ششمین جلسه از دوره شصت و نهم کارگاههای آموزشی و خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی ابنسینا با استادی مسافر رضا ، نگهبانی مسافر امیر حسین و دبیری مسافرصادق و با دستورجلسه « از سایت و فضای مجازی در کنگره شصت چگونه استفاده می کنم » چهارشنبه2مهر ماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

سلام دوستان رضا هستم یک مسافر
خدا را هزار مرتبه سپاسگزارم که راه کنگره را به من نشان داد ، از جناب مهندس و خانواده محترمشان سپاسگزارم که این بستر را فراهم کردند تا من و هزاران انسان شبیه من به رهایی برسند ، از ایجنت و مرزبانان محترم سپاسگزارم که این اجازه را دادند تا این جایگاه را تجربه کنم، از راهنمای خودم آقا محمد باقر تشکر می کنم که همیشه بار زحمت ما به روی دوش ایشان است ، ممنون که زحمات ما را تحمل می کنید ،ازراهنمای تغذیه آقا محسن تشکر می کنم که من را یاری کردند تا 23 کیلو وزن کم کردم ، و از خودم تشکر می کنم که در کنگره شصت هستم و خدمت می کنم ، و آموزش می بینم ، و این هفته مهم را به دوستان خدمتگزار سایت آقا احسان و آقا اسماعیل و آقا محسن تبریک می گویم ،ازآقا مجتبی که از خدمت گزاران قدیمی سایت هستند تشکر می کنم که درمدتی که من در سایت در خدمت ایشان بودم خیلی مطالب را آموزش گرفتم ، من صبر را از آقا مجتبی یاد گرفتم .من در ابتدای خدمت در سایت هیچ چیزی از کامپیوترو این داستان ها نمی دانستم ولی با آموزش های آقا مجتبی و علاقه ای که به خدمت داشتم ماندگار شدم وکم کم تایپ کردن را یاد گرفتم کار با دستگاه کپی را یاد گرفتم و الان به راحتی سی دی های مهندس را در زمان کوتاهی می نویسم ، و این از برکت کنگره است ، در کل وجود سایت و یک پایگاه اطلاع رسانی برای کنگره بسیار واجب است چون در واقع ویترین کار به حساب می آید و هر چه این ویترین جذاب تر و پر بار تر باشد افراد بیشتری با کنگره ارتباط برقرارمی کنند ، و از آقا شهاب تشکر می کنم که صبوری را به مکن یاد دادند ، در آخر هم یک دلنوشته دارم که آن را برای شما می خوانم :
من هم روزی مثل تو خسته غریب بودم ، هرلحظه به دنبال مرگ می گشتم و از خدا می خواستم دیگر صبح را نبینم ، بی کس و تنها ودر اعتیاد غرق شده بودم ، ونمی دانستم چگونه زندگی می کنم ، ودر جهنم خودم داشتم می سوختم که یکباره روزنه ای از نور مرا در آغوش گرفت و اجازه داد که دوباره نفس بکشم و زنده شوم ، و طعم زندگی کردن را با عشق بچشم ، وبتوانم خودم را از دست خودم نجات بدهم ، آن نور کنگره شصت بود که مرا در آغوش گرفت و احیا کرد ، امیدوارم که تو هم مانند ما به این سرزمین پر از نور و عشق قدم بگذاری و ماندگار شوی .
.jpg)
تنظیم و تایپ: مسافر احسان لژیون بیست و یکم
عکس: مرزبان خبری
نگارنده: مسافر اسماعیل لژیون بیست و یکم
- تعداد بازدید از این مطلب :
194