریک میگویم، اینکه حالا روی همسفر تاکید میکنم چون بعضیها هستند که واقعا نقش همسفر در درمان از مسافر پررنگتر بوده است این را خیلی از مسافرها باید اعتراف کنند مثل خود من، من خودم همیشه میگفتم اگر همسفرم نبود درمان نمیشدم خدمتگزار نمیشدم همیشه در سفر اول دو برابر من تلاش میکرد، الان هم دو برابر من تلاش میکند و وحید هم دقیقا همیشه این بود و واقعا اگر همسفرش نبود الان در این جایگاه قرار نداشت، در مورد وحید همه کسانی که وارد کنگره میشوند هیچ باور و هیچ اعتقادی به درمان نداشتند چون راههای زیادی را امتحان کردند وحید هم دقیقا به همین شکل بود و هیچ باوری به درمان نداشت نه تنها خودش بلکه ما هم دیگر باوری به درمانش نداشتیم، اوایل سفرش زیاد در مسیر نبود ولی از یک جایی به بعد نمیدانم چه اتفاقی افتاد که یک جرقهای خورد و تغییر کرد و واقعا دیگر فرمانبردار بود، هر کاری که میگفتی انجام میداد مرتب میآمد، سیدیها را مینوشت، جلسات را شرکت میکرد و از آنجا به بعد این مسیر کنگره را فرا گرفت، اینکه میگویم مسیر پرپیچ و خم و طولانی برای درمان داشت این را هم میتوانیم جنبهی مثبتش را ببینیم هم جنبهی منفی چون آدمهایی که تلاش زیادی میکنند برای درمان و سختی زیادی میکشند میتوانند نیروهای خوبی باشند هم برای کنگره، هم برای خانواده و هم برای جامعه و واقعا قدر رهایی و قدر درمان را خیلی بیشتر میدانند، امیدوارم که وحید هم قدر رهایی را بداند و این را هیچ وقت فراموش نکند که در چه جایگاهی بود و امروز در چه جایگاهی است و واقعا یک انسان آشفته و کاملا بههمریختهای بود و امروز میبینیم که درمان شده، مصرف هروئین و شیشه و قرص داشت و امروز به درمان رسیده و خدمتگزار و دبیرجلسه شد الان هم مسئول سایت است اتفاقا هفته سایت هم هست به ایشان تبریک میگویم، از اینکه گوش دادید متشکرم.

اعلام سفر مسافر وحید:
آنتی ایکس: هروئین، شیشه، قرص
زمان سفر اول: ۱۲ ماه
به راهنمایی: آقا مجتبی
روش درمان:DST
داروی درمان: شربت OT
رهایی از مواد یک سال و ١٠ روز
رشته ورزشی: فوتبال، والیبال
بدون دخانیات

آرزوی مسافر وحید:
آرزو میکنم که هیچ خانوادهای در تاریکی اعتیاد دست و پا نزند.
آرزوی همسفر شاپرک:
آرزو میکنم که هر بچهای که همراه پدرش به کنگره میآید به رهایی برسد.
آرزوی همسفر معصومه:
آرزو میکنم تا نفس دارم در کنگره خدمتگزار بمانم رهایی سفر اولیها را ببینم.

سخنان مسافر وحید:
ابتدا از آقای مهندس تشکر میکنم که این بستر را فراهم کرد تا منِ وحید بتوانم به درمان برسم، از راهنمای گرانقدرم آقا مجتبی تشکر میکنم که آرامش امروزم را مدیون زحمات و آموزش ایشان هستم و اگر راهنماییهای ایشان نبود من امروز اینجا نبودم از راهنمای محترم آقا رضا و آقای علیبخشی تشکر میکنم که دو دوره راهنمای بنده بودند و از خداوند میخواهم به خواسته قلبی خودشان برسند. سفر من خیلی طولانی و سخت شد، چون فکر میکردم برای منِ وحید نمیشود، چون مشکلات من زیاد است و دیگران از مشکلات من خبر ندارند و کسی من را درک نمیکند و میگفتم من خودم دو سه ماهه درستش میکنم و همیشه سر خودم را کلاه میگذاشتم و این باعث میشد که من در سفر اول بمانم همیشه وقتی تولدها را میدیدم آرزو میکردم اینجا باشم، از وقتی که فرمانبردار حرف راهنما شدم برای من معجزه اتفاق افتاد چون در برابر اعتیاد تسلیم شدم و پذیرفتم که میتوانم آن را حل کنم چون من راههای زیادی برای ترک امتحان کرده بودم از سقوط آزاد، کلینیکها و قرصهای ترک اعتیاد اما هیچ نتیجهای نداد، درست وقتی در برابر حرف راهنما و آموزشهای کنگره زانو زدم، معجزه برای من اتفاق افتاد و آرامش به زندگی من برگشت، امروز نمیخواهم از تاریکیهای اعتیاد بگویم امروز میخواهم از امید و ایمان بگویم، امروز با دخترم ریاضی کار میکنم، با پسرم استخر میروم و کنار هم خوش هستیم و آرامش و آسایش داریم، دغدغهای نداریم، اضطراب و ترسی که در چهره فرزندانم میدیدم از بین رفته است امیدوارم که هر کس از در کنگره وارد میشود به رهایی برسد.
.jpg)
سخنان همسفر معصومه:
آنتیایکس هروئین، شیشه، قرص، روش درمانDST، داروی درمان شربت OT حدود ۱۲ ماه سفر کردیم به راهنمایی آقا مجتبی و راهنمای خودم سرکار خانم علیبخشی رهایی یک سال و ۱۰ روز، رشته ورزشی مسافرم فوتبال، خودم والیبال و شنا. در ضمن مسافر تغذیه سالم هستم به راهنمایی خانم منیره، وزن اولیه ۹۸، میزان کاهش ۲۳ کیلو، رهایی از اضافه وزن حدود یک سال.
خداوند را شکر میکنم که شری داد که خیرها در آن نهفته بود اوایل از اعتیاد بسیار گلهمند بودم اما وقتی جلوتر رفتم دیدم به واسطه اعتیاد چه گوهرهای ارزشمندی را از کنگره دریافت کردم سفر اول ما پنج سال طول کشید اما خداوند میخواست که منِ معصومه در این مسیر یاد بگیرم به خودم بپردازم و قدر داشتههایم را بیشتر بدانم، از آقای مهندس تشکر میکنم که اگر امروز به جای بغض ترس و استرس خنده روی لبان فرزندانم است همه را مدیون لطف و کرم و بخشش ایشان و خانواده محترم هستم، از راهنمای محترم مسافرم آقای مجتبی تشکر میکنم که واقعاً روی دیگری از آقا وحید را به نمایش گذاشت، مصداق همان داستان ققنوس که بالهایش را به سنگها میزند تا آتش بگیرد خاکستر شود و از خاکستر آن ققنوس دیگری متولد شود و در آخر آقا وحید منقلب شد، امیدوارم که هیچگاه فراموش نکنم با چه وضعیتی وارد کنگره شدم و امروز چه حالی دارم، از آقای راهنمایان محترم آقای رضا و آقای علیبخشی تشکر میکنم که دو دوره راهنمای مسافرم بودند و ما آموزشهای بسیار زیادی از این بزرگواران دریافت نمودیم، از راهنمای گرنقدر خودم سرکار خانم علیبخشی تشکر میکنم که اگر آموزشهای ایشان نبود من در کنگره نمیماندم، هیچگاه فراموش نمیکنم که چه زحماتی کشیدند تا من معصومه بتوانم به بیداری برسم، ایشان اولین راهنمای شعبه ملایر بودند و ملایر فقط یک لژیون داشت، بسیار تلاش کردند و لژیون بزرگ ایشان میوههای قدرتمندی را تربیت کرده است، همیشه برای من الگو بودند و درسهای نابی از ایشان گرفتم، امیدوارم هرچه زودتر شعبه نهاوند راهاندازی شود و ما ارتباط بیشتری با هم داشته باشیم از مسافرم تشکر میکنم که اگر خواسته قوی و تلاش و استقامت ایشان نبود امروز ما این حال خوش را دریافت نمیکردیم، به قول مسافرم امروز جشن تولد است نمیخواهم از تلخیهای اعتیاد بگویم چون همگی ما آن را با گوشت و پوست و استخوان تجربه کردیم این را بگویم امروز حال بسیار خوبی داریم و آنقدر روزهای خوب بعد از اعتیاد را پشت سر گذاشتیم که دیگر تاریکیهای اعتیاد را فراموش کردهایم، خواستم به همسفران سفر اولی بگویم اگر سفر سخت و مشکل است ناامید نشوید رهایی شما هم نزدیک است به شرطی که خواسته قوی و تلاش و استقامت داشته باشید به قول آقای مهندس آب کم جو تشنگی آور به دست، مطمئن باشید به هرچه که در سر دارید میتوانید دست پیدا کنید اگر بخواهید. از اینکه به صحبتهای من گوش کردید ممنونم.

عکاس و تایپ: مسافر ابراهیم لژیون چهارم
تنظیم و ارسال: مسافر وحید لژیون چهارم
مسافران نمایندگی ملایر
- تعداد بازدید از این مطلب :
189