English Version
This Site Is Available In English

مرزبانی: تجربه ای سخت اما شیرین در مسیر قوانین الهی

مرزبانی: تجربه ای سخت اما شیرین در مسیر قوانین الهی

چهاردهمین جلسه از دوره سی ام کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی لوئی‌پاستور با استادی مرزبان مسافر میثم، نگهبانی مرزبان مسافر وحید و دبیری مرزبان مسافر محمدسام با دستور جلسه «هفته ایجنت و مرزبان» در روز چهارشنبه ۲۹ شهریورماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷:۰۰ برگزار شد.

خلاصه سخنان استاد:

خیلی خوشحالم که امروز در کنار شما نشسته‌ام و می‌توانم خدمت کنم. در ابتدا از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر می‌کنم که چنین بستری را برای من، میثم، فراهم نمودند تا بتوانم از تاریکی‌ها خارج شوم و در مسیر مثبت حرکت کنم. از راهنمای عزیزم آقا سعید سپاسگزارم که هرچه دارم از او دارم. همچنین از ایجنت فعلی، آقا علیرضا، و ایجنت‌های پیشین، آقا سعید و آقا فرشید، و نیز مرزبانان گذشته تشکر می‌کنم. قدردانی ویژه‌ای دارم از طرف تیم مرزبانی، بابت پیام‌های زیبایی که به من دادید، هرچند خود را لایق آن‌ها نمی‌دانم. باز هم تشکر می‌کنم و دست همه شما را می‌بوسم.

زمان مصرف می‌گفتم: خدایا چرا لطف خود را به من نشان نمی‌دهی؟ مگر لطفت فقط برای پاکیزگان است؟!
آیا من نباید مهربانی تو را ببینم؟ اما زمانی که وارد کنگره و لژیون آقا سعید شدم و حال و هوای ایشان را دیدم، متوجه شدم که خداوند مرا، فراموش نکرده است و کسانی هستند که جزو خانواده‌ام نیستند ولی خوبی مرا می‌خواهند. دست‌بوس راهنمایم هستم و در برابر ایشان تمام‌قد تعظیم می‌کنم. همه ما می‌دانیم که دنیا بر پایه قوانینی استوار است و آقای مهندس نیز کنگره را بر اساس قوانین الهی بنیان نهاده‌اند. بنابراین هر سخنی در کنگره، از کوچک‌ترین تا بزرگ‌ترین موضوع، بر پایه قوانین الهی بیان می‌شود. این قوانین برای من، میثم، از زمان آغاز سفر اول رقم خورد. بر اساس آن‌ها آقا سعید گفتند: باید دارو را سر ساعت مصرف کنی، سی‌دی‌ها را بنویسی و به اندازه دارو بخوری. در سفر دوم هم باید خدمت کنی تا حال خودت خوب شود و دین خود را به کنگره ادا کنی.

وقتی وارد مرزبانی شدم، اولین چیزی که ایجنت محترم فرمودند این بود که فقط بر پایه اصول و قوانین عمل کن. اگر طبق قوانین عمل کنی، می‌توانی نظم و امنیت را در شعبه برقرار سازی. من هم از همان روز شروع به اجرای قوانین کردم. البته اجرای قوانین ممکن است برای برخی سخت باشد، زیرا گاهی برخورد بر اساس قانون ممکن است موجب دلخوری شود. اگر کسی از من، میثم، ناراحت شده، صمیمانه پوزش می‌طلبم؛ چرا که همواره بر اساس قوانین عمل کرده‌ام و هرگز از آن‌ها تخطی نکرده‌ام. همین قوانین سبب شد بتوانم اصولی را در زندگی اجرا کنم که پیش‌تر انجام نمی‌دادم.

کار مرزبانی یک کار تیمی است. اگر یکی از مرزبانان خارج از قوانین عمل کند، موضوع از بالا به دقت بررسی می‌شود و بازخورد آن به ایجنت داده می‌شود. در این صورت، کل تیم مرزبانی زیر سؤال می‌رود. پس اگر من، میثم، در مرزبانی درست عمل نکنم، این‌گونه برداشت می‌شود که مرزبانان لویی پاستور درست عمل نکرده‌اند. کار تیمی به این معناست که همه باید درست عمل کنند. من در طول دوره مرزبانی حرف‌های بسیاری شنیدم، برخی خوشایند و برخی ناگفتنی. اما زمانی که بر اساس قوانین رفتار کردم، حتی اگر کسی دلخور شد، در نهایت حال خوش را به دست آوردم. مطمئن هستم آن افراد هم پس از مدتی خواهند فهمید که برخورد من منطقی و درست بوده است.

در طول دوران خدمتم در مرزبانی، در جایگاه‌های مختلفی خدمت کردم: مرزبان تولد، مرزبان انضباطی و دوباره مرزبان انضباطی. مسئولیت مرزبان انضباطی نه کمتر و نه بیشتر از دیگران، بلکه متفاوت است؛ چرا که باید بیشتر مراقب نظم و آرامش شعبه باشد. انضباط و نظم در پی هم هستند و اگر مرزبان انضباطی نتواند درست عمل کند، هرج‌ومرج و ناامنی ایجاد خواهد شد. همین مسئولیت برای سایر مرزبانان هم وجود دارد.

وقتی وارد لژیون مرزبانی شدم، آقا سعید فرمودند: مهم نیست طرف مقابل شما چه کسی باشد، حتی اگر راهنمایتان یا برادر لژیونی‌تان باشد، باید طبق قوانین عمل کنید. من هم چند بار حتی به راهنمای خودم سخت گرفتم، اما ایشان از من حمایت کردند و گفتند: «تو کار درست را انجام می‌دهی چون بر اساس قوانین عمل می‌کنی.» اگر مرزبانی بخواهد خارج از قوانین عمل کند، در واقع به خودش، به کنگره و به آیندگانی که قرار است وارد کنگره شوند، خیانت کرده است.

همان‌طور که در پیام نگهبانی آقای مهندس آمده، اگر غیر از قوانین و عمل سالم کاری انجام دهیم، خیانتی هرچند کوچک به خود، خانواده و آیندگان کرده‌ایم. تا وقتی خدمت مرزبانی را تجربه نکرده باشید، شاید صحبت‌های مرا کمتر درک کنید. حس و حالی که در مرزبانی وجود دارد، گرچه سخت است، اما شیرین‌ترین تجربه نیز هست. آقای مهندس می‌فرمایند: «مرزبانی مانند راه رفتن پابرهنه روی گدازه‌های آهن است، اما اگر در مسیر درست حرکت کنید، همان گدازه‌ها نیز تبدیل به گلستان می‌شوند.» مسیر درست همان مسیری است که قوانین الهی در آن جاری است.

من، میثم، اگر خلافی انجام دهم، خیانت کرده‌ام؛ و خیانت نیز نوعی ضد ارزش است. ضد ارزش تنها دروغ و غیبت نیست، بلکه خیانت هم ضد ارزش محسوب می‌شود. در پایان توصیه‌ای دارم به مرزبانان منتخب: اگر فردا می‌خواهید به خاطر هم‌لژیونی بودن، راهنما بودن یا دوستی با کسی، از برخی نکات چشم‌پوشی کنید، بدانید که بزرگ‌ترین خیانت را مرتکب شده‌اید. همچنین کسی که بخواهد فقط به دلیل رابطه یا رفاقت به دیگری رأی دهد، او نیز خیانت کرده است.

یادم هست رهجویی می‌خواست خدمتی بگیرد اما شرایط لازم را نداشت. من طبق قوانین مانع شدم. او گفت: «به تو رأی دادم که کار مرا راه بیندازی نه اینکه جلوی مرا بگیری.» من پاسخ دادم: «بهترین کار را برایت انجام دادم و خودت خواهی فهمید.» یک هفته بعد آمد و مرا در آغوش گرفت و گفت: «چه کار خوبی کردی که اجازه ندادی؛ چون هنوز به آن جایگاه نرسیده بودم.» این برای من اثبات شد که اجرای درست قوانین، نتیجه‌اش خیر است.

بهترین اتفاق برای من در مرزبانی، تجربه کار تیمی با دوستان خوبم بود. ما تیمی بودیم که همواره با هم تعامل داشتیم. اگر یکی اشتباهی می‌کرد، دیگری سریع جبران می‌کرد. اگر کسی نمی‌آمد، دیگران جای او را پر می‌کردند. مرزبانان دوره بعدی باید از همان ابتدا پیمان ببندند که کار تیمی را چنان درست انجام دهند که هیچ ضعف یا اختلافی از اتاق مرزبانی بیرون نرود. اگر ضعف من، میثم، بیرون برود، اثرش دامن همه مرزبانان را می‌گیرد.

امیدوارم بتوانم مسیر خدمتم را مانند گذشته با قدرت ادامه دهم. این نخستین بار است که در جایگاه استاد جلسه نشسته‌ام، چرا که پس از رهایی فرصت آن را نداشتم. در مرزبانی مشغول خدمت بودم و اکنون توفیق نصیبم شد. از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید، صمیمانه سپاسگزارم.

ضبط و تایپ: مسافر یوسف(لژیون۱۱)
عکس: مسافر یوسف
ارسال: مسافر حمید
ویرایش: مسافر حسام(گروه سایت نمایندگی لوئی پاستور)

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .