English Version
This Site Is Available In English

استواری در مسائل

استواری در مسائل

در سی‌دی «ایستاده» گفته می‌شود؛ جهان‌بینی که ما درس می‌دهیم برای عارف شدن و دین‌دار شدن نیست؛ بلکه برای برخوردار شدن از یک زندگی سالم است. آیا آنچه بلدیم و آموختیم به‌کار می‌بریم؟ آیا می‌توانیم از جان خود یا مال خود برای بهروزی زندگی دیگران بگذریم؟ باید‌ دید که چه‌مقدار به روزنه موجودیت که همان حقیقت و مسیر درست است نزدیک می‌شویم و به آرامش و سکون درونی دست پیدا می‌کنیم.
فردوس دمی ز وقت آسوده ماست
دوزخ شرری ز رنج بیهوده ماست
الان خیلی‌ها در بهشت و خیلی‌ها در جهنم قرار دارند و خود خبر ندارند و بستگی به این دارد که انسان با مسائل و اتفاقات پیرامونش چگونه برخورد عملی و کاربردی دارد.

در مسیر خارج شدن از ظلمت به سوی نور انسان باید صالح باشد؛ یعنی با خود، با دیگران، با هستی و با خداوند در صلح باشد که با بودن در مسیر تقوا میسر است. برای درمان شدن باید سختی کشید؛ مثلاً در کنگره باید سی‌دی بنویسی و خدمت کنی و عملکرد مثبت داشته باشی؛ مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد. اغلب مردم از روی ناآگاهی و عملکرد نادرست خود در زندگی، نیروهای خود را ضعیف کرده یا از دست داده‌اند و انرژی خود را به شکل‌هایی متفاوت همچون عدم‌تحرک و بی‌موقع خوابیدن‌ها و بیدار شدن‌ها و در تجسس‌ و قضاوت‌ها و دخالت‌های بیجا در امور و زندگی دیگران به هدر می‌دهند.

به امید پروردگار در برابر مسائل به استواری و ستونی یک نخل ایستاده باشید تا به قدرت فکر و عمل خود پی ببرید؛ مثل نخل که در گرمای شدید بار خوبی می‌دهد، بایست و بگو که بالاتر از سیاهی رنگی نیست و آخر مشکلات را در نظر بگیر و بعد عمل کن؛ چرا‌که ترس فکر را از کار می‌اندازد و تفکر خورده شده مثل غذای مسموم است که انسان را می‌کشد. ترس و لرز، انسان را در کارهایی که در شرایط عادی به خوبی انجام می‌دهد، ناتوان و ضعیف می‌کند.

جسم‌ها همه وسیله‌اند برای درک حیات زمینی؛ برای یک روح یا همان نفس و شاید جسم‌های همانند یکدیگر را بشناسند؛ ولی روحشان اصلاً یکدیگر را نشناسند، پس با به دنبال روح مشترک رفتن و یافتن خویش خویشتن است که آن روح خویش، شما را می‌یابد و برای هدایت شما در هر حالی به کمک و یاری‌تان خواهد آمد؛ مثال این‌که شاید افرادی باهم خویشاوند خونی نزدیک هم باشند؛ ولی روحشان در جنگ و نزاع باشد و در دشمنی باهم به سر ببرند؛ ولی افرادی در مکان‌های متفاوت که هرگز یکدیگر را ندیده باشند با اشتراک روحی و هم‌حسی به یاری و کمک یکدیگر مشتاق باشند. ما در هر جهانی که باشیم خویشانی داریم که از نظر جسم هیچ شباهتی به هم ندارند و جمع این روح‌ها را ید واحده می‌گویند و بدون این‌که نمایی از هم داشته باشند و ‌طالب هیچ مطلبی هم نیستند؛ فقط راه همه به سوی قدرت‌مطلق میزان شده است به سوی نور و آرامش و ارزش‌ها و جایی بدون درد و رنج.

زندگی به طرف آنچه باید پیش برود با خواست و تقدیر و فرمان الهی صورت می‌پذیرد و در تمام مسائل زندگی هم این‌گونه صادق است. خواسته هر فرد که مشخص است و تقدیر او همان نامه پیشین است که چه کرده و چه کاشته است و حکم آخر با فرمان الهی مشخص می‌شود؛ مثلا برای درخواست وام به بانک رفته‌اید و خواسته شما گرفتن وام است و تقدیر این است که شما قبلاً وام گرفته و بدهکار هستید؛ فرمان از طرف رئیس بانک این است که وام به شما داده نمی‌شود. ما در فرمان الهی نمی‌توانیم دخیل باشیم و آنچه فرمان است برای رشد ما و به نفع ما است؛ اگرچه خود ندانیم.

نویسنده: همسفر نرگس رهجوی راهنما همسفر شادی (لژیون دوم)
ارسال: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی رودهن

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .