خدمت مرزبانی تقدیر بد را به تقدیر خوب تبدیل می‌کند

به مناسبت هفته ایجنت و مرزبان، مصاحبه‌ای با مرزبان‌های نمایندگی شادآباد انجام دادیم که شما را در ادامه به خواندن آن دعوت می‌کنیم.

آقا قاسم سلام از شما تشکر می‌کنم که به بنده فرصت دادید تا با شما مصاحبه کنم. در ابتدا خواهش می‌کنم خودتان را به‌رسم کنگره معرفی کنید.
سلام دوستان قاسم هستم یک مسافر مرزبان ایمنی شعبه شادآباد.
ممنونم آقا قاسم لطفاً از نحوه آشنایی‌تان با کنگره برای ما بگویید.
سال ۱۴۰۰ یکی از دوستانم که در حال سفر در کنگره ۶۰ بود را دیدم و از او دلیل حال خوبش را پرسیدم، دیدم چهره‌اش گل‌انداخته و حالش خوب است و دیگر سیگار هم نمی‌کشد. در آکادمی سفر می‌کرد و بااینکه یک‌بار برگشت خورده بود ولی این بار می‌دانست برای چه آمده است و خدمتگزار بسیار خوبی شده بود. پیام کنگره را به من داد و من همان هفته به شعبه شادآباد مراجعه کردم، یادم است که آن روز، روز جشن بنیان بود و شعبه حال و هوای بسیار خوبی داشت. یادم می‌آید که برخورد گرم و دوستانه و صمیمی مرزبانان آن دوره خیلی به ماندگاری من در کنگره کمک کرد.
خیلی ممنون آقا قاسم لطفاً بفرمایید حس و حال شما قبل و بعد از خدمت در جایگاه مرزبانی چگونه بوده است؟
قبل از خدمت مرزبانی در سایت شعبه خدمت می‌کردم و با مرزبان‌ها ارتباط خوبی داشتم. از نزدیک می‌دیدم که قبل و در حین و بعد از خدمت مرزبانی چه تغییر شگرفی در آنان ایجاد شده است. در انتخابات مرزبانی شرکت کردم و بااینکه امیدی به مرزبان شدن نداشتم، مرزبان شدم.
من به‌واسطه مصرف انواع روان‌گردان‌ها و الکل در صور پنهانم تخریب زیادی ایجاد کرده بودم و خودم وجود گره‌های بسیاری را درونم حس می‌کردم، خدمت مرزبانی مانند آینه‌ای در مقابلم قرار گرفت و هرروز خودم را در مقابلش می‌بینم و پی به گره‌های شخصیتی خودم می‌برم. خدمت مرزبانی تقدیر بد را به تقدیر خوب تبدیل می‌کند و این به‌واسطه تغییرهای بسیاری که در شخصیت و در صور پنهان ایجاد می‌کند انجام می‌شود.
در خدمت مرزبانی با تمام افراد شعبه در تماس هستیم و حال و هوای همه بچه‌ها را نظاره‌گریم و افرادی که باحال خراب می‌آیند و رفته‌رفته حالشان خوب می‌شود را می‌بینیم و باعث ایجاد شعف و امید به ادامه دادن راه در درونمان می‌شود.
در خدمت مرزبانی اگر خوب خدمت کنی و حاشیه نداشته باشی بسیار خدمت لذت‌بخش و شیرینی را تجربه می‌کنی. در لژیون مرزبانی در کنار همکاران عزیزم حس بسیار خوبی دارم و وجود آنها باعث می‌شود این خدمت را با نهایت شوق و دقت و حساسیت انجام بدهم.
سپاسگزارم، خدمت در جایگاه مرزبانی وقت‌گیر و حساس هست انتظار شما از اعضای شعبه چیست؟
شعبه شادآباد به دلیل جمعیت بالا و حساسیتی که روی آن است باید الگو و سرآمد شعبه‌های دیگر باشد و انتظار بنده به‌عنوان یک مرزبان از تمامی سفر اولی‌ها و دومی‌ها این است که با رعایت قوانین و نظم و انضباط و عدم تجمع در بیرون شعبه و رعایت حال همسایگان، ما را در ایجاد یک محیط خوب و پرانرژی و به‌دوراز حاشیه، کمک و یاری کنند. مطمئن هستم که تمام تلاش عزیزان نیز همین هست و همین‌که در کنگره ۶۰ باشیم و سفر کنیم مطمئناً لطف و رحمت خداوند بوده و ما را درنهایت به سرمنزل مقصود می‌رساند.
و سخن پایانی
درنهایت از شما عزیزان خدمتگزار در واحد سایت، همین‌طور از همه عزیزانی که در جای‌جای کنگره ۶۰، به‌خصوص همکاران مرزبانم و ایجنت‌های محترم و تمام سفر اولی و دومی‌ها که خدمتگزاران را کمک حال هستند تشکر می‌کنم و آرزوی بهترین‌ها را برای همه شما از خداوند خواستارم.
بنده هم از شما به خاطر فرصتی که در اختیار ما گذاشتید تشکر می‌کنم.

مرزبان محترم آقا رضا سلام از اینکه به من فرصت دادید با شما مصاحبه‌ای داشته باشم تشکر می‌کنم، در ابتدا از شما خواهش می‌کنم خودتان را به‌رسم کنگره معرفی کنید.
سلام دوستان رضا هستم یک مسافر، آخرین آنتی ایکس شیره و تریاک، به مدت ۱۰ ماه و ۱۹ روز سفر کردم به روش DST با داروی OT باراهنمایی راهنمای گران‌قدرم آقای علی رضوانی الآن هم به لطف خداوند و دستان پرتوان آقای مهندس ۲ سال است که آزاد و رها هستم، ورزش در کنگره دوومیدانی، سیگاری هم نبودم. در ادامه به مدت ۱۰ ماه و ۲۰ روز در لژیون جونز شرکت کردم باراهنمایی آقای سعید آبیار، وزن اولیه ۱۱۲ کیلو، وزن فعلی ۸۵ کیلو، الآن هم ۱۸ ماه هست که از سفر جونز رها هستم.
ممنونم آقا رضا لطفاً از نحوه آشنایتان با کنگره برای ما بفرمایید.
آشنایی من با کنگره به‌واسطه یکی از همسایگانم بود که تخریب بسیار بالایی داشتند و ایشان به‌واسطه حضور در کنگره و درمان، ازنظر ظاهری بسیار تغییر کرده و چهره موجهی پیدا کرده بودند، همین موضوع نقطه تفکری برای من شد. از ایشان در مورد تغییراتی که برایشان به وجود آمده بود سؤال کردم و ایشان کنگره را به من معرفی کردند و این عاملی شد تا من در کنگره حضور پیدا کنم و سفرم را آغاز کنم.
تشکر می‌کنم آقا رضا لطفاً از حس و حال خودتان قبل و بعد از خدمت در جایگاه مرزبانی برای ما بفرمایید.
خدمت در جایگاه مرزبانی مانند حرکت روی لبه تیغ است، اگر این خدمت کردن خالصانه و در جهت دستگیری و راهنمایی اعضای شعبه باشد مطمئناً این حس و حال من پس از پایان جلسه و کار کارگاه حس و حال زیبا و قشنگی خواهد بود ولی اگر این خدمت فقط به‌منظور گرفتن شال و فخرفروشی باشد و از سمت بنده هیچ کمکی به اعضای شعبه نشده باشد حس و حالم به هیچ عنوان خوب نخواهد بود.
سپاسگزارم تأثیر مرزبانی بر زندگی شخصی شما چگونه بوده است؟
خدمت بنده در واحد مرزبانی تاکنون به‌عنوان مرزبان مالی بوده است و با توجه به اینکه قبل از آشنایی با کنگره زندگی من هیچ حساب‌ و کتاب روشنی نداشته و کاملاً بدون نظم و حساب ‌و کتاب زندگی می‌کردم اما اکنون به‌واسطه خدمت در این جایگاه و آشنایی با حساب شعبه و آشنایی با تنخواه و نحوه خرج کردن، این نظم ناخودآگاه به زندگی شخصی من هم انتقال پیدا کرده و تمرینی برای زندگی بیرون از کنگره‌ام شده است.
آقا رضا لطفاً بفرمایید تأثیر مرزبانی بر عملکرد سفر شما چگونه می‌باشد؟
صد در صد تأثیر مثبتی خواهد داشت اگر من بتوانم در جایگاه خدمتی‌ام یعنی مرزبانی عملکرد مثبتی داشته باشم و این عملکرد روی حرکت سفر دوم من تأثیرگذار خواهد بود. خدمت در هر جایگاهی در کنگره مستقیماً مربوط به خود شما و در اصل خدمت به خود شخص می‌باشد و اگر فکر کنید که به دیگران خدمت می‌کنید اشتباه محض است. بنده در این دو سال در اکثر جایگاه‌های خدمتی حضور داشته‌ام. در اوتی خدمت کرده‌ام، یک سال به‌عنوان مبصر در کلینیک خدمت کرده‌ام، الآن هم حدود یک سال و نیم است که در ساختمان سیمرغ در قسمت اوتی در جایگاه آموزش مبصرها، بازدید از کلینیک‌ها چه تهران و چه شهرستان‌ها انجام‌وظیفه می‌نمایم. این‌ها همگی ازنظر من خدمت به خودم بوده و خدمت کردن در تمام این جایگاه‌ها عاملی بوده تا من بتوانم طی دریافت آموزش‌های کنگره در سفر خودم باانگیزه باشم و در اصل خدمت کردن یک نیروی محرکه برای سفر من بوده است.
ممنونم آقا رضا و حرف پایانی
در پایان جا دارد از تمام کسانی که در طول حضور من در کنگره در هر جایگاهی، راهنما، ایجنت، مرزبان‌های قبلی و فعلی، مسافران و همسفران و ...به من کمک نموده‌اند تشکر کنم. از شما هم بابت ترتیب دادن این مصاحبه ممنونم.

آقا محمد سلام از شما ممنونم که به بنده فرصت دادید تا با شما مصاحبه‌ای داشته باشم، لطفاً از حس و حال فعلی خودتان برای ما بفرمایید.
خداوند را شکر می‌کنم که در کنگره ۶۰ خدمتگزار هستم و این توفیق رادارم که از تمام اعضای شعبه آموزش بگیرم.
آقا محمد نحوه آشنایتان با کنگره چگونه بوده است؟
من هم ۴ سال قبل باحال خراب و به‌واسطه یکی از آشنایانم به‌اجبار وارد کنگره شدم و اگر نخواهم تکراری گفته باشم، طی ۱۰ ماه و ۲۰ روز به کمک راهنمای عزیزم با کلی فراز و نشیب به دروازه رهایی رسیدم.
سپاسگزارم آقا محمد، لطفاً از حس و حال خودتان قبل و بعد از خدمت در جایگاه مرزبانی برای ما بفرمایید.
قبل از انتخاب در جایگاه مرزبان حالم خوب بود خیلی خوب اما بعد از انتخاب وارد دنیای جدیدی از لذت بردن معنوی شدم که تا امروز آن را تجربه نکرده‌ام. مرزبانی آموزشی شیرین همراه با دردهایی جدید بود. باز شدن چشمم به اطراف، روبه‌رو شدن و شناخت حس‌های جدید انسان‌ها، چه انسان‌های غرق در تاریکی، چه آنان که نورانی و شفاف هستند و از کنار آنها بودن سیر نمی‌شوم. در کل تجربه‌های جدیدی از دانش آموختن و خدمت کردن به دست آوردم که در عمرم نداشتم، آن‌هم در یک مدت زمان کوتاه.
متشکرم تأثیر خدمت در جایگاه مرزبانی بر زندگی شخصی شما چه بوده است؟
تجربه مرزبانی  قطعاً وقتی این‌قدر می‌تواند دانایی انسان را دگرگون کند پس می‌تواند بر روی زندگي شخصی و کاری هم تأثیر داشته باشد. من هم باید بگویم که به لطف خدا تأثیر خوبی بر روی زندگی‌ام گذاشته است.
آقا محمد خدمت در جایگاه مرزبانی بسیار حساس و وقت‌گیر انتظار شما از اعضای شعبه چیست؟
انتظار خاصی از مسافران ندارم فقط همکاری در اجرای فرمان‌ها و قوانین.
ممنونم آقا محمد و سخن پایانی:
به سفر دومی‌های میگویم که حتماً حتماً خواسته این را داشته باشند که این دوره را تجربه نمایند. چون تا تجربه نشود پی به ابعاد گسترده آن نمی‌بریم که چقدر این دوره می‌تواند درها و قفل‌های زنگ‌زده تاریکی‌های ما را به ما نشان دهد و در طول این دوره یکی‌یکی کلید‌ها را به ما می‌دهند؛ و بعدازآن فقط می‌توان گفت شکر ممنون از اینکه زحمت مصاحبه را کشیدید.
خواهش می‌کنم بنده هم از شما بابت فرصتی که به من دادید سپاسگزارم.

آقا عبدالله سلام از اینکه به بنده فرصت مصاحبه دادید از شما تشکر می‌کنم، لطفاً در ابتدا خودتان را به‌رسم کنگره معرفی بفرمایید.

سلام دوستان عبدالله هستم یک مسافر، آخرین آنتی ایکس شیره و تریاک، روش درمان DST، داروی درمان اپیوم خوراکی، ۱۱ ماه و ۱۶ روز به راهنمایی راهنمای گران‌قدرم آقای حسین غفوری سفر کردم، رهایی از بند مواد ۱۴ سال و ۹ ماه. در ادامه سفر سیگار انجام دادم باراهنمایی راهنمای عزیزم علی آقا رضوانی رهایی از بند سیگار یک سال و ده ماه.
ممنونم آقا عبدالله لطفاً بفرمایید که چگونه با کنگره آشنا شدید؟
بنده از طریق یکی از بستگانم با کنگره آشنا شدم.
سپاسگزارم لطفاً از حس و حال خودتان قبل و بعد از خدمت در جایگاه مرزبانی برای ما بفرمایید.
۱۴ سال پیش به‌محض اینکه رها شدم از کنگره رفتم، پیش خودم خوشحال بودم که مواد را کنار گذاشتم و بدون مواد زندگی می‌کنم ولی همچنان سیگار می‌کشیدم، همسفر من تمام این ۱۴ سال را در کنگره حضور داشت و موفق به دریافت شال نارنجی راهنمایی گردید و بالاخره موفق شد بعد از سال‌ها به بهانه رهایی سیگار دوباره پای مرا به کنگره باز کند و بعد از رهایی سیگار بود که من طعم واقعی رهایی را چشیده و مشتاقانه خواستار خدمت در کنگره شدم. درخواست خدمت در واحد نشریات را دادم و با درخواست بنده موافقت شد. هر هفته برای خرید نشریات و بیشتر شوق دیدن آقای مهندس به آکادمی می‌رفتم و انرژی یک هفته خود را تأمین می‌کردم و بعد از انتخاب به‌عنوان مرزبان و بعد از گذشت یکی دو ماه شروع به هرس کردن خود نمودم و تازه فهمیدم که مشکلات و ناراحتی‌های زندگی همه درسی است برای آینده من. دیگر کمتر اتفاق می‌افتد که حال من خراب شود و مرتب به یاد حرف آقای مهندس می‌افتم که می‌فرمایند خدمت کردن در کنگره نصیب هرکسی نمی‌شود و مانند این است که بذری را بکارید و در هستی آن را برداشت نمایید.
آقا عبدالله تأثیر مرزبانی بر زندگی شخصی شما چگونه بوده است؟
بیشترین تأثیری که خدمت در جایگاه مرزبانی در زندگی من داشته این بوده است که قبلاً من اشتباهاتی که داشتم و نمی‌دیدم را یکی‌یکی برای من نمایان می‌کند و به‌واسطه ارتباط مستقیم با اعضای شعبه شادآباد به‌طور مداوم در حال آموزش گرفتن از تک‌تک آنها هستم و احساس می‌کنم در صراط مستقیم لحظه‌به‌لحظه به خداوند نزدیک‌تر می‌شوم.
ممنونم آقا عبدالله خدمت در جایگاه مرزبانی بسیار حساس و وقت‌گیر هست انتظار شما از اعضای شعبه شادآباد چیست؟
انتظار دارم به قوانین و حرمت‌های کنگره احترام بگذارند گوش‌به‌فرمان راهنمایشان باشند و به حرف خدمتگزاران توجه کنند.
تأثیر این جایگاه در سفر شما چه بوده است؟
خدمت در این جایگاه باعث شده من خیلی جدی‌تر سفر کنم و به‌واسطه خدمت در جایگاه مرزبان خدمتی در تمام امور نظم را سرلوحه کارهایم قرار دهم.
و حرف پایانی
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که درزمانی زندگی می‌کنم که کنگره کشف شده و آقای مهندس حضور دارند و من فرصت کردم در کنگره حاضر باشم و به‌واسطه آموزش‌های کنگره خودم را بهتر بشناسم. از آقای مهندس و خانواده محترمشان بسیار تشکر می‌کنم از شما هم بابت ترتیب این مصاحبه ممنونم.

مرزبان محترم آقا وحید سلام لطفاً خودتان را معرفی بفرمایید:
سلام دوستان وحید هستم یک مسافر
ممنونم آقا وحید، نحوه آشنایتان با کنگره چگونه بوده است؟
من از طریق یکی از دوستانم با کنگره آشنا شدم.
تشکر می‌کنم از حس و حال خودتان قبل و بعد از خدمت در جایگاه مرزبانی بفرمایید.
من قبل اینکه مرزبان شوم حس خوبی داشتم ولی بعد از انتخاب به‌عنوان مرزبان فکر می‌کنم که باتجربه‌تر و پخته‌تر شده‌ام و تصور می‌کنم وارد چالش سختی شده‌ام که قرار است از آن کلی درس بگیرم.
تأثیر خدمت در جایگاه مرزبانی در زندگی شخصی شما چگونه بوده است؟
مهم‌ترین تأثیری که در زندگی من داشته این است که من همیشه در دوراهی‌های زندگی‌ام قادر به تصمیم‌گیری درست نبودم و خدمت در این جایگاه باعث گردیده به‌مرور این نقطه ضعف را برطرف کنم.
خدمت در جایگاه مرزبانی بسیار وقت‌گیر و حساس هست انتظار شما از اعضای شعبه شادآباد چیست؟
انتظار من این است که همگی دست‌به‌دست هم دهیم و همکاری کنیم تا این شعبه منتخب و قدیمی به بهترین شکل ممکن اداره شود.
ممنونم تأثیر مرزبانی بر عملکرد سفر شما چگونه بوده است.
به نظر من مرزبانی خودش یک سفر جداگانه می‌باشد که آموزش‌های آن همراه با سختی‌های بسیار است
و حرف پایانی
از آقای مهندس تشکر می‌کنم که اجازه داد به بندگان خدا خدمت کنم و از کنگره هم بسیار سپاسگزارم که اجازه داد من مرزبان باشم تا مرزبانی زندگی خودم را یاد بگیرم.
آقا وحید از شما بابت فرصتی که به بنده دادید تشکر می‌کنم.

تایپ و ارسال: خدمتگزاران سایت