همسفر فاطمه
در ابتدا سیدی آقای مهندس به اهمیت جهانبینی اشاره کردند و فرمودند: وقتی بحث آموزش جهانبینی به میان میآید ما نمیتوانیم از افراد، فیلسوف و دانشمند بسازیم و همه اینها برای این است که درست زندگی کنیم و از زندگی خوبی برخوردار باشیم. حال اگر بخواهیم به روزنه موجودیت نزدیک شویم، همه چیز در آرامش است و اگر همیشه در حال تفکر، اندیشه و چارهجویی باشیم نشان دهنده این است که از یک تفکر صحیح برخوردار نیستیم. این جهانبینی صحیح است که صراط مستقیم و راه فردوس را به ما نشان میدهد و این فردوس، در هر بعد از حیات جاری میباشد؛ زیرا جنت و جهنم تمثیلی است که ما بتوانیم از آن درک بهتری داشته باشیم.
در این بعد از حیات هم اگر حال خوشی داشته باشیم بیانگر زندگی در بهشت است. مفهوم این نیست که حتما باید در بهشت زندگی کنیم؛ زیرا این بهشت و جهنم را خودمان برای خود ساختهایم و داشتهها و نداشتههای ما هیچ اهمیتی ندارد؛ مهم این است که ما چگونه با موضوعات برخورد می کنیم. استاد میگوید: ما با هم در دو مکان مختلف هستیم؛ اما به سبب بودن بعضی مسائل مشترک، نباید از قافله عقب بمانیم؛ هرچند ما در یک سیستمی قرار گرفتهایم که همه ما یک هدف را دنبال میکنیم؛ آن هم خروج از تاریکی و رفتن به روشنایی است.
خوشحالم متوجه حرفهای مشترک ما شدید و به سختیها روی آوردهاید؛ زیرا انسان برای رسیدن به هدف باید از گذرگاههای سخت عبور کند تا بتواند تفکر و اندیشه خود را به کردار و عمل تبدیل نماید. حال این اطلاعات و آگاهیها زمانی برای ما مفید است که آنها در زندگی به کار بگیریم تا به لذت دست یابیم؛ البته این لذت زمانی با ارزش است که ما از داشتههای خود به دیگران کمک کنیم تا آنها هم از یک زندگی خوب برخوردار باشند و به این نتیجه رسیدهایم که یکی برای همه و همه برای یک نفر!
استاد در ادامه میفرماید: با این که ما از جسم شما بیش از خود شما اطلاع داریم و مطالب گذشته بیانگر این بوده است که باید در خود، نیروی از دست رفته را جبران کنیم؛ زیرا اعتیاد یک فرد مصرفکننده را در هم فرو ریخته و نیروی درونی او را از بین برده است و این نیروها هستند که در اثر نداشتن بعضی از مطالب تحلیل میروند؛ حتی در مسائل فیزیولوژی جسم خود بسیاری از مطالب را نمیدانیم؛ زیرا اگر تمام توان خود را نیز به کار ببریم، باز هم نمیتوانیم جلوی بیماریها را بگیریم تا افراد کمتری به بیماری مبتلا شوند. بایستی در این مسیر نیرو و توان خود را بکار گیریم و از زمان خود استفاده کنیم و آن را در راه پوچ و بیهوده تلف نکنیم تا نیروهای از دست رفته احیاء شوند تا انسان بتواند به انرژی لازم دست پیدا کند.
این انرژی مانند پول است. هیچ کس دوست ندارد آن را بیهوده بیرون بریزد و همه این صحبتها بر این بوده که مهره از دست رفته را جبران کنیم و به امید پروردگار در برابر مسائل و مشکلات مانند درختی، به ستونی یک نخل ایستاده باشیم تا به آنچه که در قدرت و توانایی فکر و عمل است پی ببریم؛ زیرا اگر افکار ما آشفته باشد حتی نمیتوانیم کوچکترین کارها را به خوبی انجام دهیم. پس بدانیم ایستادگی در مقابل مشکلات به چه میزان میتواند افکار و اندیشههای انسان را تحت شعاع قرار دهد و در مسائل بحرانی است که ترس، تفکر را میخورد. حال ما با بیان آموزشهای مکرر خوشحالیم که راه خودتان را به قوه عقل خود بیابید.
استاد میفرماید: جسم ما همه وسیله است، برای اینکه بتوانیم در این کره خاکی زندگی کنیم باید به ماده تبدیل شود تا بتوانیم به حیات خود ادامه دهیم. جسمی که همانند شماست ممکن است با شما نسبتی داشته باشد؛ اما روحش هیچ نسبتی با شما ندارد. در نتیجه به دنبال روح مشترک رفتن و یافتن خویش خویشتن است تا آن روی خویش شما را بیابد و برای هدایت شما در هر حالی یاری رسان باشد که این خود یک مثال بارز و بیانگر افرادی هستند که در کنگره به کمک دیگران میشتابند تا بتوانند آنها را در مسیر و صراط مستقیم قرار دهند.
استاد اشارهای به ید واحده کردند و فرمودند: ما همه در هر جهانی که باشیم خویشانی داریم که از نظر جسم هیچ موضوعیتی با ما ندارند و جمع این روحها را ید واحده میگویند؛ همه با هم هستند بدون اینکه نمایی از یکدیگر داشته باشند و طالب هیچ مطلبی هم نیستند و فقط راه همه به سوی قدرت مطلق میزان شده است. در پایان به هر حال ما برای شما خوشحال هستیم در برابر آنچه که باید پیش برود با خواست و تقدیر است که فرمان الهی صورت میگیرد و ما هیچ نمیتوانیم در آن دخیل شویم.
منبع: سیدی هفته (ایستاده)
نویسنده: همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی رضوی
- تعداد بازدید از این مطلب :
75