من هم به نوبهی خود هفته سایت را به تمامی عزیزانی که در پشت پرده زحمت میکشند و ما شاهد زحمتهایشان نیستیم خدا قوت و تبریک عرض میکنم به خصوص به خواهرم همسفر مرضیه عزیز که مسئول سایت شعبه طارم هستند همچنین به همسفر فاطمه و همسفر نفیسه که تازه عضو سایت شدهاند خدا قوت میگویم. بابت تلاشها، زمان و انرژی که برای سایت میگذارند بینهایت سپاسگزار هستم.
اگر بخواهم به دو سال قبل برگردم من آدمی بودم با حال روحی داغون و با تپش قلب بالا و استرسهای شدیدی که حتی نمیدانستم علت آنها چیست! با اشک چشمانم که وقت و بیوقت روی صورتم جاری میشد، آن روزها خواهرم مرضیه در شعبه گیلان رهجو بودند؛ هر وقت که ما با هم وقت میگذراندیم حرفی که همیشه بین صحبتهایش میگفت این بود که اگر به کنگره بیایی حتماً حالت خوب میشود.
سیدیها را که باز میکرد دلم نمیخواست گوش بدهم برایم یک چیز کاملاً نامفهوم بود، نمیتوانستم درک کنم برایم بیاهمیت بود. گذشت تا این که من تصمیم گرفتم به کنگره بروم، یادم هست برای اولین بار وارد شعبه گیلان شدم راهنمای تازه واردین خیلی حرفهای امیدوار کننده میزدند و من هم با اولین جلسه خوشم آمده بود و متأسفانه کنگره رفتن من همان یکبار شد.
تا زمانی که شعبه طارم افتتاح شد و من دوباره مقاومت میکردم و نمیرفتم، تا این که باز هم بعد از یک مدت به گفته خواهرم مرضیه دوباره وارد کنگره۶۰ شدم؛ ولی اینبار عضو شعبه طارم شدم، بعد از گذشت سه جلسه تازه واردین، وقتی وارد لژیون شدم همیشه آن بغض و آن گریه همیشگی را داشتم؛ چون به مدت ۶ سال بود افسردگی داشتم، با خودم میگفتم یعنی میشود یک روز حالم خوب شود؟!
چون انواع قرصهایی که پزشک تجویز میکرد را امتحان کرده بودم ولی خوب نمیشدم و حرفی که راهنمای من همیشه به من در لژیون میگفتند این بود که با گذشت زمان حالت خوب میشود و الان که حدود دو سال است که در کنگره حضور دارم خدا را شکر میکنم اولین بهار و تابستانی بود که من بدون قرص سپری کردم حالم خیلی بهتر شده است.
امیدی در دلم هست که بالاخره یک روز کامل خوب میشوم. امیدوارم پاییز و زمستان هم جزوی از قشنگترین روزهای من باشد. خواستم بگویم همسفر مرضیه، خواهر عزیزم، من همهی این حال خوب را مدیون اصرارهای تو هستم که وارد کنگره۶۰ شدم.
ممنونم که خواهرم هستی، درست است که از من کوچکتری؛ ولی برایم الگو هستی، صبور بودنت، تحمل زیادت در مشکلات، تلاش کردنت، محکم بودنت برایم خیلی قشنگ است به وجودت افتخار میکنم و خوشحالم از این که خواهرم هستی. خوشحالم که دوتایی قدم برمیداریم تلاش میکنیم برای بهتر شدن حالمان، برای پایدار بودن کنگره۶۰ شعبه طارم، خواهر عزیزم از تو بهخاطر تمام زحماتی که برای من و کنگره کشیدی ممنونم.
نویسنده: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون اول)
ویرایش و ارسال: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر پروانه (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی طارم
- تعداد بازدید از این مطلب :
64