انسان موجودی است که همواره در مسیر جستوجوی حقیقت گام برمیدارد. هرجا نادانی باشد، تاریکی میزاید و هرجا دانایی شعله بکشد، روشنایی پدید میآید. موضوع اعتیاد یکی از همان تاریکیهایی است که قرنها ذهن و جان بشر را درگیر کرده است. کنگره ۶۰ با طرح «صورت مسئله اعتیاد» پرده از حقیقتی بزرگ برداشت و نشان داد که میتوان بهجای سرگردانی در جادههای بیانتها با نقشهای روشن به مقصد رهایی رسید.
اعتیاد را نمیتوان در قالب واژهای ساده تعریف کرد. این بیماری نهتنها جسم انسان را در بند میکشد؛ بلکه روان او را زخمی میسازد و جهانبینیاش را در غبار فرو میبرد. همین نگاه سهبعدی کنگره۶۰ است که اعتیاد را بهدرستی توصیف میکند؛ زیرا اگر تنها به جسم نگاه شود و روان و اندیشه نادیده گرفته شوند، راه درمان بسته خواهد ماند.
صورتمسئله اعتیاد توضیح میدهد که بدن انسان کارخانهای کامل است که مواد شبهافیونی و هورمونهای حیاتی خود را تولید میکند؛ اما وقتی این کارخانه دچار اختلال میشود، فرد برای جبران کمبودها به بیرون روی میآورد و دست به مصرف مواد میزند. این جایگزینی، آغاز سقوط است، در ظاهر شاید تسکینی برای دردها باشد؛ اما در باطن، ویرانی تدریجی است. با این تعریف، اعتیاد دیگر یک عادت سطحی یا خطای ساده نیست؛ بلکه بیماریی عمیق است که برای درمان آن به برنامهای دقیق، زمانبندی شده و علمی نیاز داریم.
ترک ناگهانی، اجبار یا سرکوب هیچگاه راه نجات نبوده و نخواهد بود. آنچه کنگره۶۰ ارائه میدهد، روشی تدریجی، عقلانی و انسانی است. روشی که به جسم فرصت بازسازی میدهد، روان را به تعادل بازمیگرداند و جهانبینی را از تاریکی به روشنایی هدایت میکند. ادبیات صورتمسئله اعتیاد دعوتی برای شناخت است؛ شناخت اینکه انسانِ مصرفکننده، بیمار است نه مجرم. شناخت اینکه چگونه میتوان بهجای قضاوت، دست یاری دراز کرد. شناخت اینکه اعتیاد پایان راه نیست؛ بلکه میتواند سرآغاز سفری تازه باشد. سفری از تاریکیها به سوی نور، از ناباوری به سوی ایمان و از ویرانی به سوی آبادانی.
وقتی مسافر در مسیر درمان قرار میگیرد، درمییابد که امید چیزی دستنیافتنی نیست. او با هر پلهای که طی میکند، نور بیشتری میبیند و ایمانش قویتر میشود. در این مسیر، همسفران نیز نقشی مهم دارند. آنان که با عشق و صبوری همراهی میکنند و یادآور میشوند که رهایی شدنی است.
صورتمسئله اعتیاد همچون قطبنماست. بدون آن انسان در گرداب ترکهای بینتیجه، سقوطهای پیدرپی و ناامیدیهای بیپایان گرفتار میشود؛ اما با آن میتواند، راهی مطمئن بیابد و بداند، چگونه باید جسم را ترمیم کند، روان را آرام سازد و جهانبینی را تغییر دهد.
این مقاله اگرچه در کلمات خلاصه شده؛ اما حقیقتی است که هزاران نفر با جان خویش تجربهاش کردهاند. کسانی که روزی در تاریکی مطلق بودند، امروز با تکیه بر همین صورتمسئله به روشنایی رسیدهاند و هر یک پرچمداری برای امید شدهاند. پس باید گفت صورتمسئله اعتیاد تنها یک نوشته نیست؛ یک راه است، یک چراغ است، یک حقیقت زنده است. حقیقتی که هر روز جان تازهای به انسانها میبخشد و نشان میدهد، اگر بخواهیم، میتوانیم از قعر تاریکیها برخیزیم و در آغوش نور زندگی کنیم.
کنگره۶۰ با روشن ساختن علنی صورتمسئله اعتیاد، راهی روشن بهسوی درمان واقعی گشوده است؛ راهی که با دانش و تجربه، حقیقت را از پندار و خیال جدا میسازد. این نگرش، اعتیاد را نه پایان راه، بلکه آغاز سفری تازه میداند؛ سفری از ظلمت به نور، از جهل به معرفت و از ناامیدی به آرامش. در این مسیر، انسان میآموزد که برای درمان ابتدا باید دانست با چه دشمنی روبهروست و تا زمانی که صورتمسئله بهدرستی شناخته نشود، درمان نیز ناقص و ناپایدار خواهد بود.
بدین ترتیب، کنگره۶۰ صورتمسئله اعتیاد را کلیدی معرفی میکند که دروازه حقیقت درمان را میگشاید و رهجو را به سوی حیات دوباره و بازگشت به آغوش ارزشهای انسانی هدایت میکند.
منابع: سایت کنگره۶۰، سخنان آقای مهندس حسین دژاکام، کتاب ۱۴ مقاله
نویسنده: همسفر تارا رهجو راهنما همسفر مریم (لژیون سوم)
عکاس :مرزبان خبری همسفر سمیه
ویرایش: همسفر الهام رهجو راهنما همسفر مریم (لژیون سوم)
ارسال: راهنمای تازه وارین همسفر فاطمه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی گوجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
261