English Version
This Site Is Available In English

ما وظیفه داریم از این فضای مجازی بهره ببریم

ما وظیفه داریم از این فضای مجازی بهره ببریم

چهاردهمین جلسه از دوره چهارم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی ارگ با استادی پهلوان مسافر محسن و نگهبانی مسافر مسلم و دبیری مسافر غلامرضا با دستور جلسه ( از سایت فضای مجازی و هوش مصنوعی در کنگره ۶۰ گونه استفاده می‌کنم ؟ ) روز پنجشنبه مورخ ۳ مهر ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود :

خلاصه سخنان استاد :

سلام دوستان، محسن هستم، یک مسافر.

از آقای مهندس برای بنیانگذاری این مکان که به من فرصت آموزش و زندگی بهتر را داده‌اند، تشکر می‌کنم. همچنین از نگهبان و ایجنت محترم سپاسگزارم که اجازه خدمت و این فرصت را به من دادند.

این هفته، راه‌اندازی سایت و فضای مجازی را به آقای مهندس، خانواده محترمشان، و بخش سایت شعبه ارگ تبریک می‌گویم و به تمامی عزیزانی که در پشت صحنه این بخش خدمت می‌کنند، خدا قوت عرض می‌کنم.

امروز، مراسم اجرای پیمان مرزبانی و گرفتن شال مرزبانی شعبه ارگ توسط اسیستانت دیده‌بان محترم، جناب آقای منصوری (آقای بهرام)، برگزار می‌شود. من دستور جلسه را خلاصه می‌کنم تا نگهبان محترم بتوانند جلسه را به خوبی پیش ببرند.

دستور جلسه این هفته در مورد نحوه استفاده من از فضای مجازی و اینستاگرام کنگره ۶۰ است.

از حس و حال خودم بگویم که امروز شاهد آسیب‌های فراوان فضای مجازی در زندگی‌ها هستیم که جبرانشان دشوار و تخریب‌هایشان عمیق است. اما خدا را شکر که به واسطه آقای مهندس، فضایی برای من فراهم شده تا بتوانم از این ابزار برای حرکت در مسیر صراط مستقیم استفاده کنم.

ما وظیفه داریم از این فضای مجازی بهره ببریم، چرا که افراد زیادی در تاریکی اعتیاد هستند و با بازدید از این فضا می‌توانند راه نجاتی پیدا کنند. این فضای مجازی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

من این فضا را به بخشش گره می‌زنم، زیرا خودم در قسمت سایت خدمت کرده‌ام و آموزش‌های زیادی گرفته‌ام که مرا به یادگیری بخشش رهنمون شده است.

متوجه شده‌ام که یک پروژه ساختمانی کنگره ۶۰ در شهر کرمان، شهر آقای مهندس، در حال تأسیس است. این پروژه برای افرادی مانند من، فرزندانم، و همسفرم که از جنس خارج شدن از تاریکی و تخریب‌های اعتیاد هستیم، نویدبخش است. در قرنی که زندگی می‌کنیم، راهی پیدا شده است؛ جناب آقای مهندس این راه را نمایان کرده‌اند تا من از تاریکی‌های اعتیاد رها شوم.

با قوانین کنگره ۶۰ می‌توان چشم بسته پشت سر آقای مهندس حرکت کرد و به حال خوب و خوش رسید. از برداشت خودم در این مدتی که در کنگره حضور دارم بگویم: روزی محسن با حال خراب و آشفته و زندگی‌ای ویران وارد کنگره ۶۰ شدم. اما زمانی که وارد کنگره شدم، امید در من زنده شد. دیدم افرادی در کنگره حضور دارند که پیشرو من هستند و با گوش دادن به فرامین راهنما و رعایت قوانین، به حال خوب و خوش رسیدم.

وقتی توسط آقای زرکش، دیده‌بان محترم، در لژیون سردار، بخشش را یاد گرفتم، فهمیدم که کاری به کار کسی ندارم و فقط مسئولیتی که خودم وظیفه دارم را انجام می‌دهم. چگونه؟ راهنمای من، آقا بهرام، گفتند که باید از ترس‌هایت بگذری؛ زمانی که توانستی از ترس‌هایت بگذری، می‌توانی تفکر کنی و راه برایت باز می‌شود. گذشتن از ترس خیلی سخت است، اما آموزش‌های راهنما باعث می‌شود که راه باز شود.

وقتی وارد کنگره شدم، ۲۰۰ هزار تومان پول دارو نداشتم. اما در کنگره یاد گرفتم و بخشش را آموختم. تا زمانی که بخشش را یاد نگرفتم، نتوانستم از دارویم بگذرم. همه ما بخشنده هستیم، همه ما تاریکی را تجربه کرده‌ایم. تمام افرادی که در کنگره ۶۰ هستند، به نحوی روزهای سختی را پشت سر گذاشته‌اند و اکنون حق ماست که بهترین حال خوش نصیب ما شود.

آقای مهندس می‌فرمایند که با خدمت کردن، سفره‌ای پهن شده است که من نباید آن را لگدمال کنم. من نباید خودم را با دیگران مقایسه کنم که چرا فلانی وضعیت مالی‌اش خوب است و به کنگره کمک نمی‌کند؛ من باید وظیفه خودم را انجام بدهم. تنها جایی که من آمدم و پول خودم را انبار کردم و هیچ زمان پشیمان نشدم، لژیون سردار بود. تنها جایی که من وقت خودم را صرف کردم و هیچ وقت پشیمان نشدم، لژیون سردار بود. این هزینه‌های سنگینی که من برای حال خوب و خوشم پرداخت کردم، هیچ وقت یادم نمی‌رود و وقتی لژیون سردار برگزار می‌شود، انرژی آن به من برمی‌گردد.

یک زمانی بود که ما در شهر خودمان یک شعبه احداث کردیم. خیلی از افراد پول داشتند اما کمک نکردند، و بعضی از افراد کمک کردند. به هر طریقی شعبه ما ساخته شد و اکنون در خدمت مسافران و همسفران محترم قرار گرفته است. این ساختمان سال‌ها پابرجا می‌ماند و هر کسی که وارد این ساختمان بشود، حالش خوب می‌شود، حال فرزندانش خوب می‌شود، از تاریکی اعتیاد خارج می‌شود و کسانی که کمک نموده‌اند، همیشه خیر و برکت آن در زندگی‌شان باقی می‌ماند.

امیدوارم که قدری تفکر بکنیم و فرصت‌ها را از دست ندهیم و بتوانیم به بهترین نحو خدمت خودمان را انجام بدهیم.

ممنونم که با سکوت زیبایتان به صحبت‌های من گوش دادید.

عکس : مسافر امیررضا لژیون سوم

تایپ : مسافر امین لژیون چهارم

ویرایش و بارگزاری : مسافر احسان لژیون دوم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .