English Version
This Site Is Available In English

انسان بودن یعنی سپاس از هستی

انسان بودن یعنی سپاس از هستی

اولین جلسه از دوره اول جشن های ایجنت و مرزبان، نمایندگی امیرکبیر، با استادی ایجنت محترم مسافر حامد، نگهبانی مسافر رامتین و دبیری مسافر محمدامین، شنبه 29 شهریور 1404 ساعت 17 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد :

سلام دوستان، حامد هستم، یک مسافر. هفته‌ ایجنت و مرزبان را خدمت ایجنت محترم گروه همسفران و همچنین مرزبانان محترم و مرزبانان کلیه‌ی شعب تبریک می‌گویم.

قبل از هر چیز، باید خدا را شکر کنیم. کسی مثل من، با حال به‌هم‌ریخته و اوضاع نامناسبی که در ابتدای ورود به کنگره داشتم، فرسنگ‌ها از احوال امروز خودم در جایگاه ایجنت یا مرزبان دور بوده است. سیستم کنگره به شکلی است که انسان‌هایی با حال خراب وارد می‌شوند و در آینده، تبدیل به مرزبانان متعهدی می‌شوند؛ و این جای شکرگزاری دارد. این سیستم با تفکر بسیار بزرگ آقای مهندس بنا شده است.

خیلی‌ها به‌دنبال ساختن ماشینی هستند که نیاز به سوخت نداشته باشد، نیاز به باتری نداشته باشد و در واقع، خودش سوخت خودش را تأمین کند. کنگره نه‌تنها احتیاجات خودش را تأمین می‌کند، بلکه روزبه‌روز در حال بزرگ‌تر شدن، دقیق‌تر شدن و منضبط‌تر شدن است؛ سیستمی که خودش در حال حمایت از خودش است. در این سیستم، هر جایگاهی آموزش ویژه‌ی خود را دارد. قرار نیست اگر در جایگاه راهنما هستم، همان‌جا بمانم و جایگاه‌های دیگر را تجربه نکنم. برای من، هر جایگاهی در کنگره، آموزش‌ها، تجربیات و آورده‌ی خاص خود را دارد.

اگر بخواهیم جشن امروز را موشکافی کنیم، قرار بر این است که مرا متوجه آدم‌هایی کند که در اطرافم حضور دارند، برای من تلاش می‌کنند و محبت بی‌دریغ‌شان را نثارم می‌کنند؛ و من امروز باید بتوانم این حضور را ارج بنهم. چرا؟ چون تجلیل از این آدم‌ها، یعنی تجلیل از خوبی و خوب بودن. وقتی کسی ازخودگذشتگی کرده تا به من کمکی کرده باشد، وظیفه‌ی خود می‌دانم از خوب بودن او تشکر کنم.

در بحث درمان، درصد بسیار زیادی از بار درمان بر دوش جهان‌بینی است. جهان‌بینی یعنی اینکه: من چه چیزی را می‌بینم؟ چه چیزی را برداشت می‌کنم؟ چه چیزی را می‌فهمم؟ چه چیزی را نمی‌بینم؟ و چرا نمی‌بینم؟ اگر چیزی را فهمیدم، در ادامه چه کاری انجام می‌دهم؟ این دیدن و فهمیدن، یک موضوع کلی در جهان‌بینی است. در جهان‌بینی تلاش می‌کنیم چیزهایی را که تا امروز نمی‌دیدیم، ببینیم. اگر بخواهم درمان را در یک کلمه خلاصه کنم، باید بگویم: درمان یعنی تشکر کردن؛ تشکر و قدردانی از هستی. انسان بودن یعنی شکرگزاری؛ یعنی سپاس از هستی. کسی که درمان را تازه شروع می‌کند، همین که بتواند اطرافش را درست ببیند، قدمی رو به جلو برداشته است.

ما در کنگره در حال تمرین کردن هستیم. کسانی در زندگی ما بوده‌اند: پدر، مادر، برادر، خواهر، همسر و فرزند؛ که در کنار ما حضور داشته‌اند و کمک‌حال ما بوده‌اند. من نتوانسته‌ام این عزیزان را ببینم و آن‌طور که باید احترام‌شان را نگه دارم. ولی امروز، جناب مهندس با برگزاری این جشن‌ها به من یاد می‌دهند که باید این افراد را ببینم و قدردان حضورشان باشم. وقتی توانستم این عزیزان را ببینم، حس و حال من متفاوت خواهد شد؛ چراکه حس و حال آدمی که شکرگزار است، متفاوت است.

اگر امروز اینجا هستیم و این هفته را جشن می‌گیریم، مدیون راهنمایی‌های استاد امین هستیم. از اینکه به ما اعتماد کردند، از ایشان سپاسگزارم. در افتتاح شعبه‌ی ما، انتخابات مرزبانی برگزار نشد و انتخاب ایجنت و مرزبانان با تأیید ایشان بود؛ قدردان زحمات ایشان هستیم. امیدوارم با عملکردی که در زندگی دارم، بتوانم پاسخ‌گوی اعتماد کنگره باشم.

امروز به گفتار من، کردار من و حتی به وزن من نگاه می‌کنند؛ به تمام بچه‌های کنگره نگاه می‌کنند. امیدوارم بتوانم جوری زندگی کنم که الگوی مناسبی برای یک تازه‌وارد باشم. امیدوارم بچه‌هایی که دوست دارند در کنگره خدمت کنند، روزی در جایگاه مرزبانی هم خدمت کنند؛ چراکه بار آموزشی بسیاری دارد.

بسیار ممنونم از همه‌ی شما که با اعتماد خود، اجازه دادید ما خدمتگزار شما باشیم.

 

\

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .