دوازدهمین جلسه از دوره چهل و یکم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی صالحی، به استادی راهنمای محترم مسافر اصغر و نگهبانی مسافر جمشید و دبیری مسافر احسان با دستور جلسه "از سایت و فضای مجازی در کنگره 60 چگونه استفاده میکنم." در روز شنبه 29 شهریور ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان اصغر هستم مسافر ممنونم از آقای نگهبان که اجازه دادند استاد بشینم. امروز اولین تولد رهجو من است و واقعاً خوشحال هستم.
دستور جلسه امروز دو بخش دارد:چگونه از سایت و فضای مجازی استفاده کنیم ،تولد مسافر یونس عزیز
من خودم جزو کسانی بودم که از طریق سایت با کنگره آشنا شدم. زمانی که به کنگره آمدم، تمام امیدم را از دست داده بودم. روزانه ۴ تا ۵ گرم شیشه، حشیش، گل و هر مادهای که فکرش را بکنید مصرف میکردم و کاملاً خسته شده بودم. یک روز در اتاق نشسته بودم و آنقدر ناامید شده بودم که فکر خودکشی به سرم زد. چند بار هم تلاش کردم اما موفق نبودم.
بعد گفتم شاید هیچ جایی برای نجات من وجود ندارد. در گوگل جستجو کردم و ناگهان با کنگره ۶۰ آشنا شدم. مثلث «عدالت، عمل سالم و معرفت» را دیدم و گفتم باید ببینم شعبهای نزدیک تهرانپارس هست یا نه. دیدم هست. وقتی آمدم، با روی باز از من استقبال کردند. فکر نمیکردم از یک مصرفکننده مثل من با این محبت استقبال شود.

در کنگره درمان شدم و الان در خدمت شما هستم. میخواهم بگویم سایت تنها خدمتی است که دیده نمیشود ولی نقش بسیار مهمی دارد. همینجا به مسافران آقا هادی، دانیال، احسان و تمام خدمتگذاران کنگره ۶۰ خسته نباشید میگویم. کارشان بسیار بزرگ است و اگر سایت نباشد، کنگره نمیتواند جهانی شود. حتی از یک شهر به شهر دیگر، گوگل و سایت کمک میکنند تا مسیر پیدا شود، سفر آغاز شود و درمان انجام شود.
لطفاً از سایت بازدید کنید و با فرستادن دلنوشتهها و گذاشتن کامنت، از بچههای سایت تشکر کنید. واقعاً زحمت میکشند.
بخش دوم دستور جلسه مربوط به یونس عزیز است:
یونس از کسانی است که باید در لژیون حضور داشته باشد. هر بار که با او صحبت کردم، نه به روی من نیاورد، بلکه خیلی به بچهها کمک کرده است. او در رهاییهای نعیم، میثم و حسین بسیار موثر بود و واقعاً در سفرشان کمک زیادی کرد.
یونس همه فن حریف است، در اوتی خدمت میکند، دبیر شده و راهنما خواهد شد. اگر بخواهم حلالش کنم، باید راهنما شود، چون واقعاً زحمت میکشد. امروز اولین تولد اوست و من خیلی حس خوبی دارم.
در ادامه تولد یکسال رهایی مسافر یونس عزیز را جشن گرفتیم:

سلام دوستان، یونس هستم یک مسافر.ابتدا از جناب مهندس دژاکام تشکر میکنم. من ایشان را از سالها قبل میشناختم، اما هیچوقت فکر نمیکردم روزی خودم مصرفکننده شوم و کنگره وارد زندگیام شود. سال ۸۵ نام ایشان را برای اولینبار شنیدم، وقتی دوستانی دنبال ترک بودند و بین راههای مختلف، اسم دژاکام به گوشم خورد. آن روز باور نمیکردم روزی خودم محتاج این مسیر شوم. هیچکس نمیداند فردا چه اتفاقی خواهد افتاد.
از آقای مهندس سپاسگزارم که چنین بستری را فراهم کردند تا مصرفکنندگان از تاریکی و رنج بیرون بیایند. در واقع، در اعتیاد هیچ لذت و خوشی وجود ندارد؛ شاید در آغاز چیزی شبیه لذت باشد، اما بعد فقط مصرف میکنیم تا بتوانیم سر پا بمانیم و نفس بکشیم.
از راهنمای عزیزم هم قدردانی میکنم. او آنقدر پیگیر حال من بوده که حتی پدر و مادر یا همسفرم چنین نکردند. هر روز احوالم را میپرسد و مسیر را نشانم میدهد. اگر راهنما نباشد، مثل کسی هستیم که در جادهای ناشناس قدم میزند و قطعاً گم خواهد شد. من همیشه قدردان ایشان هستم و دستشان را میبوسم.
امروز روز خاصی برای من است؛ با وجود مشکلات بزرگ، هیچکدام نتوانست حال من را خراب کند، چون آموختهام به جای غصه خوردن، شاکر باشم. به همسفرم تبریک میگویم و از او حلالیت میطلبم؛ چون میدانم زندگی با یک مصرفکننده بسیار سخت است و اگر او نبود، هیچکس دیگری تحملم نمیکرد. از پدر و مادرم نیز سپاسگزارم و امیدوارم بتوانم باقی عمرم را جبران کنم.
در پایان میخواهم بگویم همسفران همهچیز را میفهمند، حتی اگر به زبان نیاورند. سکوتشان نشانه بزرگی و لطفشان است.
تایپ: مسافر دانیال لژیون دهم، مسافر مهیار لژیون دوم،مسافر محمود لژیون چهارم
ویرایش: مسافر دانیال لژیون دهم، مسافر مهیار لژیون دوم
بارگزاری خبر: مسافر دانیال لژیون دهم
مرزبان خبری: مسافر احمد
مرزبان کشیک: مسافر داوود
شهریور ماه ۱۴۰۴ شعبه صالحی (تهرانپارس)
- تعداد بازدید از این مطلب :
324