English Version
This Site Is Available In English

رهایی جونز

رهایی جونز

خلاصه سخنان راهنمای جونز آقای علی جندقی:
سلام دوستان علی هستم یک مسافر
در ابتدا از آقای مهندس و خانواده گرامی‌‌شان تشکر می کنم که چنین بستری برای ما فراهم کرد.
امروز در پارک چمران دور هم جمع شده‌ایم که اولین سال رهایی مهدی عزیز را از بند اضافه وزن جشن بگیریم.
مهدی عزیز این روز را به شما تبریک می گویم و خیلی خیلی خوشحال هستم که توانست به این موفقیت دست پیدا کند و بتوانیم رهایی‌اش را از آقای مهندس بگیریم و اینکه بتواند اجازه زدن لژیون جونز را از آقای مهندس بگیرد.
آقا مهدی عزیز واقعا در تک‌تک جایگاه ها توانست خدمت کند؛ در جایگاه مرزبانی، توانست شال پهلوانی بگیرد و در آزمون راهنمایی قبول شود و انشاالله شال نارنجی‌اش را هم به زودی می گیرد و اینکه لژیون جونز ایشان هم داره واقعا خوب حرکت می‌کند.
مهدی از یک جایی به بعد بیداری و آگاهی در او شکل گرفت که باید اضافه وزنش را درمان کند و از اون به بعد حواسش بیشتر جمع شد که چجوری بخورد، کی بخورد، چه مقدار بخورد و اینکه پیاده‌روی‌اش را داشته باشد.
خیلی از روزها صبح زود می دیدم  به من پیام می داده که رفته بیرون پیاده روی می‌کند.  واقعا خیلی خوشحال می شدم مهدی را می دیدم دارد خوب حرکت می کند.
انشاالله که بتواند در لژیون جونز خودش رهجوهایی که دارد  به رهایی برساند و  آگاهی بدهد که اضافه وزن واقعا یک بندی است که این بند را باید از خودشان جدا کنند و بتواند کمک‌شان کند و رهجوهایی که اضافه وزن دارند را به رهایی برساند.
واقعا خوشحال هستم و امیدوارم که بتواند در این مسیر ثابت‌قدم باشد و همین طور در کسوت راهنمای دی.اس.تی هم بتواند موفق باشد و بچه‌ها را به رهایی برساند.
این روز به آقا مهدی تبریک می گویم و این راهی را که در پیش گرفته‌اند سربلند باشند.
از اینکه به صحبت‌های من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم.

خلاصه سخنان مسافر مهدی:
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر
خدا را شکر می‌کنم که این فرصت در اختیار من قرار داده شد تا در این جایگاه حضور داشته باشم. من همیشه در مشارکت‌های خودم می‌گفتم؛ یک‌سری بیماری‌هایی داشتم که دکترها نمی توانستند درمان کنند و به  من بگویند مشکل چیست، نه سر در می آوردند و نه می خواستند بگویند و خودم‌هم واقعا می ترسیدم از اینکه بخواهم برای درمان اقدام کنم.
سفر کردن برای من خیلی سخت بود ولی این را متوجه شدم که در کنگره 60 اصلا نگاه نمی کنند که تو کی هستی، نگاه می کنند و می‌بینند تو چه می خواهی و به اون خواسته ای که داری اگر واقعا پایبند باشی، دستت را محکم تر می گیرند تا برسی.
من سرکش ترین شاگرد علی آقا وهمین‌طور آقای مهدی بخشی بودم.  من اوایل سفرم  بود سر بیماری‌هام نمی دانم چه شد که رفتار مناسبی با راهنمایم نداشتم، ولی الان موقعی که صحبت می‌کند دلم هی می ریزد از بزرگی این انسان.
بابت همه ی اینها ممنونم از خدا بابت این تغییر رنگی که در زندگی من رقم خورد سپاسگزارم.  اینکه می گویم خدا؛  روی زمین که خدا نیست روی زمین آقای علی جنتی است آقا مهدی بخشی است آقای  حبیب محبتیان استاد ویلیام است آقای مهندس دژاکام است این ها کسانی هستند که از طرف خدا آمدند.
نمی دانم چه‌جوری انتخاب شدیم یک بار گفتم، انگار ژن برتریم، انگار خوباشون ما بودیم حالا رو چه حساب نمی دونم ولی می بینم که الان در سلامت کامل و حال خوب اینجا هستیم.
مثل زمان رهایی  دیشب خوابم نبرد ذوق داشتم، شوق امروز را داشتم و واقعا دارم کیفش را می‌برم.
اگر درمان موادم حتی بیرون از کنگره انجام می شد؛ یعنی یک جایی بود که عین خود کنگره60 من را  درمان می کرد ولی اگر چاق می شدم؛  دوباره می‌رفتم موادم را مصرف می‌کردم؛ یعنی اون اضافه وزن باعث می شد که من دوباره به سمت مواد مخدر گرایش پیدا کنم.
از آقای مهندس دژاکام که همه چیز را کنار هم خوب چیده‌اند؛ از تک تک شما عزیزان خیلی ممنونم که امروز تشریف آوردید منت سر من گذاشتید از بچه های لژیون تغذیه سالم، از بچه های لژیون7 و با افتخار می گویم بچه های لژون خودم که آمدند، تک‌تک‌ شما عضوی از خانواده من هستید و به همه شما عزیزان افتخار می کنم. ممنونم که در این جشن حضور پیدا کردید.

تنظیم‌و‌بارگزاری: مسافر صدرا لژیون4 البرز

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .