پنجمین جلسه از دوره اول جشن هفته ایجنت و مرزبان همسفران کنگره۶۰، نمایندگی پرستار، به استادی ایجنت محترم، همسفر محمود، نگهبانی مرزبان محترم، همسفر دانیال و دبیری مرزبان محترم، همسفر محمد، با دستور جلسه «هفتۀ ایجنت و مرزبان» پنجشنبه ۲7 شهریور ۱۴۰۴، ساعت ۱۴ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، محمود هستم، همسفر.
وقتی کلیپ جشن را دیدم، به یاد پیمانی افتادم که بستهام و به مسئولیتی اندیشیدم که چه سنگین بر دوش ما قرار دارد؛ تا جایی که از شدت این احساس، تنم میلرزد.
این هفته را که نام ایجنت و مرزبان نامگذاری شده، خدمت نگهبان کنگره 60 آقای مهندس دژاکام، دیدهبان همسفران، آقای دکتر امین، به تمام مرزبانان سراسر کشور و به همهی همکارانم تبریک میگویم. امیدوارم توانسته باشیم بخشی از مسئولیت خود را بهدرستی به انجام برسانیم.
آقای مهندس میفرمایند: مرزبانی قدم زدن بر روی گداختههای آتش است.در شعبهی ما، چون تعداد اعضا نسبت به بخشهای دیگر کمتر است، تنش و درگیریها هم به همان میزان کمتر دیده میشود. اما همین اجرای قوانین کنگره ۶۰، فرصتی فراهم کرده تا تغییر و تحول را ابتدا در درون خودمان رقم بزنیم. آتشی که در درون ماست، شامل کینه، نفرت، خشم، سستی و بیخیالی است. مرزبانی فرصتیست برای نشستن در این جایگاه و اصلاح خود، زیرا در برابر ما کسانی مینشینند که با دردهای خود مواجهاند و ما وظیفهای بسیار مهم در قبال آنها داریم.
مرزبانی خدمتی بزرگ و ارزشمند است و به باور من، یکی از مهمترین بخشهای هر شعبه محسوب میشود. آقای مهندس وقتی به شعبهی آکادمی یا سیمرغ میروند، میگویند که مرزبانان از ساعت ۴ یا ۵ صبح در محل حاضر میشوند، دربها را باز میکنند و گاهی تا ساعت ۹ یا ۱۰ شب مشغول خدمت هستند.
در شعبهی ما نیز مرزبانان همسفران بسیار زودتر میآیند و آخرین نفرهایی هستند که دربها را میبندند. این نشان میدهد که مرزبانی در شعب مختلف، کاری بسیار سخت و در عین حال حیاتی است. آنها میتوانند خطوط و قوانین را به درستی اجرا کنند و باعث شوند ما با حالی خوب دور هم جمع شویم؛ یا حتی میتوانند حال جمع را خراب کنند و باعث شوند از این مسیر خارج شویم، به همین سادگی.

پیمانی که بستهایم، به ما خدمتگزاران یادآوری میکند که آیا میتوانیم خود را به فهم و بینش کنگرهای برسانیم و در جهت افزایش و ارتقای اعضا گام برداریم یا خیر؟
خدمت در کنگره برای من، فرصتیست تا بتوانم خودم را تحلیل و اصلاح کنم، بهتر شوم و حال خوش را به دیگران منتقل نمایم. این انتقال به دیگران است که اهمیت دارد و میتواند شعبه را به جایگاهی برساند که هرگاه از آن سخن میرود، همگان بگویند: «شعبه پرستار، حس و حال خوبی دارد.» این موضوع برای ما بسیار ارزشمند است و نشان میدهد که در مسیر درستی حرکت میکردهایم.
ایجنتها وظیفه دارند مسئولیتها را به مرزبانان بسپارند و اگر در روند کار اختلال یا بینظمی پیش آمد، مراتب را به آنها اطلاع دهند. خود من هم که تجربهی حضور در جایگاه ایجنت را داشتهام، این مسئولیت را بهخوبی درک میکنم.
در پایان، از شما عزیزان میخواهم در ادامهی جلسه مشارکت داشته باشید. اگر انتقاد یا ایرادی هست، قطعاً به ما کمک خواهد کرد و از طرف دیگر، مرزبانان آینده میتوانند از این تجربیات بهرهمند شوند.
از اینکه به صحبتهای من گوش دادید، سپاسگزارم
در ادامه توسط دستیار دیدهبان محترم، همسفر علی، از ایجنت و مرزبانان گرامی تقدیر و تشکر به عمل آمد.


























تایپ، ویراستاری و بارگذاری: خدمتگزاران سایت همسفران آقا، شعبه پرستار
- تعداد بازدید از این مطلب :
415