English Version
This Site Is Available In English

دلنوشته ایی از مسافر امیر در باب هفته ایجنت و مرزبان

دلنوشته ایی از مسافر امیر در باب هفته ایجنت و مرزبان

یکی برای همه، همه برای یکی

فرامین الهی بدست کسانی می رسد که تاب اجرای شایسته آن ها را داشته باشند. انسان هایی که هواره اجرای عمل سالم و بر خواسته های شخصی خویش مقدم دانسته اند، پیام آور آرامش در مکان هایی هستندکه به جهت انجام وظیفه حاظر میشوند.
خداوند حافظ و دوستدارتان باشد.

سلام دوستان امیر هستم یک مسافر؛

هفته ایجنت و مرزبانان، فرصتی‌ست ناب تا‌‌ یادی کنیم از انسان‌ هایی که شاید در نگاه اول حضورشان آن‌ قدر دیده نشود، اما نبودشان به‌سرعت خلأیی بزرگ بر جای می‌گذارد.
ایجنت‌ها و مرزبانان کنگره 60 همان ستون‌های پنهان و استوارند که سقف این خانه امن را بر دوش گرفته‌اند. آن‌ها در سکوت، در پسِ لبخندها و نگاه‌های آرام، بار سنگین مسئولیت را با عشق حمل می‌کنند.

اگر امروز رهجوها می‌توانند در نمایندگی ستارخان با آرامش در کنار راهنمایان خود درس عشق، انسانیت و رهایی بیاموزند، اگر چراغ محبت و همدلی در این مکان همیشه روشن است، دلیلش این است که  دوازده دوره مرزبانان با دستانی محکم، از حریم کنگره پاسداری می‌کنند و ایجنت‌ها با نگاه نافذ و اندیشه‌ای روشن، مسیر حرکت را هدایت می‌کنند.
ایجنت‌ محترم مسافر ناصر؛ شما چراغی هستید که مسیر را روشن می‌کنید، حلقه وصل میان دیده‌بانان و مرزبانان…

مرزبانان گرامی مسافران (ایوب، محسن، حسن، علیرضا و ماهان)؛ شما همان ستون‌هایی هستید که سقف این خانه امن بر دوش شماست. شاید بسیاری نبینند چه می‌کنید، اما من که روزی در جایگاه شما بودم، به‌خوبی می‌دانم ارزش و عظمت کارتان را. به خوبی میدانم که چگونه در روزهای سخت آغازین روی گداخته های آتش قدم برداشتید و به پیش می روید.

شاید کمتر کسی بداند شما چه سختی‌ها و چه فشارهایی را متحمل می‌شوید؛ شاید کمتر کسی از لحظاتی که ایستاده‌اید تا نظم برقرار باشد آگاه باشد، اما یقین داشته باشید دعای خیر صدها و هزاران رهجو، همواره بدرقه راهتان است.
شما نشان دادید که خدمت یعنی از خود گذشتن، یعنی به جای «من»، «ما» را دیدن، یعنی عشق ورزیدن بی‌هیچ چشم‌داشتی.

من به عنوان کسی که افتخار داشتم در دوره گذشته تجربه مرزبانی نمایندگی ستارخان را داشته باشم، هنوز هم وقتی چشم‌هایم را می‌بندم، لحظه‌های خدمت در آن جایگاه در ذهنم زنده می‌شوند. لحظه‌هایی پر از عشق، پر از سختی، و در عین حال سرشار از آرامش…
این را قاطعانه می توانم بگویم که بهترین روزهای زندگی ام را در دوره یازدهم مرزبانی و در کنار دوستان خوبم (پیمان، صامت، علی و ارسلان) و راهنمایی ایجنت محترم آقا هاشم عزیز گذرانده ام و در کنارشان بهترین حس ها و لذت خدمت را تجربه کردم و آموختم بخشش بی منت چگونه است؛
خدمتی که یادم داد برای رسیدن به «ما»، باید از «من» گذشت. یادم داد که نظم و امنیت، فقط با عشق و گذشت ساخته می‌شود.

اکنون که هفته ایجنت و مرزبانان فرا رسیده، قلبم سرشار از احترام و قدردانی‌ست. چون خوب می‌دانم چه بار سنگینی بر دوش شماست؛ می‌دانم چقدر گاهی خسته می‌شوید، اما باز هم با لبخند، استوار و خاموش، به خدمت ادامه می‌دهید.

خدمتی که شما امروز انجام می‌دهید، بی‌تردید در دل‌ها جاودانه خواهد ماند؛ همان‌گونه که خدمت در آن جایگاه برای من، یکی از زیباترین تجربه‌های زندگی‌ام شد.

این هفته، بهانه‌ای‌ست تا از صمیم دل بگویم:
سپاسگزارم که هستید…
سپاس از تمام لحظات حضورتان، از آرامشی که می‌آفرینید، از دلی که برای کنگره می‌تپد و از عشقی که در قلبتان جاری‌ است.

باشد که خداوند بزرگ، آرامش و برکت را در زندگی‌تان جاری سازد و همواره در مسیر نور و خدمت بدرخشید.

براستی اگر ایجنت ها نبودند، چگونه مرزبانان متحد می شدند و براستی اگر مرزبانان نبودند چگونه کنگره قادر بود به چرخش خود ادامه دهد و شعاع اضافه نماید،
<<پس بیایید همه باهم این نگهبانان را قدردان باشیم>>

در انتها این هفته  زیبا رو به ایجنت و مرزبانان دوره دوازدهم نمایندگی ستارخان و همچنین همسفران آقا و خانم تبریک عرض می کنم.

با عشق و احترام
مسافر امیر بهزاد – مرزبان دوره یازدهم ستارخان

انتشار: وبلاگ نمایندگی ستارخان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .