English Version
This Site Is Available In English

جایگاه‌های خدمتی می‌تواند مسیر زندگی انسان را تغییر دهد

جایگاه‌های خدمتی می‌تواند مسیر زندگی انسان را تغییر دهد

لطفا به رسم کنگره خودتان را معرفی بفرمایید.

سلام‌ دوستان حمید هستم یک مسافر. آخرین آنتی‌ایکس مصرفی شیره، تریاک و متادون. مدت تخریب ۱۸ سال. ۱۱ ماه و ۲۳ روز سفر کردم با راهنمایی استاد عزیزم حسین آقا، و در حال حاضر، ۶ سال و ۴ ماه است که از دام اعتیاد آزاد و رها هستم. ورزش‌ در کنگره والیبال و شنا.

1》بزرگترین مسئولیت‌هایی که در ۱۴ ماه گذشته بر عهده داشتید چه بودند و چگونه این مسئولیت‌ها به شکل‌گیری رویکرد شما در انجام وظایف کمک کردند؟

پاسخ به این پرسش مستلزم رجوع به مسئولیت‌های کلی یک ایجنت است. ایجنت در شعبه، نقش یک بزرگ‌تر را ایفا می‌کند که وظیفه دارد تعادل را میان مرزبانان، راهنمایان، مسافران سفر دومی و سفر اولی‌، و کلیه اعضاء کنگره در نمایندگی برقرار سازد. تمام تلاش و عملکرد من از روز اول بر این مبنا بوده است که بتوانم حفظ حریم و حرمت‌های کنگره را در چهارچوب کاری خود قرار دهم و حرمت مرزبانان، راهنمایان، مسافران سفر اول و سفر دوم را نگاه دارم. همچنین، تلاش کرده‌ام این آموزش را به همه افراد منتقل کنم که برای جایگاه‌های یکدیگر احترام قائل باشند و مسئولیت‌هایی را که به آن‌ها واگذار می‌شود، با تمام تلاش و ذهنیت خود، به بهترین شکل ممکن انجام دهند. تمام کوشش من بر این بوده است که این دیدگاه را در افراد ایجاد کنم.

2》در طول این مدت، دشوارترین چالشی که با آن مواجه شده‌اید چه بوده و برای غلبه بر آن از چه راهکارها و استراتژی‌هایی استفاده کرده‌اید؟

شاید بتوانم بگویم بزرگ‌ترین چالشی که اغلب با آن روبرو بوده‌ام، برقراری تعادل میان عمل سالم و عمل به‌ظاهر نیک بوده است. در بسیاری موارد، شاید به دلیل تمایلم برای انجام کاری برای شخصی، قوانین و ضوابط کنگره مانع از وقوع آن اتفاق شده‌اند و این امر چالشی را برایم ایجاد کرده است که چه انتخابی انجام دهم. با این حال، همواره تمام سعی و تلاشم بر این بوده که بر اساس قوانین و ضوابط کنگره تصمیم‌گیری کنم. ممکن است این تصمیمات در مواردی باعث رنجش برخی افراد شوند، اما به فرموده آقای مهندس، ما باید در جایگاه‌های خدمتی خود، تمام تلاشمان را برای انجام عمل سالم به کار گیریم. در این مسیر، ممکن است برخی افراد در مواجهه اولیه با چنین تصمیماتی، گاهی به دلیل اینکه آن تصمیمات به نوعی به ضررشان بوده، واکنش متفاوتی نشان دهند و دیدگاهشان نسبت به آن موضوع مطلوب نباشد؛ اما پس از گذشت زمان، قطعاً خودشان متوجه می‌شوند که آن تصمیم‌گیری در لحظه، به نفع خود آن‌ها بوده است. این موضوع همواره می‌تواند چالشی برای انسان باشد که میان عمل سالم و عمل به‌ظاهر نیک، کدام را انتخاب کند و راه درست را پیش روی خود قرار دهد.

3》موفقیت‌های کلیدی که در ۱۴ ماه گذشته به دست آوردید چه بوده‌اند؟ لطفاً یکی از این موفقیت‌ها را که بیشترین تأثیر را بر روی شما گذاشته است را، شرح دهید.

به عقیده شخصی من، بزرگ‌ترین موفقیتی که انسان در جایگاه خدمتی می‌تواند به دست آورد، مربوط به درون خود اوست. جایگاه‌های خدمتی ایجاد می‌شوند تا انسان در آن چهارچوب و جایگاه‌ها قرار گیرد و بتواند خودسازی را آغاز کند. بحث اصلی این نیست که شاید یک سری فعالیت‌ها در مسیر خدمت انجام دهد که تأثیرات آن در سیستم کاری شعبه نمایان شود. به عقیده من، بحث بر سر تأثیری است که این جایگاه بر خود انسان می‌گذارد. جایگاه‌های خدمتی به قدری می‌توانند انسان را بسازند و او را به درجات بالاتر هدایت کنند که مسیر زندگی انسان را دگرگون می‌سازند. شاید منِ حمید در روزهای اولیه قرار گرفتن در این جایگاه، دیدگاه‌های دیگری داشتم، اما هرچه زمان گذشت و هرچه خودسازی را در درون خود ایجاد کردم، این امر باعث شد تا مسائل بهتری را بیاموزم و قطعاً این آموزش‌هایی که دریافت کرده‌ام، در مسیر زندگی و مسیر خدمتی من بسیار تأثیرگذار خواهند بود. من آموختم که در چه موقعیتی و با چه انسان‌هایی چگونه برخورد کنم و چه زمانی باید از قوه قهریه استفاده کرد. داشتم CD (تغییر) آقای مهندس را می‌نوشتم و چقدر جالب بود که در این CD، آقای مهندس می‌فرمودند: بعضی مواقع شما از خشم استفاده می‌کنید، اما واقعیت این است، خشمی که در آن لحظه داری استفاده می‌کنید، مانند خشمی است که یک پدر در برابر فرزندش دارد و شاید خشم واقعی نباشد و به خاطر آموزش دادن یک سری موضوعات به انسان باشد. من در این جایگاه‌های خدمتی، یکی از بزرگ‌ترین مسائلی که توانستم یاد بگیرم و بفهمم، تعادل میان محبت و خشم بود. و این یکی از بزرگ‌ترین تأثیرات جایگاه خدمتی، به‌ویژه در این ۱۴ ماه، برای من بوده است.

4》چگونه توانستید میان نیازهای عملیاتی و چالش‌های انسانی (مانند شرایط روحی همکاران یا افراد مورد نظر) در این مدت تعادل برقرار کنید؟

در بسیاری از مواقع، نیاز به انجام برخی فعالیت‌ها وجود داشته که مستلزم حضور مرزبانان در کنار سایر افراد شعبه و انجام کارهای خاصی بوده است. خب، در موارد متعددی پیش آمده که افراد، بنا به هر دلیلی، یا زمان کافی نداشته‌اند یا در موقعیت مناسبی برای انجام کار قرار نگرفته‌اند و برای انجام آن با چالش‌هایی روبرو بوده‌ایم. اما همواره تمام سعی من بر این بوده است که به افراد آموزش دهم که در شعبه، اگر قرار است فعالیتی صورت گیرد و کاری انجام شود، همه باید دست به دست هم داده و آن کار را به سرانجام برسانند. ما باید همیشه این موضوع را در نظر داشته باشیم که اگر خدمتی به ما واگذار شود و آن خدمت را در لحظه خود نپذیریم یا انجام ندهیم، قطعاً شرایط کنگره به گونه‌ای است که مسائل و اتفاقات در کنگره به راحت‌ ترین شکل ممکن انجام می‌شود و در واقع، روند حرکتی کنگره هیچ‌گاه متوقف نمی‌شود و همواره انسان‌هایی که قرار است فعالیت‌ها را انجام دهند، خودشان در شرایط قرار می‌گیرند و کار را به انجام می‌رسانند. تنها کاری که من انجام داده‌ام، آموزش این موضوع به افراد بوده است که همیشه در شرایط و قوانین باید متوجه این مسئله باشید که اگر خدمتی در چهارچوب کنگره به شما داده می‌شود، در لحظه بتوانید برای آن برنامه‌ریزی کنید و آن خدمت را انجام دهید. حال ممکن است شخصی از لحاظ زمانی، مثلاً در آن روزی که مدنظر بوده، نتوانسته انجام دهد، اما فردای آن روز آن فعالیت را انجام داده و کار به انجام رسیده است. اما دست رد زدن به سینه خدمت‌های داخلی کنگره، یکی از بزرگ‌ترین اتفاقات منفی در زندگی انسان‌ها می‌تواند باشد و من تمام تلاشم را کرده‌ام که افراد این موضوع را متوجه شوند که اگر روزی فعالیتی به آن‌ها واگذار شد که انجام دهند، اگر دست رد به سینه آن کار بزنند، نفر بعدی می‌آید و آن کار را به بهترین شکل انجام می‌دهد و آن فرصتی که خداوند و کنگره در اختیار او قرار داده‌اند، قطعاً از دست آن‌ها می‌رود و فرصت‌سوزی می‌شود و ما باید در مسیر زندگی از فرصت‌هایی که خداوند در اختیارمان قرار می‌دهد، به بهترین شکل ممکن استفاده کنیم.

5》 با توجه به تجربیات ۱۴ ماه اخیر، چه درس‌های مهمی در زمینه همکاری تیمی و اهمیت حمایت از یکدیگر آموخته‌اید؟

خب، این موضوع اصلاً مربوط به این ۱۴ ماه نیست. یکی از بزرگ‌ترین آموزش‌هایی که در کنگره به انسان‌ها داده می‌شود این است که تکامل در جمع اتفاق می‌افتد و همه افراد باید این موضوع را یاد بگیرند که کار تیمی همیشه بهتر و بیشتر به نتیجه می‌رسد. اگر قرار بود انسان‌ها به صورت انفرادی حرکت کنند، خب این اتفاق باید از روز اول در کنگره می‌افتاد و آقای مهندس رهایی خود و مسیر زندگی خود را طی می‌کرد و دیگر اصلاً کنگره‌ای به وجود نمی‌آمد. اما از همان روز اول، آقای مهندس این موضوع را به ما آموزش دادند که اگر چیزی را یاد می‌گیریم، باید همان را به انسان‌های دیگر یاد بدهیم و از آن‌ها بخواهیم که در مسیر قرار بگیرند و کارهای مختلف را انجام دهند. و همیشه من در مسیر خدمتم، تمام تلاشم این بوده است که اجازه دهم انسان‌ها در چهارچوب مسائل خدمتی قرار بگیرند و به صورت تیمی کاری را انجام دهند. این چیزی نیست که امروز بخواهم یاد گرفته باشم و در شرایط کنگره این همیشه به من آموخته شده و من سعی کرده‌ام از این موضوع استفاده کنم و هیچ‌گاه تک‌بعدی و یک‌طرفه به مسائل پیش نروم و همیشه سعی کرده‌ام در تصمیماتی که قرار است بگیریم، با جمعی که نیاز است در آن تصمیم حضور داشته باشند، هم‌فکری کنیم و یک کار مثبتی را انجام دهیم. نتایج آن هم همیشه نتایج خوبی بوده و خدا را شکر در مسیر خدمتی توانسته‌ام این تعادل را به وجود بیاورم و همیشه هم در افرادی که انتخاب می‌کردم برای جایگاه‌های مختلف که قرار بود به عنوان مسئولین آن جایگاه‌ها فعالیت کنند، اولین چیزی که به آن‌ها می‌گفتم و به آن‌ها آموزش می‌دادم این بود که قرار نیست شما به صورت تک‌بعدی عمل کنید و سعی کنید به انسان‌ها آموزش دهید و از آن‌ها بخواهید که در کنار شماها فعالیت کنند و فعالیتی را همه با هم به انجام برسانیم.

6》اگر قرار بود یک پیام به خودِ ۱۴ ماه پیشتان بدهید، با توجه به آنچه امروز می‌دانید، آن پیام چه بود و چرا؟

خب، اگر بخواهم واقعاً به ابتدای خدمت خود برگردم و آموزشی که در حال حاضر دریافت کرده‌ام را دوباره چراغ راه خود کنم، به نظرم بهترین کار این است که به قول آقای مهندس برای یک سری از مسائل بیش از حد زور نزنم و تلاش نکنم. زیرا در بعضی از مواقع، آگاهی یک سری از موارد باید درون انسان‌ها به وجود بیاید تا آن مسئله را درک کنند.

خب، گاهی اوقات در بعضی از موارد و موضوعاتی که می‌خواستم انجام دهم، خیلی وقت‌ها به فکر این بودم که رضایت افراد جلب شود و یا اینکه تمام تلاشم را می‌کردم که به یک سری از افراد این موضوع را بفهمانم که حال خوش چگونه به دست می‌آید و چگونه انسان باید در کنگره خدمت کند. ولی واقعیت امر این است که باید یک سری مسائل، اذنشان از طرف خداوند صادر شود و زمان آن برسد. شاید بعضی از انسان‌ها هنوز به قدرت تشخیص یک سری از مسائل نرسیده باشند و ما همیشه داریم تلاش می‌کنیم که یک چیزی را به زور به آن‌ها تفهیم کنیم و قطعاً این موضوع مسئله اشتباهی است. اگر من به ۱۴ ماه گذشته خود برگردم، سعی می‌کنم به انسان‌ها آگاهی دهم و برای اینکه انسان‌ها یک موضوعی را متوجه شوند، تلاش بیش از حد انجام ندهم و زور زیاد از حد نزنم؛ چون واقعاً باید زمان یک موضوع برسد تا انسان یک مسئله‌ای را درک کند. قطعاً یکی از کارهایی که در مسیر خدمتم انجام می‌دهم همین است.

7》 کلام آخر:

آخرین موضوع این است که به عنوان کلام آخر، دوست دارم این را بگویم که اگر ما این موضوع را متوجه شویم که خداوند اجازه خدمت به مخلوقین خودش را در اختیار همه انسان‌ها قرار نمی‌دهد و یک سری از افراد این اجازه برایشان صادر می‌شود، آن موقع در مسیر زندگی خودمان تصمیمات عاقلانه‌تر و هوشمندانه‌تری می‌گیریم و متوجه می‌شویم جایگاه‌های خدمتی که در کنگره به ما داده می‌شود، چقدر ارزشمند است و چقدر ما مورد لطف خداوند هستیم که این جایگاه‌ها به ما داده شده است. بنابراین، دیگر آن موقع نمی‌آییم جایگاه‌های کنگره را گزینش کنیم و خدایی ناکرده برای این جایگاه‌ها، پایین و بالایی در نظر بگیریم و خدمت خود را بر مبنای تفکرات اشتباه خودمان بنا کنیم. خدمت به انسان‌ها، از هر مورد و هر نوع که باشد، قطعاً لطف خداوند است که شامل حال ما شده و باید آن را به بهترین شکل ممکن انجام دهیم. ان‌شاءالله که همه افراد در مسیر زندگی خودشان این موضوع را درک کنند و بتوانند به بهترین شکل ممکن به وظایف خودشان رسیدگی کنند. از اینکه وقتتان را به من دادید، ممنون هستم و از همه خدمتگزاران بخش سایت سپاسگزارم. ان‌شاءالله که روزگار به کام تک تک شما باشد.

تهیه و تنظیم: گروه خدمتگزاران سایت شعبه دنا، شهرضا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .