English Version
This Site Is Available In English

سفر نیکوتین خارج شدن از تاریکی و به سمت نور و صراط مستقیم حرکت کردن

سفر نیکوتین خارج شدن از تاریکی و به سمت نور و صراط مستقیم حرکت کردن

جلسه لژیون ویلیام‌وایت همسفران کنگره۶۰ پارک طالقانی با استادی راهنمای  ویلیام‌وایت همسفر اکرم  و با دستور جلسه «هفته ایجینت و مرزبان» و تولد اولين سالروز رهایی مسافر نیکوتین‌ همسفر ناهید روز جمعه 21 شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۷ صبح آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

دیروز سی‌دی مربوط به دستور جلسه را گوش می‌کردم. مهندس‌ حسین‌ دژاکام در مورد شکل‌گیری جایگاه‌های خدمتی صحبت می‌کردند. این‌ که هر سیستمی به یک ناظر و هماهنگ کننده برنامه‌ها، نیاز دارد که بتواند کمکی برای پیشبرد اهداف جمعیت احیاء انسانی کنگره۶۰ در مقوله آموزش و رساندن همسفران و مسافران به حال خوب و رهایی‌های با کیفیت داشته باشد.

مرزبانی یعنی مراقبت کردن از یک حد و حدودهایی که در صور آشکار، موقعیت جغرافیایی و کارهای مربوط به آن شعبه می‌شود. مرزبانی از قوانین در درجه اول همان مرزبانی از نیروهای درونی خود ما که شامل، حس‌ها و آموزش‌های خود ما می‌شود، همان مرزبان شهر وجودی خود ما، خانواده و حریم‌های تعیین شده در روابط ما با دیگران قائل می‌شویم. این‌ها همه حدودی است که من اکرم برای خودم در تعامل با دیگران مشخص می‌کنم.

یک مرزبان با رای اعضای شعبه انتخاب و مشغول به خدمت می‌شود. به قول مهندس‌حسین‌دژاکام راه رفتن روی شراره‌های آتش است. از این جهت مردم‌داری، دیسیپلین و دیپلماسی را همراه با عشق و محبت به درستی بتواند اجرا کند. چون با انسان‌های دردمند و نیازمند به آغوش گرم بدون قضاوت روبرو می‌شود. انسان‌هایی که روحشان آسیب دیده و نیاز دارند در این مکان امن به آرامش و آسایش برسند. 

ایجینت به نوعی ناظر به عملکرد مرزبانی است. از این جهت به عنوان بزرگ‌تر به عنوان ریش سفید نظارت می‌کند. چگونگی اجرای قوانین و هیچ نقش اجرایی و دستوری ندارد؛ ولی حضور ایجینت بسیار می‌تواند برای برقراری آرامش و امنیت در شعبه کاربردی باشد. حالا اگر بخواهم این را در صور پنهان برای خودم برگردانم، مربوط به این می‌شود که من اکرم از مرزهای وجودی خودم مرزبانی می‌کنم و چطوری می‌توانم کاری کنم که دیگران چگونه در کنار من حس امنیت، حس آرامش و حال خوش برایشان اتفاق افتد.

امیدوارم در این هفته بتوانیم قدردان زحمات این عزیزان باشیم. در راس مرزبانان اصلی کنگره۶۰ مهندس‌حسین‌دژاکام و خانواده ایشان هستند. یکی از خواسته‌های خود من این است که در زمان خوب بتوانم این جایگاه خدمتی را تجربه کنم و انشاءالله که خداوند این روزی را برای من مهیا کند.

بخش دوم جلسه امروز به تولد یک سال رهایی خانم ناهید برمی‌گردد. ناهید یک رهجو سرسخت بود و می‌گفت خانم اکرم من یک سیگار را هیچ‌وقت تا ته تمام نمی‌کنم. همیشه نصفه خاموش می‌کنم. وقتی که وارد لژیون ویلیام‌وایت شد همه برنامه‌ها را به خوبی اجرا می‌کرد. سفر خوب، با کیفیت و یک رهایی خوب داشت. روز دوشنبه در آزمون ویلیام‌وایت شرکت کرد و منتظریم جواب آزمون بیاید.

انشاءالله اگر در این جایگاه به درک کامل رسیده باشد، یک راهنمای با عشق که قبله آن عشق باشد. راهنمای با نظم و پر از حس‌های خوب که بتواند برای انسان‌های دردمندی مثل خودش یک الگوی مناسبی باشد. یک قالب بدون نقص، برای رساندن انسان‌ها به سر منزل رهایی و حال خوش. امیدوارم که این رهایی‌ها پرتکرار، مستدام و باکیفیت باشد.

سلام دوستان ناهید هستم مسافر نیکوتین

زمانی‌ که روز تولدم رسید، اعضای لژیون ویلیام‌وایت می‌گفتند تولد لازم نیست چون تعطیلات است؛ اما من به آن‌ها این جواب را دادم، من دوست دارم تمام اصول کنگره۶۰ را رعایت کنم. از یک ماه قبل از تولدم این موضوع را با راهنمای ویلیام‌وایت همسفر اکرم در میان گذاشتم؛ ایشان هم زحمت کشیدند و هماهنگی‌های لازم را انجام دادند. امروز که تولد یک‌سال رهایی من است خیلی خوشحال هستم.

این هفته دستور جلسه "هفته ایجینت و مرزبان" است و من یکی از خواسته‌های بزرگم این است که شال زرد مرزبانی را دریافت کنم. من در دوره جدید مرزبانی شعبه شرکت کردم؛ اما به دلیل اضافه وزنی که داشتم متاسفانه این خدمت نصیب من نشد‌. به امید خدا و با همت خودم وزنم را در لژیون تغذیه سالم به وزن ایده آل می‌رسانم، تا در دوره بعدی بتوانم شال زیبای مرزبانی را دریافت کنم.

در مورد مرزبانی صور پنهان خودم هم، وقتی دستور جلسه‌ها تکرار می‌شوند، مطالب را در سایت می‌بینم و می‌خوانم متوجه تغییرات خودم می‌شوم. تلاش می‌کنم با آموزش‌های بیشتر بتوانم مرزبان خوبی برای جسم و روح خودم باشم. من در روزهای ابتدایی ورودم به جمعیت احیاء انسانی کنگره۶۰، خیلی دوربین را روی مسافرم انداخته بودم. زمانی هم که وارد لژیون ویلیام‌وایت شدم، دوربین کامل روی مسافرم بود، به طوری که تمام دستور جلسه‌ها را به مسافرم ربط می‌دادم؛ به جای این‌که به درون خودم بروم و آن‌ها را در وجود خودم جست و جو کنم؛

اما حالا دوربین حدود یک سال است از روی مسافرم کامل برداشته شد و روی خودم است. خداروشکر الان احساس می‌کنم که کمی از تاریکی‌ها خارج شدم، به سمت نور و صراط مستقیم در حرکت هستم.

تایپ: اعضای لژیون ویلیام‌وایت
رابط خبری: راهنمای ویلیام‌وایت همسفر اکرم (نمایندگی ستارخان)
ویرایش و ارسال: مسافر نیکوتین فاطمه رهجوی راهنمای ویلیام وایت همسفر فریبا (نمایندگی سهروردی)
گروه همسفران ویلیام وایت کنگره۶۰

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .