در سیدی احساسات آقای مهندس تعریف حس و احساس را برای ما میشکافند و تفاوت آنها را برای ما بازگو میکنند، در وهله اول باید بدونیم مثلث حس چیست؟ مثلثی که تمام هستی را به هم وصل میکند و اگر آن نباشد گویی هیچی وجود ندارد. یک ضلع مثلث نور، یک ضلع دیگر صوت و قاعده آن حس است. ما پنج حس اصلی داریم بویایی، چشایی، لامسه بینایی و شنوایی؛ که گیرنده هستند. حیوانات و گیاهان هم حس دارند.مثلا وقتی یک گیاهی رو میبینیم که کج شده است اینجا میفهمیم که گیاه احساس کرده به نور بیشتری احتیاج دارد و به سمت نور خود را کج کرده است. حالا از خودمان میپرسیم که احساس چیست؟ احساس یعنی درک و دریافت عاطفی و هیجانی. یک پایه احساس حس هست، در احساسات یک چیزی که خیلی نقش مهم و سازنده دارد دیدن است و بعد شنوایی، که نوع بیان خیلی موثر است. بین انسانی که دائم غر میزند با انسانی که با لحن مهربان و خوب صحبت میکند، تفاوت نوع بیان را متوجه میشویم. حس بویایی و مسئله بهداشت هم در ایجاد احساس تاثیر بسزایی دارد. در اینجا فردی که همیشه آراسته، معطر و تمیز است در ایجاد حس در طرف مقابل موفقتر از کسی هست که ظاهری آشفته و پریشان دارد. پس این سه مقوله برای دریافت حس مهم هستند.حال ادراک چیست؟ درک ما چگونه است درک عقلانی است یا تخیلی؟ پس احساسات میشود جمع دریافتهای ما که حسهای پنجگانه است به اضافه تفکرات ما و تعقلات ما. وقتی حس تقویت شود در دیدن راههای دور و تاریک ما را چنان هدایت میکند که با خویش احساس چندگانهای مییابیم و به عبارتی با عقل و تفکر صحیح میتوانید خیلی مطالب را قبل پیش آمد و وقوع محاسبه کنید که در دید بصیرت ما اثر زیادی میگذارد. این تنها یکی از موارد پیش آگاهی است که توسط حس، انسان دارا میباشد. سایر موارد حاضر شدن در محدوده خواستن و یا حاضر بودن است گویا ما در این مورد اطلاع زیادی داریم ولی به جهت اینکه دانسته شود باید کمال کمالات شوید. حیات از شروع یک نقطه تا به انتهای هر نقطه امتحان دارد یعنی همه موجودات در سرتاسر عمر و حیاتشان درحال آزموده شدن و امتحان دادن هستند ممکن است به علت تعداد نقطهها و تکرارهای پیاپی چندان دلهره در جسم و اندیشه حاصل نشود، اما یک نقاط مخصوصی هست که قدری در شروع نیاز به تعمق و تفکر میباشد که برای رسیدن به آن نیاز به اندکی صبر و حوصله دارد به همین جهت در کل نقطه ارتعاش بوجود میآورد از این طول ارتعاش خداوند میفرمایند که ما در تمامی لحظات طول حیاتمان در این مسیر بودیم و صبر و رحمان الهی ما را همیشه نجات داده.
بحث امروز در مورد حس و احساس بود پس اگر میخواهیم بدانیم که دیگران در مورد ما چه فکر میکنند باید بدانیم ما تعیین کننده هستیم نه دیگران. اگر جایی علف یونجه باشد یا رز و نسترن خودش نشون میدهد، چی هست. چون عطر و اسانس خودش را دارد من اگر علف یونجهام نمیتوانم بگویم رز یا نسترن هستم. اسانس ما تعیین کننده است که ما چه چیزی هستیم. ضربالمثلی هست که میگوید مشک آن است که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید.ممنون از فرصت مشارکتی که در اختیارم گذاشتید.
منبع: سیدی احساسات از آقای مهندس
نویسنده: همسفر زینت رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون سوم)
رابط خبری: همسفر نیلوفر رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون سوم)
ارسال: همسفر فاطمه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دکتر احمد-اراک
- تعداد بازدید از این مطلب :
55