English Version
This Site Is Available In English

جایگاه‌های خدمتی افراد را انتخاب می‌کند

جایگاه‌های خدمتی افراد را انتخاب می‌کند

سایت همسفران دکتر علیرضا گفت‌وگویی را با ایجنت پارک همسفر صفورا ترتیب داده و از صحبت‌هایشان بسیار آموزش گرفتیم. در ادامه، نگاه زیبای شما را به خواندن آن دعوت می‌کنیم؛ امیدواریم که مورد توجه قرار گیرد.

همسفر صفورا و مسافرشان با چهارده سال تخریب و آنتی‌ایکس مصرفی شیره، تریاک و متادون وارد کنگره شدند. ده ماه و سیزده روز سفر کردند به روش DST همراه با داروی OT، با راهنمایی مسافر امید و همسفر فاطمه. در حال حاضر نه سال است که با دستان پر مهر و محبت جناب مهندس آزاد و رها هستند. رشته ورزشی مسافر باستانی و رشته ورزشی همسفر تنیس روی میز است.

استاد سردار می‌فرمایند: از تولد تا مرگ و از ازل تا ابد انسان در سفر است و در طول مسیر با آنچه کسب کرده سفر می‌کند. برداشت شما از این جمله چیست؟
طبق صحبت استاد سردار انسان از بدو آفرینش و حتی قبل از آن، در حال سفر، دریافت آموزش و کسب تجربه بوده است. این نکته تلنگر بزرگی است برای من بابت این‌که بتوانم هدف خود را از زندگی مشخص کنم و بیش از حد درگیر مسائل زندگی نباشم. از دیگر نکات این پیام می‌توان به این موضوع اشاره کرد که انسان یک مسافر است که یک مقطع نامشخصی زندگی، جسم، فرزند، پدر، مادر و ... به عنوان امانت در اختیار او قرار می‌گیرد. قسمتی از عملکرد و تفکرات انسان مرتبط با تجربیات و برداشت‌ها یا بهتر بگویم نتیجه حیات‌های گذشته اوست که بی‌شک گره‌ها، بی‌تعادلی‌ها و حتی تا حدودی کامل شدن را در بردارد. در نهایت می‌توانم به این نکته اشاره کنم که زندگی فرصتی است برای بازبینی، تسویه حساب و بازگشت به نقطه‌ای که کمال انسانیت می‌باشد و هر فردی در این مسیر پر از چالش ولی زیبا و دلنشین نقش بسزایی در کیفیت و کمیت آنچه دریافت می‌کند، دارد.

چرا باید در مسیری که می‌روید سعی کنید تا کفه‌های ترازو اندازه باشند و درون و بیرون با هم تطبیق داشته باشند؟ همچنین برایمان بگویید دلیل این‌که بایستی توازن کفه‌های ترازو را در تمام سطوح برقرار کنیم چیست؟
در مورد پاسخ این سؤال باید کلام در یک سمت ترازو و عمل را در سمت دیگر آن قرار بدهیم؛ در واقع این موضوع انطباق درون و برون انسان است که در مسیر حیات و تکامل با عبور از گذرگاه‌ها و تاریکی‌های درونی به‌وجود می‌آید. در این مورد می‌توان مثلثی را در نظر گرفت که اضلاع آن عبارتند از: حرف، عمل و خویش. قطعاً زمانی انسان می‌تواند آنچه بیان می‌کند به مرحله عمل برساند که در آن مورد تجربه و ایمان لازم را کسب کرده باشد؛ در غیر این صورت از سازش آهنگ ناموزن نواخته می‌شود که برای اطرافیان ناخوشایند است.

شما یک ایجنت هستید و مشاهده می‌کنید که دو عضو در حال صحبت‌های در گوشی و خارج از موضوع جلسه هستند که مصداق بی‌احترامی و القاء حس ناامیدی است! چگونه با حفظ احترام و شأن افراد، این موضوع را مدیریت می‌کنید تا هم حرمت کنگره حفظ شود و هم آن افراد آموزش بگیرند؟
این‌گونه صحبت کردن در یک جمع قطعاً کار نادرستی است؛ ولی همیشه القاء ناامیدی نیست و در مورد برخوردها و تفکرات انسان‌ها و همین‌طور عکس‌العمل نشان دادن باید خیلی از پارامترها را در نظر گرفت. مثلاً در مورد سؤال شما می‌توان به عدم تمرکز اشاره کرد که برگرفته از ذهن شلوغ و عدم مدیریت آن می‌باشد. به نظر من قبل از واکنش بهتر است به درون طرف مقابل توجه کنیم و ببینیم حسی که دریافت می‌کنیم چه نکته‌ای را گوشزد می‌کند. قطعاً بسیاری از موارد دیگر باید در نظر گرفته شود؛ زیرا شخصی که در جایگاه خدمتی قرار می‌گیرد، هر عمل و یا صحبتی بابت آموزش او می‌باشد. زمانی که تمام آموزش‌های جناب مهندس و استاد امین به عشق و محبت ختم می‌شود، در واقعیت بهترین اسلحه است. زیباترین عکس‌العمل در مقابل چنین عملی که در سؤال شما مطرح شده، باید محبت و احترام درونی به همراه داشته باشد؛ همچنین در این مواقع زبان بدن هم می‌تواند جوابگو باشد.

طبق صحبت‌ها و آموزش‌های آقای مهندس که همیشه بیان می‌کنند: مشکل اصلی فاصله بین حرف و عمل نیست؛ بلکه مشکل کیفیت حرف است. شما این جمله را چگونه تحلیل می‌کنید.
پرسش جالبی بود که دو نکته در آن مطرح شده است؛ فاصله بین حرف و عمل و کیفیت حرف. به این فکر می‌کردم که مشکل بیشتر انسان‌ها در روابطی که دارند به دلیل عدم کیفیت کلام و منطبق نبودن حرف و عملکرد آن‌ها می‌باشد. این تفاوت، حسی متضاد به مخاطب انتقال می‌دهد و باعث سوءتفاهمات بیشتری می‌شود. یک ضرب‌المثلی در فرهنگ ما وجود دارد که در آن مفهوم کلمه بنشین و بفرمایید را از نظر مفهوم در یک لول قرار می‌دهد، در صورتی که این اشتباه محض است؛ زیرا حسی که با بیان این دو کلمه انتقال داده می‌شود بسیار متفاوت است.

در کنگره خدمت در هر جایگاهی نه تنها یک وظیفه؛ بلکه یک فرصت برای آموزش و پالایش تلقی می‌شود. خدمت در جایگاه مرزبانی یا ایجنتی، چگونه فرد را با نقاط ضعف خودش مانند خشم، منیت، عدم بخشش و قضاوت روبرو می‌کند و به او فرصت می‌دهد تا روی آن‌ها کار کند؟
تمامی جایگاه‌های خدمتی در کنگره برای آموزش افراد است. در کنگره۶۰ اعضاء آموزش‌های بی‌نظیری دریافت می‌کنند و در قبال آن به شناخت خود، هستی و گریدی که در آن قرار دارد می‌رسند. در کنگره این جمله را شنیده‌ایم که جایگاه‌های خدمتی افراد را انتخاب می‌کند و اعضاء بر حسب تاریکی‌های درونی و مشخص شدن مسیر برای برطرف کردن گره‌های شخصیتی خود یک مسیر خدمتی را طی می‌کنند. در این زمینه آقای مهندس مثلث‌های متعددی را ارائه کرده‌اند که هر کدام از آن‌ها به نحوی همانند کلیدی است برای تشخیص نقاط ضعف افراد که بایستی شخص آگاهانه و با هوشیاری برای ارتقاء خود از آن‌ها استفاده کند.

چرا در کنگره۶۰ مردم‌داری را یکی از معیارهای اصلی سنجش رشد انسان می‌دانند و چه ارتباطی با جهان‌بینی دارد؟
مسئله‌ای که مطرح کردید بسیار تا بسیار مهم است؛ چراکه در جایگاه‌های خدمتی اگر فرد مردم‌دار نباشد، بدون شک خود را سرور دیگران می‌داند و بدون در نظر گرفتن دیگران، برای رسیدن به منافع و حال خوش خود از اطرافیان پله ساخته و بالا می‌رود؛ در صورتی که حیات روی زمین بابت تکامل و انتقال‌ها می‌باشد. زمانی که یک جایگاه خدمتی را لمس می‌کنیم باید عشق به هم‌نوع چاشنی این مسیر باشد. به دیگر سخن بایستی افراد را همان‌طور که هستند بپذیریم نه چیزی که در نظر داریم. آنچه که من از دیگران انتظار دارم؛ از جمله ادب، احترام و حسی که دریافت می‌کنم، طبق قانون عمل و عکس‌العمل باید متقابلاً آن را انتقال بدهم. در نهایت زمانی که جایگاه خدمتی را تحویل می‌دهم، بایستی کوله‌بار من غنی‌تر از قبل شده باشد و بتوانم موج عشق و محبت را در وجود دیگرانی که مقطعی را جهت آموزش در کنار آن‌ها گذراندم به خوبی حس کنم.

چرا کسی که به خود ظلم می‌کند، نمی‌تواند مردم‌دار واقعی باشد؟ این مفهوم چه ارتباطی با حرمت‌های کنگره دارد؟
همیشه این جمله کلیدی را در ذهن خود تکرار می‌کنم که باید آنی داشته باشم، ابتدا خودم را بشناسم، ببخشم، به خود واقعی‌ام عشق بورزم و کمال احترام را برای شخصیت خویش به کار بگیرم؛ زیرا در این صورت از خود جبران خسارت کرده، در جهت تغییر حرکت می‌کنم و با آرامش نسبی دید متفاوتی نسبت به اطراف خود دارم و نسبت به خدمتی که در آن قرار می‌گیرم بهترین عملکرد را خواهم داشت. گریزی به حرمت‌های کنگره۶۰ می‌زنم که زیربنای این سیستم عظیم می‌باشد و وظیفه یک تازه‌وارد و حتی فردی که مدتی آموزش گرفته و بعد در جایگاه خدمت قرار می‌گیرد، بدون چون و چرا رعایت کردن آن‌ها است؛ البته باید فرد به این تفکر برسد که رعایت حرمت‌ها حافظ سلامت روانی و جسمی او می‌باشد و تخطی از آن‌ها مسئولیت سنگینی در قبال خود شخص و دیگران به همراه دارد.

کلام آخر؛
در آخر قدردانی می‌کنم از آقای مهندس و خانواده عزیزشان که هر چقدر به دنبال کلمه و جمله‌ای هستم تا بتوانم عظمت عمل آن‌ها را انتقال بدهم عاجز می‌مانم. امیدوارم بتوانم از این فرصتی که به من داده شده بهترین برداشت را داشته باشم. از شما بابت حس خوب و سؤالاتی که باعث شد درون خودم بازنگری داشته باشم، سپاسگزارم.

مصاحبه کننده: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون پانزدهم)
عکاس: همسفر نرگس رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون یازدهم)
ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر امیره (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دکتر علیرضا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .