جلسه یازدهم از دوره چهاردهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی دکتر مسعود، به استادی اسیستانت محترم مسافر بهروز، نگهبانی مسافر قنبرعلی و دبیری مسافر فرهاد با دستور جلسه «از سایت، فضای مجازی و هوش مصنوعی در کنگره ۶۰ چگونه استفاده میکنم؟» پنجشنبه 3 مهر ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان بهروز هستم یک مسافر؛ خداوند را شکر میکنم که کنگره ۶۰ این فضا را در اختیار من قرار داده است تا به احیای نفس و تکامل آن کمک شود. یک هفته، «هفته مرزبان» است، هفتهای دیگر «هفته سایت» و امروز این فرصت به من داده شده تا در این جایگاه حضور داشته باشم. به عنوان استاد، وقتی شما به احترام بلند میشوید و سکوت برقرار میکنید، این امکان فراهم میشود که من سخن بگویم و در نهایت همگی در مسیر خوشبختی قرار بگیریم.
بیشتر افرادی که با کنگره آشنا میشوند، هدفشان کنار گذاشتن مواد مخدر است. همسفران نیز در ابتدا چنین میاندیشند که به اینجا آمدهاند تا مسافرشان مواد را کنار بگذارد. اما حقیقت آن است که این صندلی، صندلی خوشبختی است.
آیا واقعاً کسی میتواند به تنهایی مواد مخدر را کنار بگذارد؟ من ۱۷ سال در تلاش بودم که مواد را رها کنم، اما مواد مرا رها نمیکرد. من در جستوجوی خوشبختی، آرامش، پول فراوان و عشق بودم؛ اما همه اینها از من گریزان بودند. این صندلی به من آموخت که چه کارهایی باید انجام دهم و چه کارهایی را نباید انجام دهم تا روزی برسد که مواد مخدر نیز مرا نخواهد. باید کاری کنم که خوشبختی، عشق، ثروت، سلامتی و آرامش مرا بخواهند. اگر از هر کسی بپرسید چه میخواهد، بیتردید همه این موارد را برخواهد شمرد. گاهی با خود میگویم خداوند برای من پارتیبازی کرده و مرا از دروازه اعتیاد، با کنگره ۶۰ آشنا کرده است.
فعالیت یک نمایندگی بسیار مهم است و باید تعریف آن روشن باشد. کار باید به جایی برسد که انسان بتواند خود را غرق در خوشبختی بداند. این دستاورد، نتیجه نشستن بر همین صندلی است. اما باید توجه داشت که همه چیز در گرو انجام فرائض و اعمال است. ما به کنگره نیامدهایم که صرفاً مواد را کنار بگذاریم؛ آمدهایم تا مواد، ما را کنار بگذارد. آمدهایم تا خواسته شویم. چرا نباید عشق را تجربه کنیم؟ اینجا فرصتی است تا خود را مرور کنیم و ببینیم آیا میتوانیم از ته دل دیگران را دوست داشته باشیم یا خیر.
در جهان، چند هزار تُن طلا کشف شده و انرژیهای عظیمی وجود دارد. سهم من از این همه چه میشود؟ تازه در کنار آن، من گرفتار اعتیاد هم شدم. در کنگره آموختهایم که «گذشتهها گذشته»؛ یعنی باید واقعاً گذشته باشد. زمانی میتوانیم بگوییم گذشته، گذشته است که آموزشها را از درِ کنگره به بیرون ببریم و در زندگی پیاده کنیم.
اگر به گذشته بازنگریم، درمییابیم که از الفاظی استفاده میکردیم که امروز دیگر به کار نمیبریم. در نهایت باید بدانیم کسی بیشترین ضرر را میبیند که گمان میکند به کنگره آمده تا صرفاً مواد را کنار بگذارد. باید قدر این صندلی را بدانیم و با کنگره یکی شویم.
تمثیل قطره و اقیانوس این حقیقت را آشکار میکند: قطرهای که تعریفهای بسیاری از اقیانوس شنیده بود، وقتی به آن رسید، پنداشت کار تمام است. اما اقیانوس به او گفت: «تا با من یکی نشوی، از من بهره نخواهی برد.» اقیانوس عظیم است، صاحب آرامش است، در او زندگی جریان دارد و بخشندگی موج میزند. اما تنها با یکی شدن است که قطره بهرهمند میشود.
کنگره نیز چنین است. اینجا دادوستد برقرار است: قهر میآوری و آشتی میبری؛ طلاق میآوری و ازدواج میبری؛ با قامتی خمیده میآیی و با قامتی استوار میروی؛ سلول شیطانی میآوری و سلول الهی میبری.
ما نباید تنها به رسیدن بسنده کنیم، بلکه باید با اقیانوس یکی شویم. وقتی وارد کنگره میشویم، باید همه دایرههای آن را بخواهیم. نمیشود DST را خواست و لژیون سیگار را نخواست؛ یا لژیون سیگار را پذیرفت اما لژیون سردار را نپذیرفت. اگر آموزشها را به کار گیریم و همه دایرهها را بخواهیم، بیشک به مقصد خواهیم رسید.
ظاهر افراد در نمایندگیهای مختلف متفاوت است، اما اگر قطرهای بخواهد به اقیانوس متصل شود، فارغ از جایگاه خدمتیاش، این اتفاق خواهد افتاد. در شعب کنگره دایرههای مختلفی چون لژیون جونز، ویلیام وایت، درمان اعتیاد و لژیون سردار وجود دارد. امروز که خدمتگزار لژیون سردار هستم، میدانم این خدمت حس خاصی دارد. روزی که شال پهلوانی بر دوش میاندازیم، یادآور اهمیت این لژیون است.
برخی تصور میکنند کنگره چشم به کمک مالی لژیون سردار دارد. اما حقیقت این است که خدای کنگره، خدایی قوی است. تفاوت کیفیت شعب کنگره نیز به اهمیت دادن به لژیون سردار بازمیگردد. اگر من کمک مالی نکنم، قطعاً افراد دیگری با جان و دل این کار را انجام خواهند داد. اساس کنگره بر بخشش استوار است.
جناب مهندس بارها به ما بخششهای بزرگی عطا کردهاند؛ از جمله معرفی رسمی درمان اعتیاد و حتی درمان سرطان. همچنین مقالات ارزشمندی منتشر کردهاند که تأکید داشتند باید در ایالات متحده نیز مطرح شود و چنین نیز شد. حال سؤال این است: ما برای قدردانی از این همه دستاورد چه کردهایم؟ روز رهایی چقدر در پاکت گذاشته و به ایشان تقدیم میکنیم؟
درک اتفاق بزرگی که در کنگره در حال وقوع است برای کسی که وارد این مکان مقدس نشده، دشوار است. در مراسم حج، افراد با آداب و رسوم خاصی همچون طواف و سنگ زدن به شیطان مواجه میشوند، اما بسیاری حساب خود را با خدا تسویه نمیکنند؛ این را میتوان «حج بیرونی» نامید. در کنگره اما ما به «حج درونی» فراخوانده شدهایم؛ جایی که باید با ضد ارزشها به صورت حقیقی مبارزه کنیم.
این سفر، سفری است از ظلمت به نور، از نادانی به دانایی، از حقارت به سرافرازی، از قهر به مهر، از کفر به ایمان و از نفرت به عشق. اینجا سخن از جایگزینی یک ماده مخدر با مادهای دیگر نیست؛ بلکه تحولی بنیادین در درون انسان است.
همه این سخنان و مشارکتها برای آن است که بذر نیکوکاری در دلها کاشته شود و اهمیت لژیون سردار و جشن گلریزان روشن گردد. از اینکه به صحبتهای من توجه کردید، صمیمانه سپاسگزارم.
.jpg)
تایپ: مسافر امید و مسافر حمید
عکس: مسافر سهند
تنظیم: مسافر ابوالفضل
- تعداد بازدید از این مطلب :
3768