English Version
This Site Is Available In English

مرزبانی خدمتی پر انرژی و سرشار از آموزش است

مرزبانی خدمتی پر انرژی و سرشار از آموزش است

جلسه پنجم از دور یکم کارگاه‌های آموزش خصوصی شعبه دنا، شهرضا؛ روز سه‌شنبه ۲۵شهریور ماه ۱۴۰۴ با استادی مرزبان مسافر حسن و نگهبانی مرزبان مسافر عسگر و دبیری مرزبان مسافر علی با دستور جلسه «هفته ایجنت و مرزبان» ساعت ۱۷ شروع به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان حسن هستم یک مسافر. در ابتدا از ایجنت محترم شعبه و گروه مرزبانی تشکر می‌کنم که به من اجازه دادند در این جایگاه قرار بگیرم و به کسب آموزش و خدمت بپردازم. خداوند را شاکرم که امروز این روزی و توفیق خدمت نصیب من شد. همچنین لازم می‌دانم از تمامی شما عزیزان که در جشن روز یکشنبه حضور داشتید، صمیمانه قدردانی کنم. از تمامی راهنمایان گرامی شعبه نیز تشکر می‌کنم که کلیه امور برگزاری این جشن را بر عهده داشتند و واقعاً جشنی فوق‌العاده و در عالی‌ترین سطح برگزار کردند.

همانطور که مستحضر هستید، ما در سال ۵۲ دستور جلسه داریم که چهار دستور جلسه از این میان به جشن‌های کنگره اختصاص دارد: جشن دیده‌بان‌ها، جشن راهنمایان، جشن همسفران، و جشن ایجنت و مرزبانان. بدون شک، اولین و مهم‌ترین فایده این جشن‌ها برای مسافران و خدمتگزاران، ایجاد یک تصویرسازی ذهنی از این خدمات است تا بتوانند در مسیر راهنما شدن یا مرزبان شدن قرار گیرند.

شخصاً قبل از ورود به کنگره، به دلیل مصرف مواد، حتی تاریخ تولد همسرم یا فرزندم را نیز فراموش می‌کردم. خود آقای مهندس نیز در لایو هفته گذشته اشاره فرمودند که بیست سال پارک جلو منزلشان بود و درختانی داشت که ایشان هرگز آن‌ها را نمی‌دیدند و بعدها از استاد امین پرسیدند که این درختان را چه کسی کاشته است. دلیل این امر آن است که همه ما در مقطعی در تاریکی و بسته بودن حس به سر می‌بردیم. زمانی که حس بسته باشد، ما هیچ چیز را احساس نمی‌کنیم و نمی‌بینیم، مگر آنکه وارد کنگره شویم. این جشن‌ها به ما می‌آموزند که چگونه سپاسگزاری کنیم، چگونه قدردان خداوند، راهنمایمان، دیده‌بان و همسفرانمان باشیم. این جشن‌ها به ما می‌آموزند که چگونه قدردانی و سپاسگزاری را انجام دهیم، و این قدردانی را شما عزیزان در روز یکشنبه به صورت عملی نشان دادید.

همانطور که استاد جلسه آقا احسان، در جلسه قبل از روز یکشنبه درباره جایگاه ایجنت و مرزبانی توضیح دادند، من نیز به چند نکته دیگر اشاره می‌کنم: هر شعبه دارای پنج مرزبان آقا و دو مرزبان خانم است. این پنج مرزبان یک لژیون تشکیل می‌دهند و ایجنت، راهنمای این لژیون محسوب می‌شود. کلیه امور اجرایی بر عهده مرزبانان شعبه است و این امور تحت نظارت ایجنت صورت می‌گیرد. هر کاری که مرزبانان قصد انجام آن را داشته باشند، قطعاً با هماهنگی ایجنت شعبه انجام می‌شود و بدون اجازه ایشان امکان‌پذیر نیست.

سوال اینجاست که چرا همیشه پنج مرزبان در شعبه حضور دارند؟ دلیل آن این است که ما مرزبانان، در قسمت خدمتی خود، هر کدام وظیفه یک خدمت خاص را در مرزبانی بر عهده داریم. به عنوان مثال، یک مرزبان، مرزبان مالی است که کلیه امور مالی شامل سبد قانون ۱۱، لژیون سردار، هزینه‌های آب، برق، گاز و اجاره کارگاه را با نظارت ایجنت بر عهده دارد و ماهانه باید گزارش آن را به امور مالی تهران ارسال کند. مرزبان تازه‌واردین، هماهنگی‌های لازم را با راهنمای تازه‌واردین برای جذب رهجو جدید انجام می‌دهد. مرزبان آمار، در پایان هر ماه، کلیه آمارهای شعبه اعم از ورود، خروج و رهایی‌های لژیون‌ها را جمع‌آوری کرده و به ایجنت تحویل می‌دهد، و ایجنت نیز آن‌ها را به دیده‌بان مستقر در تهران ارائه می‌کند. همچنین مرزبان جبران خسارت داریم که کلیه خروجی‌ها را انجام داده و سپس به مرزبان مالی تحویل می‌دهد. علاوه بر این‌ها، مرزبان ایمنی و مرزبان تولدها نیز حضور دارند که کلیه امور مربوط به جشن تولدها را بر عهده دارند.

در کنار این وظایف، یک مرزبان کشیک نیز داریم که مسئول هماهنگی کلیه امور و ثبت حضور و غیاب راهنماها در دفتر مربوطه است که این اطلاعات باید به ایجنت تحویل داده شود. یکی از خدمت‌هایی که شخصاً در طول این دوره تجربه کردم، مربوط به افطاری در ماه مبارک رمضان بود که این توفیق نصیب ما شد که در کارگاه برگزار کنیم؛ این وظیفه نیز بر عهده مرزبانان و ایجنت است.

خاطره‌ای از زمان تحویل گرفتن شال مرزبانی دارم؛ آقای منصوری هنگام اهداء شال فرمودند که مرزبانی مسیری دشوار است، اما در کنار آن، خدمتی پرانرژی و سرشار از آموزش است. آرزو می‌کنم تک‌تک شما عزیزان این جایگاه را تجربه کنید، چرا که مرزبانان گذشته نیز این جایگاه را حس کرده و از آن لذت برده‌اند. فرقی نمی‌کند در چه قسمتی از مرزبانی خدمت می‌کنید، چرا که واقعاً لذت‌بخش است. من شخصاً در کنار چهار مرزبان دیگر، آقایان عسگر، علی، اسماعیل و احمدرضا، و همچنین در کنار ایجنت شعبه آقا حمید، آموزش‌های بسیاری کسب کردم. همیشه یک حس خوب و دوستانه بین ما برقرار بود که این حس خوب به کل شعبه نیز تزریق می‌شد و من همواره این حس خوب را در شعبه تجربه کرده‌ام. امیدوارم این حس خوب باعث شود که یک تازه‌وارد نیز این حس را تجربه کند، زیرا یک مصرف‌کننده واقعی، خانواده‌اش در کنار او رنج زیادی کشیده است و چقدر خانواده‌اش زحمت می‌کشد تا آن مصرف‌کننده به مسیر کنگره بازگردد. اگر من، حسن، حس خوبی داشته باشم و بتوانم با آن شخص به خوبی رفتار کنم، قطعاً ماندن یا نماندن آن شخص به رفتار من بستگی دارد.

جا دارد به مرزبانان پارک ملت شهرضا و ایجنت محترم پارک، آقا احسان، تبریک بگویم و ان‌شاءالله در جشنی که روز جمعه برگزار می‌کنیم، از این عزیزان تقدیر و تشکر به عمل خواهیم آورد. امیدوارم همه عزیزان بتوانند در این جشن حضور یابند. تشکر ویژه‌ای دارم از ایجنت دوره قبل، حسین آقا، و مرزبانان قبل که زحمات بسیاری کشیدند؛ اگر زحمات این عزیزان نبود، شاید من امروز در این جایگاه قرار نداشتم. ان‌شاءالله پس از پایان دوره چهار ماهه مرزبانی، همه شما عزیزان می‌توانید برای ورود به جایگاه مرزبانی اقدام کنید، چرا که هم برای پارک و هم برای شعبه به ده نفر مرزبان نیاز داریم.

 امیدوارم بتوانید در مرزبانی ثبت نام کنید، از طریق اعضاء رأی بیاورید و این شروع یک خدمت برای شما باشد. در پایان، تشکر می‌کنم از اعضاء سایت که واقعاً در صور پنهان فعالیت می‌کنند و دیده نمی‌شوند. پیشاپیش هفته سایت را به این عزیزان تبریک می‌گویم. از همه شما عزیزان سپاسگزارم.

تایپ: مسافر بهنام لژیون هفتم

ویرایش: راهنما مسافر مجید لژیون یازدهم 

بازنگری و ارسال: مسافر طاها لژیون دوم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .