English Version
This Site Is Available In English

دلنوشته مسافر ناصر لژیون یکم

دلنوشته مسافر ناصر لژیون یکم

سلام دوستان ناصر هستم مسافر.
با ۱۷ سال تخریب وارد کنگره شدم، مصرف انواع آنتی‌ایکس‌ها از جمله شیشه، کریستال، حشیش، تریاک، شیره و انواع قرص‌ها.
۱۰ ماه و ۱۰ روز سفر کردم به روش DST، داروی درمان شربت OT، راهنمای درمان آقا جواد از لژیون یکم تربت‌حیدریه، ورزش در کنگره باستانی.
الان هم به لطف پروردگار ۳ سال و ۸ ماه است که آزاد و رها هستم.
در ادامه سفر ویلیام هم داشتم به راهنمایی آقا فرهاد از لژیون سوم شعبه شفا، رهایی از بند نیکوتین ۲ سال و نیم.

دلنوشته‌ به مناسبت هفته ایجنت و مرزبان:
هر وقت اسم مرزبان می‌آید یاد انسان‌هایی می‌افتم که در مرز کشور شبانه‌روز تلاش می‌کنند تا هیچ بیگانه‌ای وارد نشود و مردم از گزند دشمنان در امان باشند.
در کنگره هم این مسئولیت ساده نیست چون حفاظت مرزهای کنگره و حفاظت از مرزهای انسانیت به عهده مرزبانان است.
در بیرون جنگ با سلاح است، اما در کنگره مرزبان‌ها وارد جنگ افکار و اندیشه‌ها می‌شوند؛ گاهی تیر ترکش از جانب خود مسافران می‌خورند. آن‌ها باید مراقب باشند اشخاص غیرکنگره‌ای وارد نشوند و اعضای کنگره هم از حریم خود خارج نشوند. چون وقتی از حریم خود خارج شوند، وارد ضد ارزش‌ها شده و کم‌کم به اعماق تاریکی کشیده می‌شوند.
پس مسئولیت مرزبان‌ها بسیار سنگین است.
اما ایجنت‌های محترم، فرماندهان این لشکرند؛ کسانی که دوره مرزبانی را گذرانده و پیش‌گام راه ارزش‌ها هستند. خدماتشان برای منِ مسافر بسیار باارزش و گران‌بهاست.
من سپاسگزار ایجنت محترم و مرزبان‌های عزیز هستم.
سپاس فراوان از قدرت مطلق و آقای مهندس حسین دژاکام عزیز.

ارسال خبر: مسافر حبیب

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .