یازدهمین جلسه از دوره بیست و نهم، سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی عطار نیشابوری، ویژه مسافران و همسفران در روزهای پنجشنبه با استادی: مسافر مهران و نگهبانی: مسافر محمدعلی و دبیری: مسافر مرتضی با دستور جلسه «هفته ایجنت و مرزبانان» در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مهران هستم مسافر، خداوند را شاکرم که یکبار دیگر توفیق داد تا این جایگاه را تجربه کنم و آموزش بگیرم، قبل از شروع صحبتهایم از تمامی شما دوستان تشکر میکنم بابت حضور در جشن هفته ایجنت و مرزبان روز دوشنبه قسمت همسفران و سهشنبه در قسمت مسافران واقعاً سنگ تمام گذاشتید و از انرژی خودتان به ما دادید تا در ادامه راه قسمت مرزبانی چه در قسمت همسفران و چه در قسمت مسافران به کار خودشان باقدرت ادامه بدهند، پیرو صحبتهای جناب مهندس در بحث پاکت دادن جدا از مبلغی که ما باید داخل پاکت بگذاریم باید اسم و مشخصات هم نوشته شود، چون شما کار را انجام میدهید و در داخل پاکت دل نوشته را گذاشتهاید مبلغ را گذاشتهاید ولی اسم و مشخصات ننوشتهاید و این کار ایراد دارد چون ما در کنگره کار گروهی انجام میدهیم، در کنگره شخص مطرح نیست، داخل پاکتهای من دل نوشتههای بسیار زیبا بود که بهصورت تایپی و یا با خطهای بسیار زیبا نوشتهشده بود و این بسیار زیبا بود چون مرزبان و ایجنت دنبال مبلغ نیست و همین دل نوشتهها بار آموزشی را نشان میدهد و باید از این به بعد حتماً اسم مسافر و لژیون هم نوشته شود.

بازهم از ایجنت قسمت همسفران بابت تمامی زحماتی که در برگزاری جشنها میکشند صمیمانه سپاسگزاری میکنم واقعاً زحمات زیادی میکشند و همیشه به من در جایگاه ایجنتی کمک کردند، در مورد دستور جلسه صحبت کنم: اینکه ایجنت وظایف اجرائی ندارد، یعنی ایجنت نمیتواند خودش آمار ماهیانه را تهیه کند یا کارهای دیگر، ایجنت پنج بازو دارد که مرزبانها هستند و مرزبانها این کار را انجام میدهند و نقش ایجنت نقش هماهنگکننده است؛ و در این مدت تمامی زحمات بر دوش مرزبانها بوده است و مرزبانها در این مدت کلی آزمونوخطا دارند تا آموزش بگیرند و دچار چالش میشوند تا رشد کنند، در مدت خدمت دوست داشتم جایگاههای خدمتی به کسانی برسد که واقعاً عاشق خدمت کردن بودند و با مرزبانها سعی کردیم که تا جایی که امکان دارد قوانین را رعایت کنیم و با همه بر پایه محبت برخورد کنیم، در سی دی هرس استاد امین میفرمایند: که یک شعبه فقط روی بال محبت جلو میرود و آنها هم حال خوبی ندارند و یکزمان هم با اجرای سفتوسخت قوانین جلو میرود و اینها هم حال خوبی ندارند و ما سعی کردهایم تعادل را داشته باشیم، سالها دل طلب جام جم از ما میکرد.
آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد. آقای امیر هوشنگ پایهگذار نمایندگیهای نیشابور بودند و مدتی از تهران به نیشابور رفتوآمد میکردند و بسیار زحمت کشیدند و من باید قدردان زحمتهایشان باشم و اسم ایشان را در شعبه زنده نگهدارم و جناب سنچولی هم دو دوره ایجنت بودند و من در مرزبانی افتخار این را داشتم که در خدمتشان باشم، بعد جناب زرگرانی و جناب سعادتی هم همینطور و الآن هم من حقیر هستم و در ادامه آقای سعید، چه ما باشیم و چه نباشیم این شعبه باراندمان بالاتر یا پایینتر به کار خودش ادامه میدهد و من باید این را بدانم که این جایگاه است که به من ارزش میدهد این جایگاه راهنمایی، ایجنتی، مرزبانی و حتی جایگاه مسافر، روزی که من وارد کنگره شدم کنگره لقب اعتیاد را از من گرفت و گفتند من مسافر هستم و معتاد نیستم، از همان روز اول به من شخصیت، احترام و ارزش داد و باید در هر جای خدمتی منتی بر سر کنگره نداشته باشم و جایگاهها چرخشی است و زمانی جایگاه از من گرفته میشود باید کنار بروم و در جای دیگر در کنگره خدمت کنم و در آخر بازهم از تمامی شما که در جشن حضور داشتید تشکر میکنم و امیدوارم روزی این جایگاه خدمتی را در کنگره تجربه کنید چون لذتی که در خدمت هست در هیچ جای دیگر نیست، ممنونم از اینکه به صحبتهای من گوش کردید.

تایپ نگارش: مسافر علی لژیون دوم مسافر عباس لژیون دوازدهم
عکاس: مسافر مصطفی لژیون دوازدهم
- تعداد بازدید از این مطلب :
328