English Version
This Site Is Available In English

کشف حقیقت؛ راهی برای رسیدن به خویش

کشف حقیقت؛ راهی برای رسیدن به خویش

همیشه پیدا کردن راهِ صحیح برای حل مشکلات، در تمام زندگی نقش مؤثری دارد. چه انسانهای زیادی وارد دسته­‌های گوناگون شده و به خیال خود راه درستی انتخاب کرده بودند و به فکر خود به مَرغزار می­رفتند، در حالی که سر از مسلخ درآوردند و نابود شدند و زمانی فهمیدند که کار از کار گذشته بود.

این هفته خدمت راهنمای محترم و مسئول سایت همسفران آقا، آقا محمد حسین هستیم تا از تجربه ایشان در وادی هفتم گفت و گویی داشته باشیم.

۱. انسان همیشه در تمام تاریخ به دنبال کشف راه‌هایی بوده است تا به خواسته‌های خود برسد و یا راهی برای حل مشکلات خود پیدا کند، با وجود این وادی چگونه می‌توانیم به آن دست پیدا کنیم؟

ابتدا لازم است مقدمه‌ای را بازگو نمایم و آن این است که یکی از ویژگی‌های منحصر به فرد انسان اختیار است و این اختیار بسیار مقدش شمارده شده است. محقق شدن این ویژگی با خواسته همراه هستش. اگر خواسته وجود نداشته باشد انتخاب و اختیاری وجود ندارد. این خواسته‌ها به جهت به دست آوردن و کشف کردن است. حقیقت می‌تواند آن مقصد از خواسته باشد یا دست یافتن به هرچیزی باشد. می‌توان گفت برای رسیدن به حقیقت باید حرکت انجام داد. حرکت یعنی مسیر و پیدا کردن راه. برای طی کردن مسیر باید راه حل آن را پیدا کرد. از دو واژه راه و حل تشکیل شده. ابتدا راه است به معنی مسیر. در کنگره آموختم که برای رسیدن به خواسته نیازمند راه و مسیر هستش و بدون آن که اولین مرحله رسیدن به هدف است، سخت می‌شود که من به آن ایمان دارم.

۲. به نظر شما راز نهفته در هر مطلب و موضوعی به چه نحوی پدیدار می‌شود؟

راز یعنی چیزی که مخفی است که در هر مطلب و موضوعی وجود دارد. همیشه از حالت سکون خارج شدن راز را پدیدار می‌کند. هنگامی که در اتاق هستم از بیرون آن بی خبر هستم و این یک راز است. حال بلند می‌شوم در را باز می‌کنم و بیرون را مشاهده می‌کنم. اکنون دیگر راز پدیدار و هویدا شده است.

۳. آیا حقیقت برای همه‌ی انسان‌ها مشخص است؟ چرا؟

حقیقت هیچ گاه پوشیده نیست و من با ناآگاهی خود بر روی حقیقت پوشش گذاشته‌ام. آقای مهندس همیشه می‌گویند: تمام علوم در وجود من است. اما من باید آن را پیدا و به سمت آن حرکت نمایم. حقیقت پیدا است؛ ولی برای انسان‌هایی نمایان می‌شود که به سمت آگاهی و دانایی حرکت نمایند. این موضوع ارتباط مستقیمی با دانایی و دانایی موثر دارد.

۴. هنگامی که شما به حقیقت رسیده‌اید، چه حسی داشتید؟

این جا اگر مفهوم معنوی را در نظر بگیریم؛ یعنی رسیدن به حقیقت خداوند و قدرت مطلق است. نمی‌توان برای آن میزان و محدوده‌ای در نظر گرفت که رسیدن به آن نیازمند تزکیه و پالایش فراوان است. رسیدن به حقیقت یعنی به حل مشکل، هدف و خواسته رسبدن و این برای همه احساس خوش آیند و اعتماد به نفس ایجاد می‌نماید. در این هنگام به عظمت خداوند پی می‌برد و می‌داند که وعده خداوند دروغ نیست. 

۵. اگر بخواهیم با یک مسیر درست به خواسته‌های خود برسیم چگونه باید عمل نماییم؟

برای رسیدن به خواسته‌ها دو مسیر وجود دارد؛ اول مسیر ارزشی و دوم مسیر ضد ارزشی. با مسیر ضد ارزشی می‌توان به سرعت به خواسته‌ها رسید و در ابتدا ظاهر زیبا و دل انگیز دارد؛ اما در پایان و انتها خوش آیند نخواهد بود. برای رسیدن به خواسته‌های درست و خوب از مسیر ارزشی باید رفت. ممکن است سخت و یا طولانی باشد. ممکن است فراز و نشیب‌هایی داشته باشد و یا احتیاج به آموزش و دانایی داشته باشد؛ اما در آخر امر لذت خواهد داشت که بر عکس مسیر ضد ارزش‌ها است.

۶. اگر شما به خواسته‌های خود نرسید چه عکس‌العملی خواهید داشت؟

به نظرم با آموزش‌ها می‌توان پاسخ را داد. اگر به خواسته‌ها نرسیدم یا تلاشم را نکرده‌ام، در مسیر درست حرکت نکرده‌ام و یا آن چیزی که باید برداشت می‌شده، درست نبوده است. حکمت و مشیّت خداوند هم می‌توان موثر باشد. زمان رسیدن به آن هم برای من هنوز نرسیده است که ممکن است در آینده و یا حلقه‌های دیگر به آن برسم. رضا و تسلیم و توکل هم دخیل هستند که اگر بتوانم توجه نمایم، در زمان نرسیدن به خواسته به کارم می‌آیند که هم رسیدن و هم نرسیدن را زیبا می‌کند.

۷. شما چگونه از عقل در پیدا کردن راه درست استفاده می‌نمایید؟

قبل از وادی هفتم وادی ششم است. هم اشاره‌ای به حکم عقل، هم فرمانروای بزرگ و هم کامل اجرا کردن دارد. هر سه فاکتور باید اجرا شوند. عقل فر ایزدی دارد و هیچگاه اشتباه نمی‌کند؛ به شرط آنکه من حس‌های خود را سالم نگه دارم و از نفس اماره به لوامه و از لوامه به مطمئنه برسم. در آنجا فرمان عقل حاکم می‌شود. این بدین معنی است که من در مسیر پیدا کردن حقیقت توانایی پیدا خواهم کرد. بدون تبعیت و فرمانبری از عقل نمی‌توان به وادی هفتم رسید.

۸. به عنوان سخن آخر اگر تجربه یا صحبتی دارید بفرمایید.

لطف خداوند شامل حال بنده شده است، که توانستم در کنگره حضور پیدا کنم و از آموزش‌ها استفاده نمایم و خدمت کنم. بسیار سخت است و فکر نمی‌کنم بتوانم دِین خود را ادا کنم. مسلماً برای من وظیفه‌ای منظور شده در کنگره باشم؛ در ابتدا به خودم، بالا بردن آسایش و آرامش خودم و سپس به دیگرانی که باز هم حضور آن‌ها کمک به خودم است تا این حلقه هر روز بزرگ‌تر و بزرگ‌تر بشود. خدا را شکر می‌کنم بابت این که فرصتی در اختیار من گذاشته شد.

از آقا محمد حسین که وقت گران قدرشان را در اختیار ما گذاشته‌اند، صمیمانه سپاسگزاریم.

تایپ: همسفر امیرحسین (لژیون هفتم)

تهیه و تنظیم: سایت همسفران آقا، نمایندگی آکادمی

 

 

 

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .