همسفر فروزان:
هرس، از نظر لغوی و معنا یعنی حذف شاخه های اضافی گیاه برای رشد بهتر و محصول مرغوبتر میباشد. حال انسانها برای رشد و ارتقا فکری و عقلی و رسیدن به دانایی و آگاهی و متعاقب آن زندگی مطلوب و پربار، باید عوامل منفی و ضد ارزشی را از اطراف و درون خود هرس کنند. عوامل بسیاری در زندگی وجود دارد کهمانع رشد مطلوب ما میشوند، مانند، تعادل و تقارن داشتن رفتاری، در عین مهربانی و خوش خلقی باید سخت کوش و جدی بود در غیر اینصورت اگر در یک بُعد باشیم و نتوانیم در موقعیتهای مختلف رفتار درست و منطقی داشته باشیم قطعا دچار مشکل میشویم. همچنین جایگاه اعمال قدرت داشته باشیم ولی از قدرت خود در جهت بی عدالتی و ظلم و انتقام از دیگران استفاده نکنیم. انسان خوب، انسانی است که اذهان به اشتباهات خود کند و در راه تغییر و ترمیم آن تلاش کند و با عذرخواهی جبران خسارت کند، و برعکس انسان بد، انسانی است که خود را از هر گونه اشتباه و خطا دور میداند زیرا در تاریکی منیت دفن شده. همچنین فکر کردن زیاد به اتفاقهای منفی و بد و حل نکردن آنها در افکارمان باعث احساس گناه و ناتوانی، خشم، ناامیدی ..... در ما میشود، که مانع بلوغ و رشد ما میشود. بی تعادل در بروز احساسات(مهربانی، مسئولیتپذیری، توجه بیش از حد) بسیار تا بسیار باعث بیمسئولیتی، بیهدفی، بیانگیزگی و حتی ناتوانی در اطرافیانمان میشود، چنانچه تمام بار مسئولیت را به دوش بکشیم و اجازه آزمايش و خطا را به اطرافیان ندهیم و به تعادل نباشد قطعا باعث فروپاشی روح، روان و جسم ما میشود و زمینهساز ساختن یک انسان بیهدف و ناتوان در حالیکه انسان در تلاش برای رفع سختیها و کمبودها رشد پیدا میکند. در پایان برای رشد و تکامل هیچ راهی نیست جز هرس شاخههای منفی و ضدارزش از پیکره وجودی خودمان تا به انسانی تبدیل شویم که در برابر ضدارزشها قوی و محکم ایستادگی کنیم.
همسفر زهرا:
کسانی که بتوانند بین محبت و قوانین تعادل ایجاد کنند انسانهای دانایی هستند و به پالایش وتزکیه رسیدهاند و این کار نیاز به تمرین و بالا بردن ظرفیت دارد. برای این کار انسان باید زمان زیادی صرف کند و مطالب را با قلب خود درک کند و به عمق آن برسد. اما حیات در کره زمین با درختان به وجود آمده بود، انسان که از میلیونها سلول تشکیل شده مانند درخت الگو سازی شدهاند. همانطور که شاخههای درختان باید متقارن باشند انسان هم باید چند بعدی باشد و همه انرژی خود را صرف یک بعد یا شاخه نکند تا همه با هم رشد کنند. نوری که بر درخت میتابد مانند نور علم بر وجود انسان است تا به دانایی مؤثر برسد. نور کم مانع رشد درخت میشود و هرس کردن درختان و از بین بردن شاخههای اضافی باعث میشود انرژی و نور خوبی به درخت برسد و بار خوبی بدهد. بنابراین انسانهایی که در سختی بزرگ میشوند زحمت زیادی میکشند تا خودشان را تزکیه و پالایش کنند و باسختی کار کردهاند و مقاوم شدهاند و متعادل هستند و با هر باد و طوفانی نمیشکنند.
همسفر مژگان:
مهمترین بخش در ساختمان جسم انسان، سلولهای تشکیل دهنده ساختمان جسم هستند که مهمترین سلول، سلول عصبی نام دارد. شکل سلولهای عصبی شبیه درخت است که شامل ریشه، تنه و شاخه میباشد؛ اگر به یک درخت بیش از اندازه آب داده شود؛ چون ریشه در آب غوطهور است پس به دنبال آب نمیرود، بنابراین رشد نمیکند، در نتیجه ریشه سست و ضعیف میشود، این امر باعث میشود درخت توانایی نگهداری میوه را در خود نداشته باشد و محصول کمتری به ما میدهد. زندگی انسانها هم همینطور است؛ اگر امکانات بیش از اندازه در اختیار انسان قرار گیرد، به همان میزان تنبلی زیاد میشود و توانایی انجام کار در انسان کم و کمتر میشود؛ اگر ما بخواهیم درخت رشد کند و نتیجه خوبی بدهد؛ باید آن را هرس کنیم. در واقع شاخهها خواستههای انسان هستند که ممکن است معقول و نامعقول باشند و خواستههای نامعقول را باید هرس کنیم. خواستههایی باید متقارن باشند، یعنی انسان چند بعدی باشد. ریشهها هم باید دنبال آب باشند نه غوطهور در آب، بنابراین انسانهایی که در سختی بزرگ شدهاند به این معنی است که ریشههای آنها به دنبال آب گشته است، این انسانها ریشههایی عمیقی دارند و انسان با اصل و نصبی هستند.
منبع: سیدی هرس(استاد امین)
نويسندگان: همسفران لژیون سوم
ویرایش و ارسال: همسفر هنگامه رهجوی راهنما همسفر عطیه(لژیون سوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی ارتش
- تعداد بازدید از این مطلب :
107