در سیدی هرس، آقای امین فرمودند: خیلی وقتها انسان مطالب را در ذهن خود میآموزد و در عقل خود اندوخته میکند؛ ولی در قلبش هنوز راه باز نکرده و فکر میکند که یاد گرفته است و این تصور بلد بودن، خودش خطرناک است، تصور دانا بودن و تصور انسان خوب بودن!
انسان بد، انسانی است که فکر میکند خوب است و انسان خوب انسانی است که فکر میکند بد است. هر چهقدر این موضوع اختلافش بیشتر باشد شدت آن نیز بیشتر است؛ ولی انسانهای دانا، انسانهای خوب این احتمال را میدهند که بلد نیستند و اشتباه میکنند، عذرخواهی کردن برایشان خیلی راحت است این نوع انسانها خود را همیشه آماده آموزش گرفتن میدانند.
در کنگره۶۰ سفر دوم همین است که انسان بتواند مسائلی را که یاد گرفته است در قلبش جاری کند. در ادامه آقای امین در مورد مدل درخت برای تشکیل هستی و به وجود آمدن جسم انسان، صحبت میکنند. ایشان گفتند از مدل درخت میتوان برای شناخت جهانبینی خود نیز، استفاده کرد.
زیرا در جهانبینی یک سری پیوندهای نامیمون داریم که باید آنها را هرس کنیم؛ زیرا وقتی نیروهای منفی میخواهند رشد کنند خودشان را به یک انسان پیوند میزنند و این پیوند زدن از طریق ضربه زدن آغاز میشود تا بتواند ارتباط برقرار کند و انرژی جذب کند. وقتی نیروی منفی بخواهد قویتر شود خود را تکثیر میکند تا از نوع خودش به وجود بیاورد.
این ارتباطهای منفی و نادرست که در روابط انسانها به وجود میآید؛ اگر دانش کافی داشته باشیم میتوانیم آن زخم را خوب کنیم و دوباره به نقطه قبل برگردیم؛ به شرطی که بتوانیم این فرایند که باعث از بین رفتن انرژی میشود را متوقف کنیم. درختی خوب است که شاخههای متقارن داشته باشد چون بیشترین نور را دریافت میکند.
در زندگی انسان، نور همان علم و آب همان محبت است. اگر شاخهها به صورت متقارن باشند میوه خوب میدهند و اگر نامتقارن باشند کمتر میوه میدهند تا شاخههایش نشکند. در مدل درخت، قسمت دیگر آن ریشههای درخت است که در خاک هستند و باید عناصر را بگیرند تا محکم شوند و محکم بودن درخت به ریشههای محکم آن بستگی دارد.
اگر به درخت بیش از مقدار لازم آب دهیم ریشههایش سست میشود. انسان نیز اگر به فرزند خود امکانات بیش از حد بدهد و محبت بیجا کند کمکم فرزند به خواب میرود و ما در به خواب رفتن او مقصر میشویم و میوه خوب نمیدهد. شاخهها خواستههای انسان هستند که در هر جهتی بروند شاخههای نامعقول را باید هرس کرد.
شاخههای متقارن، انسان را چند بُعدی میکند و این برای انسان خیلی خوب است؛ ولی شاخههای نامتقارن، نشان دهنده آن است که انسان فقط در یک جهت رشد نموده و تک بُعدی است که انسان تک بعدی میوه خوب نمیدهد. درختی که در امکانات کمتری باشد ریشههایش تمام سعی خود را میکنند تا آب پیدا کنند و رشد کنند.
انسان نیز همینطور است هر چهقدر انسان بیشتر زحمت کشیده باشد و بزرگ شده باشد به قول معروف انسان با ریشهای هست و با هر مشکلی از پای در نمیآید. اگر درخت ما خوب پرورش پیدا نکرده، کنگره۶۰ بستری است که میتوان در آن با روش DST آن درخت را ظرف چند سال، هم هرس کنیم و هم ریشهاش را دوباره اصلاح کنیم؛ یعنی اینطور نیست که ناامید شویم و بگوییم دیگر نمیتوانیم.
پس؛ اگر خودمان و فرزندانمان چند سال طول بکشد تا به خواستههایمان برسیم و برای رسیدن به این خواستهها زحمت زیاد بکشیم میوه خوب میدهیم و هر چهقدر به این مدل نزدیک باشیم از تعادل بیشتری برخوردار هستیم. مکانیزم احساس گناه، یک مکانیزم هشدار دهنده است. اگر این حس گناهکار بودن در انسان بیشتر و دائماً تکرار شود دیگر شکل هشدار دهنده را از دست میدهد.
در ادامه ایشان فرمودند هر چیزی؛ یک شکل الهی و یک شکل منفی دارد. عشق نیز همینطور است باید برای هر چیزی که وقت و انرژی صرف میکنیم دقت کنیم که به واقعیت بیشتر نزدیک باشد؛ یعنی حتی در عشق نیز انسان میتواند دچار اشتباه شود گاهی عشق نیز به صورت توهم است که از انسان انرژی زیادی میگیرد.
منبع: سیدی هرس از استاد امین
نویسنده: راهنما همسفر زهرا (لژیون اول)
ویرایش و ارسال: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر پروانه (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی طارم
- تعداد بازدید از این مطلب :
30