English Version
This Site Is Available In English

خویش خویشتن

خویش خویشتن

در این سی‌دی، موضوع اصلی جهان‌بینی این نیست که ما را عارف یا دیندار کند؛ بلکه هدف، توانمندسازی ما برای زندگی درست و برخورداری از یک زندگی خوب است. باید دقت کنیم که در پی چه چیزی باشیم تا بتوانیم آموخته‌هایمان را به کار ببریم. گاهی اوقات در جهان‌بینی، ما با وجود آگاهی کامل از همه چیز، مانند درک اشعار حافظ و مولانا و حتی توانایی تفسیر آن‌ها، این دانش را در زندگی عملی خود به کار نمی‌بریم یا به آن عمل نمی‌کنیم. هنگامی که بتوانیم دانش خود را در عمل پیاده کنیم، آن زمان است که به درک عمیق‌تری از وجودمان نزدیک می‌شویم و همه چیز در آرامش نمایان خواهد شد. برای مثال، دلیل خراب شدن اعصاب ما می‌تواند ناشی از ایراد در کارمان یا مشکل در تفکرمان باشد. در واقع، تمام راه‌ها به سوی قرار گرفتن ما در فردوس (بهشت) هستند؛ بهشتی که هم در این دنیا وجود دارد و هم در دنیای دیگر.

بسیاری از افراد همین الان ممکن است در جهنم باشند و بالعکس، بسیاری دیگر در بهشت به سر ببرند. مهم نیست چه چیزهایی داریم؛ بلکه مهم نحوه برخورد ما با مسائل است. در این دنیا همیشه رابطه‌ استاد و شاگردی وجود دارد و هر شاگردی ممکن است روزی استاد شود. همگی ما در پی خروج از ظلمت و تاریکی و ورود به یک زندگی سالم و صالح هستیم. برای عقب نماندن از قافله‌ کمال، باید به برخی مسائل دقت کنیم. آموزش‌ها در همه‌جا یکسان هستند؛ تفاوتی بین سیرجان و تهران وجود ندارد. استاد از این‌که ما سختی‌ها را برای رسیدن به آرامش می‌پذیریم، خوشحال می‌شود؛ بنابراین هر کاری که می‌خواهیم انجام دهیم، باید از تمام چالش‌های سخت عبور کنیم. همان‌طور که گفته شده: «مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد.» ما نیز در کنگره باید کار کنیم؛ سی‌دی بنویسیم، خدمت کنیم و گوش دهیم؛ چراکه ما از جسم شما بیش از خودتان اطلاع داریم.

حتی اگر در جایی دور زندگی کنید، فیزیولوژی شما را می‌شناسیم و مطالب ارائه شده نیز بر این اساس بوده‌اند تا نیروی از دست رفته‌تان را جبران کنید. همان‌طور که یک همسفر نیز ممکن است نیروی خود را از دست داده باشد؛ اما با آگاهی می‌تواند آن را بازیابد. ما بیمارستان‌های زیادی داریم، اما جایی برای «چگونه بیمار نشویم» یا «چگونه بیدار شویم» نداریم. طبق سخنان استاد امین: «انرژی مانند پول است، آن را بیهوده هدر ندهید.» کسانی که تا ساعت ۱۱ صبح می‌خوابند، در «فاضلاب» فرو می‌روند. این موارد را باید از طریق آگاهی و دریافت آموزش یاد گرفت تا از بیماری‌ها دور باشیم و انرژی‌های از دست رفته‌مان را بازگردانیم. امیدواریم به یاری خداوند، مانند ستون استواری چون نخل، مقاوم در برابر مسائل و مشکلات بایستیم تا به آن‌چه در قدرت، توانایی، فکر و عمل ماست، پی ببریم.

اگر استوار و محکم باشید، به راحتی کلید هر دری را باز خواهید کرد. همیشه پایان ماجرا را مجسم کنید. مثلاً اگر می‌ترسید، عمل نکنید و تفکر کنید؛ زیرا ترس، تفکر را می‌خورد. تفکر خورده شده، مانند غذای مسموم و مانده است. پس زمانی که مشکلی پیش می‌آید، باید در مقابل آن ایستاد و تمام جوانب را در نظر گرفت. ما ممکن است بتوانیم شخصی را بزنیم؛ اما عواقب بعدی آن، چه خواهد شد؟ بنابراین باید بایستیم، فکر کنیم و سپس راه منطقی را بیابیم. با آموزش‌های مکرر و چندین ساله، اکنون زمان آن است که راه خودتان را پیدا کنید. کنگره۶۰ دقیقاً همین را می‌گوید: «هر کسی باید خودش راهش را بیابد.» جسم ما روی زمین است؛ اما روحش کاملاً جداست، مانند دو ماشین شبیه به هم، مثل دو خواهر یا دو خودروی پژو. همه شبیه هستند؛ اما رانندگان متفاوتی دارند.

در نتیجه جست‌وجو برای روح مشترک، یافتن «خویش خویشتن» است. خویشتن همان روح است، پس جست‌وجوی روح، جست‌وجوی خویشتن است. این روح مشترک است که به یاری ما می‌آید؛ حتی اگر هیچ نسبتی با ما نداشته باشد یا در بعدی دیگر باشد. این‌ها (راهنماها و …) «خویش خویشتن» را می‌گویند؛ با این‌که نسبتی ندارند، از لحاظ روحی با ما ارتباط دارند و برای ما تلاش می‌کنند، بدون هیچ توقعی. مانند راهنمایان که بدون چشم‌داشت، دیگران را از تاریکی خارج می‌کنند. آن‌ها به دنبال روح مشترک می‌روند و کاری به مذهب و دین ندارند. راهنما آن روی خویش شما را می‌یابد و برای هدایت شما می‌آید؛ همان روح خویش؛ پس راهنمایان و مرزبانان، همه روح خویش ما هستند. ما نیز در هر جهانی که باشیم، خویشانی داریم و جمع این خویشان را «ید واحده» (یک دست) می‌نامیم.

کنگره۶۰ عضوی از این ید واحده است. در کنگره، یکی سردار می‌شود، یکی دنور، یکی هم در حال کار و خدمت برای رسیدن به بهبودی و آسایش است. همه با هم هستند. آن‌ها طالب هیچ مطلبی نیستند و اگر به دنبال جایگاهی باشند، آن نیز برای خدمت کردن است. راه همه به سوی نیروی مطلق، نور، آرامش و خداوند هدایت شده است. هر چیزی که باید پیش برود، پیش می‌رود؛ این تقدیر است. «نامه پیشین» چیست؟ مانند دیپلم یا مدرکی برای استخدام. تقدیر از «قدر» می‌آید و اندازه‌ آن، همان چیزی است که پیش می‌آید؛ خاص و منحصربه‌فرد است. تقدیر با فرمان الهی صورت می‌گیرد؛ پس برای هر چیزی باید به مرحله‌ای برسد که فرمانش صادر شود. فرمان الهی به این نگاه می‌کند که آیا به نفع ما است یا نه، تا حکم صادر شود.

منبع: سی‌دی «ایستاده»
رابط خبری: همسفر نازنین رهجوی راهنما همسفر شکوفه (لژیون یازدهم)
نویسنده: همسفر فرزانه رهجوی راهنما همسفر شکوفه (لژیون یازدهم)
تصویرگر، ویرایش و ارسال: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی وحید

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .