من با مصرف نیکوتین مکمل تخریب و اعتیاد مسافرم بودم

جلسه لژیون ویلیام‌وایت همسفران کنگره۶۰ نمایندگی پارک مادر دولت آباد با استادی راهنمای ویلیام‌وایت همسفر زهرا و با دستور جلسه «هفته ایجنت و مرزبان» و تولد اولين سالروز رهایی مسافر نیکوتین همسفر محبوبه روز جمعه ۲۱ شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۷ صبح آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد 

ابتدا هفته مرزبان و ایجنت را خدمت آقای مهندس دژاکام و خانواده ایشان تبریک عرض می‌کنم. تبریک ویژه خدمت تمام مرزبان‌ها و ایجنت‌های تمام پارک‌ها و نمایندگی‌های سراسر کشور به خصوص تبریک ویژه خدمت مرزبانان و ایجنت پارک مادر دولت آباد. به گفته آقای مهندس دژاکام؛ «مرزبانی یعنی؛ با پای برهنه روی گداخته آتش راه رفتن است» من باید یاد بگیرم که بینای نابینا نباشم و این را بدانم که تمام این قدردانی‌ها روزی به خودم برمی‌گردد. با قرار دادن پول در پاکت همراه با دلنوشته بسیار زیبا و تمیز به این افراد می‌گویم؛ که من زحمات شما را می‌بینم و آن را ارج می‌نهم.

ایجنت یک کلمه انگلیسی به معنای وکیل یا نماینده است. ایجنت راهنمای مرزبانان است و در امور مختلف نمایندگی با دیده‌بان رابط هماهنگ است و مرزبانان اداره‌کننده‌گان نمایندگی‌ها و پارک‌های کنگره ۶۰ هستند، حافظان و نگهدارندگان مرزهای علمی، معنوی که رعایت اصول و قوانین در پارک و شعبه‌ را به عهده دارند. جدا از ایجنت و مرزبانی در شعبه‌ها در پارک‌ها هم ایجنت و مرزبانان روزهای جمعه خدمت می‌کنند. ایجنت و مرزبانان زحمات زیادی را متحمل می‌شوند؛ زیرا در پارک فضا باز است و مدیریت آن کمی سخت‌تر می‌شود، زودتر از همه حضور دارند و دیرتر از همه به خانه می‌روند.

آقای مهندس دژاکام در پیام‌ تبریک هفته ایجنت و مرزبان می‌فرمایند: «همه برای یک نفر و یک نفر برای همه» من از این پیام الهام می‌گیرم؛ همه دست به دست هم می‌دهیم که چگونه قوانین و حرمت‌های کنگره۶۰ را رعایت کنیم. کار مرزبانان بسیار سخت؛ ولی شیرین است، چرا سخت است؟ از این جهت که باید طبق عمل سالم عمل کنند و عمل سالم یعنی عملی که به خیر و خوبی ختم بشود.

در مورد دستور جلسه دوم؛ اولین سال رهایی همسفر محبوبه از بند دخانیات است. مسافر نیکوتین محبوبه آخرین میوه لژیون ویلیام‌‌‌وایت بنده بود و باعث افتخارم بود که مدت ۱۰ ماه را در کنار ایشان در لژیون ویلیام‌وایت بودم و او توانست به سفرش پایان بدهد.

در کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر یک پیامی دارد تحت عنوان «تکرار تاریخ» که این‌گونه بیان شده؛ «برای این که جایگاه خود را با ستون محکم بنا نمایید باید از منطقه پرفراز و نشیب عبور کنید» به نظر من این منطقه فقط برای مسافران آقا نیست؛ بلکه برای یک همسفر هم هست؛ زیرا من همسفر هم با مصرف دخانیات، ناامیدی، کینه و تنفر وارد کنگره۶۰ شده‌ام؛ اما با دریافت آموزش‌ها آرام‌آرام تا پایان سفر اول از این مشکلات عبور و خودم را پیدا می‌کنم، مسافر نیکوتین محبوبه هم درگیر این فراز و نشیب‌ها بود و توانست با تلاش و پشتکار و فرمانبرداری از راهنما و مرزبانان مصرف دخانیات و مشکلات را حل و از آن‌ها عبور کند.

در کلام‌الله آیه‌ای است که می‌فرماید: «لیس الانسان الی ما سعی» انسان چیزی نیست جز سعی و تلاش خودش، مسافر نیکوتین محبوبه هم هیچ‌گاه صندلی‌اش را خالی نگذاشت و همیشه با کوله‌باری از یادگیری وارد لژیون می‌شد، همیشه فرمانبردار خوبی بود و برای درمان خود و نجات خانواده از هیچ تلاشی فروگذاری نکرد به همین دلیل این حال خوشی که امروز دریافت کرد عین عدالت است.

سلام دوستان محبوبه هستم مسافر نیکوتین 

اول از همه خداوند بزرگ را شاکرم بابت وجود این بستر که برای من مهیا شد تا آموزش بگیرم و به حال خوش برسم. از راهنما همسفر زهرا متشکرم بابت زحمات‌شان که‌ تنها برای یک نفر می‌آمدند در پارک، چه در سرما چه در گرما و همه سختی‌ها را با عشق و صبوری تحمل می‌کردند و از مهر و محبت خود دريغ نکردند و هر آنچه از کنگره۶۰ آموخته بودند به من انتقال دادند.

من ۴ سال است در کنگره۶۰ حضور دارم و مرتب پیام‌های کنگره۶۰ را می‌شنیدم؛ ولی چون مصرف تفریحی داشتم، فکر نمی‌کردم این سفر برای من لازم باشد وگرنه از همان بدو ورودم راهنمای ویلیام‌‌‌وایت همسفر زهرا را در نمایندگی سلمان فارسی می‌دیدم که اعلام سفر می‌کنند.

مسافر من اصلا مصرف سیگار ندارند و من با مصرف نیکوتین مکمل تخریب اعتیاد مسافرم بودم. از موقعی که شروع کردم به حفظ کردن پیام‌‌های مصرف‌کننده کیست و بهترین راه، وقتی که جزء به جزء پیام‌ها را درک  و حفظ می‌کردم، متوجه شدم که سفر کردن شامل‌ حال من می‌شود؛ چون همان‌گونه که می‌خوانیم مصرف‌کننده دچار آشفتگی در خود و در خانواده خود است و مشکلاتی از قبیل ترس، اضطراب و حقارت را در خود به وجود می‌آورد و مهم‌تر از همه تعادل جسم و روان ندارد. سیستم ایکس من به‌هم ریخته بود و آدم عصبی و پرخاشگری بودم‌. از آن طرف صورتم آن شادابی را نداشت و به خشکی پوست دچار شده بودم، رنگ دندان‌هایم زرد و تیره شده بود.

خدا را شکر خواسته درمان در من به‌ وجود آمده بود و زمانی که راهنما همسفر زهرا در کلینیک ثامن برای استادی آمدند، همان جا صحبت کردیم و قرار شد وارد لژیون ویلیام‌‌‌وایت ایشان در پارک شهدای شهرداری بشوم و سفر کنم. سفر پر چالشی داشتم؛ ولی شوق دیدار آقای مهندس دژاکام را داشتم که برخوردشان چگونه است و به شکر خدا زمان رهایی در کنار ایشان به آرامش رسیدم و حس‌هایم باز شد. تمام این حس‌ها و حال خوبم را مدیون آقای مهندس دژاکام و راهنمای خودم همسفر زهرا هستم.

از مسافرم تشکر می‌کنم که باعث حال خوشم شد، ایشان انگار با خراب‌کردن سفرشان به من زمان می‌دادند تا خودم را بهتر بشناسم. اکنون در لژیون جونز هستم به‌ راهنماییه همسفر مهسا در بوستان مادر و به شکر خدا توانستم کاهش وزن داشته باشم.

رابط خبری: راهنمای ویلیام‌وایت همسفر زهرا (نمایندگی پارک مادر)
ویراستاری و ارسال: راهنمای ویلیام‌وایت همسفر فاطمه نمایندگی (امامقلی خان)
گروه همسفران ویلیام وایت کنگره ۶۰