برداشت همسفر اکرم از سی دی ایستاده:
آقای مهندس دژاکام در سی دی ایستاده فرمودند؛
تمام مسائل جهان بینی و آموزشهای ما این نیست که ما عارف یا دیندار یا فیلسوف بسازیم، همه اینها برای درست کردن زندگی و در مسیر درست قدم گذاشتن است و تفکر و به کارگیری و کاربردی کردن جهان بینی در زندگی ماست، که به روزنه موجودیت نزدیک شویم و زمانی که به آن رسیدیم به حقیقت مطلب پی میبریم و در بهشت واقعی قرار میگیریم. بهشت جاریست؛ هم در این دنیا و هم در دنیای دیگر. اکثر ما انسانها در جهنم فکر و روح خودمان قرار داریم و دوست داریم در زندگی از ظلمت تاریکی و مشکلات رها شویم و وارد روشنایی شویم و تبدیل به انسانهای صالحی شویم. زمانی که انسانها میخواهند به چیز ارزشمندی برسند، باید با سختیها روبرو شوند؛ عملیات تفکر و اندیشه را به کردار و عمل نشان دهند. انسان در هر رشتهای عالم باشد مهم این است که چقدر از علم و دانشش را به کار گیرد و چقدر از زندگی خوبی برخوردار شود.
ما در کنگره باید دست به دست یکدیگر دهیم تا یک نفر به درمان برسد؛ یکی برای همه و همه برای یکی! هر مطلبی را در کنگره میآموزیم؛ برای این است که نیروی از دست رفته را جبران کنیم. انسانها باید به بیداری برسند تا خودشان را بشناسند و وقتشان را به بطالت سپری نکنند. انسان فهمیده و آگاه میداند؛ اگر بخواهد خیلی از کارها را به انجام برساند؛ بایستی اعمال خود را درست کند و مدام به دنبال ایراد از دیگران نباشد. ما با ایراد گرفتن از دیگران نیروی خود را از دست میدهیم و با آموزش گرفتن دوباره این نیرو را به دست میآوریم.
نخل خرما درختی پرارزش با میوه و برگهای پر سود برای انسانهاست. درخت نخل در گرما طاقت فراوانی دارد تا خرما کاملاً به عمل بیاید. انسان باید مانند درخت خرما ایستاده و مقاوم در مقابل مشکلات و سختیها باشد، تا به آنچه در قدرت و توانایی فکر و عمل او وجود دارد پی ببرد. همیشه ترس تفکر را میخورد و تفکر خورده شده، مانند غذای مسموم است.
قدرت تفکر میتواند تمام مشکلات را آسان کند. ما با آموزشهای مکرر در کنگره میتوانیم راه خود را با قوه عقل خود پیدا کنیم. زمانی که جسم در اختیار نفس و روح قرار میگیرد یک وسیله محسوب میشود.
ما در هر جهانی که باشیم خویشانی داریم که از نظر جسم هیچ تشابهی با ما ندارند. در کنگره همه با هم کار میکنند با یک هدف مشخص که حال بقیه را بدون هیچ توقعی خوب کنند؛ حتّی بدون اینکه یکدیگر را دیده باشند. اعضاء کنگره در تهران یا تبریز کار میکنند؛ بدون اینکه شناخت یا آشنایی با هم داشته باشند. همه در یک خط مستقیم در کنگره قدم برمیدارند تا راه خود را به سوی قدرت مطلق، ارزشها، نور، آرامش و آسایش باز شود.
در نماز همه چیز تکرار میشود؛ پس همه چیز در دنیا بر اساس تکرار و مکررات به وجود میآید و در ذهن ما شکل میگیرد.
برداشت همسفر شقایق سیدی ایستاده:
جناب آقای مهندس با آموزشها و جهانبینیهایی که به ما آموزش میدهد تنها میخواهد که ما از زندگی کردن برخوردار شویم و بتوانیم درست زندگی کنیم.
گاهی ما چیزهای بسیار زیادی را بلدیم اما در زندگی توان استفاده کردن از آن را نداریم؛
ما باید تمام تلاشمان را بکنیم تا نیروهای از دست رفته را به دست آوریم بازسازی کنیم مانند مصرف کنندهای که ۴۰ سالش است و همانند یک آدم ۸۰ ساله شکسته شده است
همه آدمهای مسافر و همسفر و حتی بسیاری از انسانهای دیگر نیروهای خودشان را از دست دادند همه و همه سر ندانستن و وجود نیروهای ناشناخته است.
باید انسانها خودشان را یاری کنند و وقت و زمانی که در زندگی بسیار مهم است سر
ضدارزشهای معمولی از دست ندهند مانند سخن چینی و غیبت و حسادت...
وقتی که من خودم هنوز در زندگی خودم میلنگم نمیتوانم در زندگی دیگران هم دخالت کنم و نظر دهم. انرژی مانند پول است مگر ما انسانها میتوانیم پول را بریزیم بیرون پس وقتی انرژی را الکی بیرون میریزیم یعنی داریم پولمان را هدر میدهیم همان قدر با ارزش.
وقت و زمان چیز بسیار مهمی است بیدار بودن زیاد در شب و از این طرف هم صبح تا لنگ ظهر خوابیدن انسان را تا مرز نابودی میبرد و به هزار امراض او را دچار میکند ما باید وقت و زمان خود را به خوبی بشناسیم و آن را بیهوده هدر ندهیم.
در کنگره وظیفه ما فقط آموزش دادن است درنهایت باید هر شخصی خودش راه زندگی خود را پیدا کند.
جسمها وسیله هستند جسمی که همانند شماست ممکن است نسبتی با انسان داشته باشد اما روحش با شما هیچ نسبتی نداشته باشد ؛ به دنبال روح مشترک رفتن یعنی یافتن خویش خویشتن ؛ خویشتن نفس است ؛ گاهی روح مشترک به یاری انسان میآید که ممکن است هیچ نسبتی با ما نداشته باشد ولی برای ما تلاش میکند. این داستان
خویش خویشتن نه تنها در این دنیا بلکه در دنیای بعد هم همین است به این صورت که اگر اینجا کسی را دوست داری آنجا هم دوست داری.
ما باید به قدرت فکر پی ببریم چون بسیار مهم است. در کنگره ما آموزشها را میدهیم اما در نهایت خود شخص تصمیم میگیرد که چه کار کند و کجا برود و چه مسیری را انتخاب کند هر مسیری را که انتخاب کند انسان سختی در آن بسیار است که باید آن سختیها را متحمل شود.
منبع: سیدی ایستاده جناب آقای مهندس
تایپ: همسفران شقایق رهجو راهنما همسفر آرزو ( لژیون دوم ) همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون اول)
ویرایش و ارسال: راهنما همسفر آرزو (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی دامغان
- تعداد بازدید از این مطلب :
69