English Version
This Site Is Available In English

کشف حقیقت و دانایی موثر

کشف حقیقت و دانایی موثر

دهمین جلسه از دور پنجاه و سوم کارگاه‌های آموزشی کنگره ۶۰؛ ویژه آقایان همسفر در نمایندگی آکادمی، با استادی همسفر یوسف، نگهبانی همسفر علی و دبیری همسفر محمد، با دستور جلسه «وادی هفتم و تأثیر آن روی من»، پنجشنبه 20 شهریور ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۰۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

اولین سوالی که برایم پیش می‌آید این است که حقیقت را برای چه علتی باید کشف کنم؟ من همه‌ی وادی‌ها را گذراندم و به اینجا رسیده‌ام؛ اکنون حقیقتی که در میان است و پیدا کردم به چه کارم می‌آید؟ من فکر می کنم پیدا کردن حقیقت برای این است که من بتوانم به خواسته‌هایم برسم؛ یعنی من حقیقت را پیدا می‌کنم که با آرامش و با آسایش برسم و باکمال ناباوری با پیدا کردن حقیقت فهمیدم به راحتی می‌توانم به خواسته هایم برسم.
اگر حقیقت را پیدا نکنم چه اتفاقی می‌افتد؟ قطعا سرگردان خواهم بود. همیشه اهداف و خواسته هایی در ذهن دارم، هر چه برایشان تلاش کنم و از هر مسیری که بروم نمی‌توانم به آنها برسم. باهر کسی مشورت کنم باز هم مسیر را پیدا نمی‌کنم. چرا؟ چون من حقیقت را کشف نکردم؛ اصلا نمی‌دانم حقیقت چه هست. اینجا به من کمک می‌کند که من اگر حقیقت را کشف کنم می‌توانم به خواسته هایی که دارم با کمال ناباوری برسم. این سیستم شبیه کاسبی است؛ یعنی من هر چه کاسبی بهتری داشته باشم، کسب و کار بهتری داشته باشم، بدین معنی است که حقیقت را بهتر کشف کردم؛ یعنی هر چقدر حقیقت را بهتر کشف کنم می‌توانم کاسبی بهتری داشته باشم. وقتی با مشتری خوب برخورد می‌کنم قطعا مشتری دوباره سراغ من می‌آید. وقتی به او خدمت می کنم وقتی با قیمت خوب یک کالا را ارائه می‌دهم قطعا دوباره سراغ من می‌آید و رمز و رازش دقیقا همین است که حقیقت این کار را کشف کنم. برای اینکه بخواهم واقعا یک کاسبی خوبی داشته باشم باید بدانم که چطوری با مشتری برخورد کنم. من شش، هفت سال پیش در کافه کار می کردم.  روال به این صورت است که اگر فردی در یک موقعیت کاری به مدت حدود پنج شش سال کار می‌کرد قطعا یک مقامی، یک منسبی، یک مسئولیتی و یا یک مدیریتی به او می‌دادند؛ یعنی با توجه به تجربه‌ای که دارد به او مسئولیت می‌دادند واین اتفاق برای من نیفتاد. علت چی بود؟
علت این بود که من اصلا حقیقت این کار را پیدا نکرده بودم. هر کسی دوست دارد در کار خودش پیشرفت کند درآمدش بیشتر بشود. چیزی غیر از این نیست همه این را می خواهند؛ ولی من این راه را پیدا نمی‌کردم. شش هفت سال زمان گذاشتم؛ ولی هیچ پیشرفتی برای من اتفاق نیفتاد. به خاطر اینکه نمی‌دانستم حقیقت چه  هست که من باید رمز و رازش را پیدا کنم. اکنون جالب است، هنگامی که در کنگره سفر سیگار کردم شغلم تغییر کرد. شغلی پیدا کردم که علاوه بر اینکه می توانستم  درس بخوانم در کنگره هم خدمت می‌کردم و خدا را شکر افزایش در آمد هم پیدا کردم. علت چی بود؟ علت این بود که توانستم حقیقت را پیدا کنم. رمز و رازش را پیدا کردم کار را انجام دادم و به این نتیجه هم رسیدم در آخر هم دوست داشتم یک پیامی را از استاد در خطابه سوم برای شما بخوانم.
متن پیام: به آن چه هست پی بردن تمنای دل می خواهد الهام به آن شکل می دهد آنگاه که تصویری گرفت پالایش‌های مداوم به تراوش‌ها استحکام می‌بخشد و اما این سخن به گونه ای دیگر مورد کاوش ما است یعنی حس، حس مانند قدرت مطلق است بر تمامی هستی و نیستی موجود و رویت ناپذیر اما همنام خودش قابل حس است. ممنون

 

ضمنا برگزاری آزمون همسفران آقا راس ساعت 12 برگزار گردید

تهیه و تنظیم و تصویربرداری: سایت همسفران آقا، نمایندگی آکادمی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .