سایت هر شعبه کنگره ۶۰ نه تنها یک پایگاه خبری و آموزشی است، بلکه پلی است برای انتقال عشق، امید و تجربههایی که در دل سفرها و خدمتها شکل میگیرد. پشت هر مطلب و گزارشی که در سایت منتشر میشود، دستان خدمتگزارانی قرار دارد که با عشق و تعهد، پیام کنگره را به گوش و چشم دیگران میرسانند.
به بهانه هفته سایت، این بار به سراغ اعضای سایت شعبه ارتش رفتیم تا از زبان آنها بشنویم که خدمت در این جایگاه چه تجربههایی برایشان به همراه داشته و چه خاطرات و آموختههایی در مسیرشان نقش بسته است. گفتوگویی ساده، صمیمی و در عین حال پر از نکات آموزنده که نشان میدهد خدمت در سایت فقط یک مسئولیت نیست، بلکه سفری است برای رشد فردی و جمعی.
مرزبان خبری:
از دید شما سایت کنگره چه نقشی در انتقال پیامها دارد؟
در ابتدا هفتهی سایت را خدمت بنیان کنگره ۶۰ و خانم کماندار عزیز، دیدهبان گروه همسفران و همینطور اسیستانت سایت خانم لیلا و خانم شانی ایجنت اینستاگرام تبریک عرض میکنم. راستش فکر میکنم که مهمترین کار و رسالتی که سایت بر عهده دارد انتقال پیام رهایی و سلامتی است و از آنجاییکه ما هم سایت به زبان فارسی و هم به زبان انگلیسی داریم، انتقال این پیام نه تنها در درون ایران بلکه در کل جهان در حال انجام شدن است و بسیار نقش مهمی دارد، مخصوصاً در این زمان که فضای مجازی کار اصلی را انجام میدهد و یک نکتهای که خواستم در این مورد بگویم این است که ما اگر واقعا از ته دلمان میخواهیم که هر آدمی یا هر خانوادهای که بیمار مصرف کننده دارد به درمان و رهایی برسد و به کنگره ۶۰ و این روش درمان درست، دست پیدا کند، کوچکترین وظیفهی من رهجو، من همسفر این است که هر روز که از خواب بیدار میشوم حداقل یکبار سایت کنگره را چک کنم. دلنوشتهها، پیامها، مقالاتی که جناب مهندس میگذارند را چک کنم. این باعث میشود آمار بازدید سایت کنگره ۶۰ بالا برود و هر کسی بخواهد از طریق دنیای مجازی یا گوگل درمان اعتیاد را سرچ کند، بنابر بالا بودن بازدید هر سایت، آن سایت اولین سایت خواهد بود و اگر ما این کار را انجام بدهیم فکر کنم یکی از مهم ترین کارها را در انتقال این پیام انجام داده ایم.
سختترین بخش کار شما چیست؟
در قسمت همسفران تدابیری اندیشیده شده که یک پروتکل منظم ارائه شده که کار باید به صورت گروهی انجام شود. مثلا من خودم سال نود و پنج که وارد کنگره شدم، یک سال بعد از ورودم مسئول سایت ارتش بودم همهی کارها با خودم بود تایپ، بارگذاری، عکاسی و .... اما الان کار در سایت به این صورت نیست. کاملا گروهی و تیمی است و هر کسی یک نقشی بر عهده دارد، از رابطین خبری لژیونها گرفته تا عکاس و تایپیست و مصاحبهکننده و دبیرها و نگهبان سایت. فکر میکنم سختترین بخش کار این است که ما بتوانیم این هماهنگی را بین اعضا ایجاد کنیم تا خروجی کار آن چیزی باشد که وقتی یک نفر به سایت مراجعه میکند، مثلا سایت ارتش ببیند که مطالب کاملا پشت سر هم بارگذاری شده و حس خوبی از خواندن آن مطالب، دلنوشتهها و مقالات میگیرد. چون ما در کنگره یاد گرفتیم و میدانیم که هر قضیهای یک صور آشکار و یک صور پنهان دارد، یعنی بچههایی که به صورت گروهی در سایت کار میکنند آنقدر باید با همدیگر هماهنگ باشند و حس و حالشان با هم خوب باشد و کارها هماهنگ باشد که بتوانند این حس خوب را انرژی خوب را با بارگذاری نوشته به مخاطب انتقال بدهند.
اگه میتوانستید یک خبر رویایی منتشر کنید، چه چیزی بود؟
به نظر من شگفت انگیزترین و رویاییترین خبر این است که اعلام کنند کل کشور ایران، کل پزشکان و کل کلینیکها همه به روش درمان DST اعتقاد کامل پیدا کردهاند و همه یکپارچه از روش مهندس دژاکام استفاده میکنند.
نگهبان:
چه چیزی در نگهبانی سایت باعث شده حس واقعی مسئولیت را تجربه کنید؟
نگهبانی سایت به من صبور بودن را یاد داد و این صبوری کردن باعث شد حس واقعی مسئولیتپذیری را تجربه کنم. همانطور که میدانید خدمتگزاران در ابتدا باید تکلیفی که به آنها سپرده شده بیاموزند که حتی برای خود من هم بسیار چالش برانگیز بود. همین موضوع باعث شد که با چالشهایی روبهرو شوم که نیاز به صبر و حوصله و تلاش داشت. در نتیجه متوجه شدم که مسئولیتپذیری به معنای در جایگاه بالاتر بودن یا گرفتن تأیید از بقیه نیست بلکه با صبر، آموزش دادن و مهمتر از آن آموزش گرفتن است که مسئولیت پذیری را تعریف میکند. در آخر این که حس مسئولیت به عشق و محبت نزدیکتر است تا قدرت.
چه چیزی در این خدمت برای شما شیرینتر است؟
خدمت سایت در کنگره۶۰ اصطلاحاً به خدمت چراغ خاموش معروف است. همین چراغ خاموش بودن و آموزشهایی که این خدمت برای من داشت، چه در جهانبینی و چه در مهارتهای دیگر شیرینترین قسمت آن بود. البته این حس که حتی اگر راه یک نفر با خواندن یکی از مطالبی که من بارگزاری یا ویرایش کردهام به کنگره۶۰ باز شود بزرگترین هدیهای است که من از این خدمت دریافت کردم.
مراقبت از سایت چه چالشهایی دارد که هیچکس نمیداند؟
بارگزاری سر وقت مطالب در هر شرایطی که هستیم از بزرگترین چالشهای خدمت سایت برای من بود. برای مثال گزارش کارگاه خصوصی همسفران باید همان روز و طی سه الی چهار ساعت آماده بارگزاری شود. در واقع از این لحاظ چالش برانگیز بود که در هر شرایطی باید مطالب را میرساندیم. اکثر همسفران همانطور که میدانید خانهدار یا شاغل هستند. همین موضوع پروسه آمادگی مطالب را کند میکرد چرا که هر کسی جدا از کنگره ۶۰ زندگی و مشاغل خود را دارد. البته تمام خدمتگزاران سایت با توجه به همه مشاغلی که داشتند همیشه سعی در این داشتند مطالب را به هر شکلی که میتوانستند سر وقت برسانند و واقعاً از همه این عزیزان بابت تمام تلاشهایشان متشکرم.

دبیر:
دبیر بودن چه تجربهای به شما داده است؟
دبیر بودن برای من تجربهی یادگیری نظم، مسئولیتپذیری و همکاری گروهی را داشته و حس خیلی خوبی دارد که بدانم کاری که انجام میدهم میتواند پیامها و آموزشهای کنگره ۶۰ را به افراد بیشتری برساند.
اگر بخواهید سایت را در یک کلمه توصیف کنید چه میگویید؟
زندگی؛ چون سایت برای من محلی است که هم آموزش میگیرم، هم خدمت میکنم و هم به رشد خودم کمک میکنم.
مسئولیت اصلی شما چیست و چه چیزی برای شما جذاب است؟
مسئولیت اصلی من بارگذاری مطالب، دلنوشتهها و برداشت از سیدی ها است. جذابترین بخشش این است که میبینم نوشتهها و گزارشها میتواند الهامبخش خیلیها باشد.
آیا تا به حال شده است که یک موقعیت سخت پیش بیاید که مجبور بشوی سریع تصمیم بگیری؟
بله، گاهی اوقات مطلب یا گزارش در لحظه آخر به دستم میرسد و باید خیلی سریع آماده و منتشر شود، این شرایط باعث شده یاد بگیرم تمرکز داشته باشم و بهترین تصمیم را در کوتاهترین زمان بگیرم.
عکاس:
چه چیزی در عکاسی سایت شما را جذب کرده است؟
یادم میآید اولین خدمتی که من در کنگره ۶۰ گرفتم زمانی بود که ۱۴ سالم بود و به من اجازه دادند که چند جلسه برای سایت عکاسی انجام بدهم، از آن موقع علاقهی خاصی برای خدمت در سایت مخصوصاً عکاسی پیدا کردم و خداراشکر الان به عنوان خدمت رسمی دارم انجام میدهم. در واقع آن خاطرهی خوب مسئولیت دادن به من در سن کم باعث جذب من شد.
دوست دارید عکسهایتان چه پیامی برساند؟
دوست دارم دقیقا آن حسی که در نمایندگی، در کارگاه و به خصوص زمان انجام مصاحبههایی که با دیدهبانان و اسیستانتها است با آن لبخند و تمام حس آن شخص منتقل شود.
اگر بتوانی یک عکس خلاقانه بسازی که همه را شگفتزده کنی، چه چیزی در آن عکس هست؟
دوست داشتم روز رهایی مسافر و همسفر یک دوربینی داشتم که میتوانست عکسی بگیرد که در آن عکس تمام سختیهایی که آن عزیزان کشیدند و حال خوبی که الان دارند را نشان بدهد و بتوانم آن پیام را به مخاطبی که دارد از سایت ما بازدید میکند انتقال بدهم. دوربینی که درون انسانها و راهی که طی کردهاند را نشان بدهد.

تایپیست:
سختترین بخش کار تایپیست چیست و چگونه با آن کنار میآیید؟
اینکه مطالب درست، کامل، بامعنا و مفهوم و جمله بندی خوبی داشته باشد و سر ساعت تایپ و بروز رسانی شود.
آیا تا کنون پیش آمده که یک متن طولانی و عجیب برای شما دردسر درست کند؟
بله اوایل خدمتم که دستم کند بود خیلی زمان میبرد و کمی هم تینا دخترم کمکم میکرد بهخصوص روزهایی که هم مطالب جلسه سردار و هم کارگاه آموزشی باید تایپ میشد.
چه چیزی در کار تایپیست بودن بیشتر لذت بخش و جذاب است؟
این سوال برای من خیلی زیباست که چرا زودتر وارد این خدمت نشدم و نقاط ضعفم را پیدا کنم و اینکه موقع تایپ خودم را محک میزنم که مطالب را با دقت و تمرکز تایپ کنم.
توصیه شما به کسی که تازه میخواهد تایپیست سایت شود، چیست؟
میگفتم خدمت خیلی زیبایی و قشنگی دارد و قرار است که کلی آموزش ببیند و در این مسیر رشد کنی و خودت را محک بزنی و حس و حال خوبی دارد به خصوص که انرژی حس و حالت را به همه کسانی که از مطالب بازدید میکنند میدهی. چه چیزی بالاتر از این که دانایی را به دانایی مؤثر تبدیل کنی و در این مرحله به گفته آقای مهندس تبدیل، تغییر و ترخیص انجام میشود. در آخر این را بگویم که این خدمت خاموش حس و حال خوبی دارد که آن هم معجزه گنکره است.
طراح سوال، مصاحبه کننده و تایپیست: همسفر شیرین رهجوی راهنما همسفر آتنا(لژیون یازدهم)
عکاس: همسفر غزل رهجوی راهنما همسفر نسرین(لژیون یکم)
ویرایش و ارسال: همسفر هنگامه رهجوی راهنما همسفر عطیه(لژیون سوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی ارتش
- تعداد بازدید از این مطلب :
263