خدمت درکنگره ۶۰ تنها یک وظیفه ساده نیست؛ بلکه سفری است برای ساختن خود و دست گرفتن دیگران؛ سفری که گاهی دشوار و طاقتفرسا به نظر میرسد؛ اما ثمرهاش آرامشی عمیق و نوری ماندگار در زندگی فردی و جمعی است. مرزبانان بهعنوان تیم اجرایی شعبه، با صبر، عشق و تعهد وظیفه اجرای قوانین و مقررات را بر عهدهدارند و تلاش میکنند نظم و آرامش در شعبه برقرار باشد. آنان بیهیچ چشمداشتی بخشی از وقت وزندگی خود را وقف میکنند تا مسیر آموزش و خدمت برای مسافران و همسفران هموارتر شود.
به مناسبت هفته ایجنت و مرزبان مفتخر شدیم با یکی از مرزبانان مسافر و یکی از مرزبانان ورزش همسفران که بهعنوان یک زوج در کنار هم خدمت میکنند، گفتوگویی داشته باشیم.
همسفر زینب و مسافرشان مهدی با بیش از ده سال تخریب آنتیایکس مصرفی شیره و تریاک وارد کنگره شدند. به مدت یازده ماه و بیستویک روز با متد DST و داروی OT به راهنمایی مسافر مهدی و همسفر مرضیه سفر کردند. در حال حاضر به مدت یک سال و یک ماه است که به لطف خدا و دستان پرمهر آقای مهندس آزاد و رها هستند. رشته ورزشی مسافر والیبال و رشته ورزشی همسفر درکنگره دارت است. همسفر زینب در جایگاه خدمتی رابط خبری، مهمانداری، نگهبان نظم خدمت کردهاند و در حال حاضر در جایگاه مرزبانی ورزش در حال خدمت هستند. مسافر مهدی هم در جایگاه خدمتی دبیری، مبصر OT خدمت کردهاند و در حال حاضر در جایگاه مرزبانی در حال خدمت هستند.
امروز در جشن رهایی چه احساسی داشتید؟ یک سال گذشته را چطور توصیف میکنید؟
مرزبان مسافر مهدی:
خیلی خوشحال هستم و خدا را شاکر و سپاسگزارم که با آموزشهایی که از کنگره ۶۰ و آقای مهندس گرفتم، توانستم به انسان دیگری تبدیل شوم. من در اینیک سال تغییرات زیادی داشتم و درمان فقط بخش کوچکی از آن است و تمامی لحظاتش برایم شیرین بوده است.
مرزبان همسفر زینب:
من امروز خیلی خوشحال هستم و خداوند را شاکرم که کنگره را سر راه من قرارداد و مسافر من توانست با آموزشهای ناب کنگره اینیک سال را دور از مواد، سیگار و ضد ارزشها بگذراند. این موضوع احساس خوب و حال خوشی به من داد و آن را مدیون آقای مهندس هستم. برای ایشان طول عمر باعزت را خواهانم. کنگره برای من تولدی دوباره بود و خیلی چیزها را یاد گرفتم.
چه تفاوتی میان نگاه شما به کنگره پیش از رهایی و پس از رهایی وجود دارد؟
مرزبان مسافر مهدی:
قبل از ورود به کنگره یا خواب بودم یا در حال مصرف یا در حال مسافرت با دوستان بودم. هر روشی هم که برای درمان امتحان میکردم، حالم را بدتر میکرد؛ چون اگر مواد را ترک میکردم، چیز دیگری را جایگزین میکردم و به همین علت کارهای ضد ارزشی زیادی انجام میدادم و حالم همیشه خراب بود؛ اما بعد از رهایی، حالم بسیار خوب شد و به قول آقای مهندس اگر در انبار مواد هم بروم؛ هیچ وسوسهای ندارم و از این بابت خدا را شاکرم.
مرزبان همسفر زینب:
قبل از اینکه به کنگره بیایم، فکر میکردم اینجا هم مثل بقیه جاهاست که اولویت محاسبات پولی است و صحبتهای تکراری دارند که هیچ کمکی نمیکند؛ اما بعد متوجه شدم که تنها جایی که حال من را خوب میکند، کنگره است؛ جایی که با جانودل و بدون هیچ مزد و منتی به همنوع خود خدمت میکنند. کنگره بر پایه محبت بناشده است و اعضایش چنان صمیمیاند که گویا سالهاست یکدیگر را میشناسند. از این بابت خدا را شاکرم که من هم عضوی کوچک درکنگره هستم.
اولین بار که نام مرزبانی را شنیدید چه حسی داشتید و امروز چه برداشتی از آن دارید؟
مرزبان مسافر مهدی:
من با ورود به کنگره هیچ اطلاعی از مرزبانی نداشتم؛ اما بعدازاینکه جلوتر آمدم و آموزشها را گرفتم، متوجه شدم که مرزبانان چقدر زحمتکش، پرتلاش و بامحبت مشغول خدمت هستند و همیشه در دلم برایشان آرزوی سلامتی و طول عمر باعزت میکردم.
مرزبان همسفر زینب:
وقتی وارد کنگره شدم، دیدم در قسمت همسفران دو مرزبان حضور دارند. دخترم برایم توضیح داد؛ اما اطلاع دقیق نداشتم. وقتی مشاهده کردم که با جانودل خدمت میکنند، چه وظایفی بر عهدهدارند و چطور طبق قوانین پیش میروند و سر ساعت در جلسات حاضر میشوند، لذت بردم. برخوردشان باوجود سختی کار و خستگی، پر از مهر و محبت بود. برایم خیلی شیرین بود و دوست داشتم من هم برای جبران این زحمات تمام تلاشم را کنم.
کدامیک از لحظههای خدمت، بیشترین انگیزه را برای ادامه مسیر به شما داده است؟
مرزبان مسافر مهدی:
من در تمام جایگاههای خدمتی انرژی لازم را میگیرم و به همین علت انگیزهام برای این مسیری که انتخاب کردهام، روزبهروز بیشتر میشود.
مرزبان ورزش همسفر زینب:
من در هر خدمتی که قرار بگیرم سرشار از انرژی میشوم؛ حتی اگر حالم خوب نباشد، وقتی خدمتی را قبول میکنم، انگار به من انرژی تزریق میشود. خدمت کردن، حتی اگر شستن سرویس بهداشتی یا چیدن صندلیها و تمیز کردن سالن باشد، برایم انگیزهبخش است و مسیرم را لذتبخشتر میکند.
خدمت کردن در کنار همدیگر چه تجربه خاصی برای شما رقمزده است؟
مرزبان مسافر مهدی:
حس بسیار خوبی است و امیدوارم که همه همسفران و مسافران در کنار هم به این آگاهی برسند و طعم شیرین خدمت را بچشند.
مرزبان همسفر زینب:
حس خوب و شیرینی دارد. خدمت انسان را تغییر میدهد، افکار و اندیشهها را همسو میکند و همزبان و همعقیده شدن را به همراه دارد؛ این یعنی آموزش و تجربه.
سختترین و شیرینترین لحظهای که در این مسیر باهم گذراندید چه بوده است؟
مرزبان مسافر مهدی:
همه خدمتها سختیهای خودش را دارد و مهم این است که با آگاهی و دانایی بتوانیم این مسیر را با عشق پشت سر بگذاریم.
مرزبان همسفر زینب:
نمیتوان گفت سختترین، چون هر خدمتی که با عشق و محبت همراه باشد، تمام سختیهایش شیرین میشود. درواقع همین سختیها هستند که انسان را میسازند. همه لحظات خدمت برایم شیرین و لذتبخش است و با خود عهد بستهام که با تمام وجود به دیگران خدمت کنم تا آنها هم این حس و حال خوب را تجربه کنند.
در دوران مرزبانی چه مهارت یا ویژگی جدیدی در خودتان پیدا کردید؟
مرزبان مسافر مهدی:
با قرار گرفتن در این جایگاه یاد گرفتم که روی کارهایم برنامهریزی داشته باشم، مسئولیتها را بپذیرم و قانونمند و وقتشناس باشم.
مرزبان همسفر زینب:
صبر و حوصلهام بیشتر شد و یاد گرفتم که همهچیز با عشق و محبت به دست میآید. اگر بخواهی با غرور و منیت به خدمت نگاه کنی و از بالا به دیگران نگاه کنی؛ هیچوقت به آرامش و آسایش نمیرسی.
به نظر شما حمایت همسفر از مسافر و برعکس چه نقشی در موفقیت سفر دارد؟
مرزبان مسافر مهدی:
همسفر و مسافر باید در کنار هم گام بردارند؛ چون از این باهم بودن است که زندگی ساخته میشود.
مرزبان همسفر زینب:
حضور همسفر در کنار مسافر خیلی مهم و ارزشمند است. همسفر پشتیبان و حامی مسافر است، اعتمادبهنفس او را بالا میبرد و قوت قلبی برایش میشود. همسفر وظیفه دارد به مسافر خود اعتماد کند و ببخشد تا بتواند به آرامش درونی برسد و بال پرواز مسافر باشد.
بزرگترین هدیهای که مرزبانی به زندگی مشترک شما داده، چیست؟
مرزبان مسافر مهدی:
معنای عشق واقعی را متوجه شدم و آگاهی و دانایی در من بالا رفت و باعث شد نیروهای منفی در من کمتر شود.
مرزبان همسفر زینب:
لحظهبهلحظه مرزبانی برای من هدیه است؛ چون روزبهروز آموزشهای جدیدی یاد میگیرم و در زندگی به کار میگیرم. همینکه میبینم حال همسفری خوب است، برایم بزرگترین هدیه است.
آیا خدمت در این جایگاه به شما در تصمیمگیریها و مدیریت زندگی روزمره هم کمک کرده است؟
مرزبان مسافر مهدی:
متوجه شدم که تأثیر کلام من چقدر میتواند روی دیگران اثرگذار باشد و توانستم نقطه تحمل خود را بالا ببرم.
مرزبان همسفر زینب:
بله صد درصد تأثیر داشته است. من هنر زندگی کردن را یاد گرفتم و دیدگاهم نسبت به زندگی تغییر کرد. حتی در تربیت فرزندانم از این آموزشها استفاده کردم و یاد گرفتم مشکلات را با دیدی قویتر نگاه کنم.
کدام بخش از مرزبانی برایتان لذتبخشتر است؟ سختترین بخش خدمت مرزبانی چیست؟
مرزبان مسافر مهدی:
وقتی یک تازهوارد باحال خراب میآید و بعد از مدتی به درمان میرسد و گل رهایی را از دستان پرتوان آقای مهندس میگیرد، این برایم خیلی لذتبخش است. در کل چون مرزبان متعهد به انجام مسئولیتهاست، کارش سخت میشود؛ اما اگر با عشق باشد، این سختیها آسان میشوند.
مرزبان همسفر زینب:
اینکه میبینم همسفر حال دلش خوش است و خدمتها را با عشق میگیرد، برایم لذتبخش است. به نظر من اگر خدمت مرزبانی را با عشق، با جانودل و بدون توقع انجام دهی، سختیها شیرین و به آموزش و تجربه تبدیل میشوند.
چه پیام یا تجربهای از خدمت خوددارید که دوست دارید به دیگر اعضا منتقل کنید؟
مرزبان مسافر مهدی:
اینکه در هر جایگاهی که هستیم به همنوع خود محبت کنیم و بدانیم که این خدمتها هستند که حال ما را خوب میکنند.
مرزبان همسفر زینب:
من در این جایگاه آموزشهای بسیار بالایی تجربه کردم و متوجه شدم محبت است که انسانها را به هم پیوند میدهد. احترام، احترام میآورد و اگر غرور، بزرگبینی، منیت و خودخواهی سرلوحه کار قرار گیرد، انسان هیچوقت رنگ آرامش را نمیبیند. باید مرز خود را بدانیم تا هم خود و هم دیگران در آرامش باشند و خدمت کنند.
در پایان از کسانی که به ما فرصت خدمت درکنگره را دادند، تشکر و قدردانی میکنیم. امیدواریم خدمتگزار لایقی درکنگره باشیم. همچنین از آقای مهندس دژاکام و خانواده محترم ایشان کمال سپاسگزاری داریم و این هفته بزرگ را در رأس به آقای مهندس و همه خدمتگزاران کنگره ۶۰، مرزبانان و ایجنتهای تمامی شعب و سایتها، بهخصوص نمایندگی خلیجفارس بوشهر تبریک و تهنیت و خسته نباشید عرض میکنیم و امیدوارم پایدار و مستدام باشند.
گفتوگو با شما عزیزان نشان داد که خدمت درکنگره ۶۰ فراتر از یک جایگاه است؛ فرصتی است برای رشد، برای تجربه صبر و عشق و برای بخشیدن امید به دیگران. آنچه از شما شنیدیم، بیانگر آن است که مرزبانی تنها مدیریت روزانه شعبه نیست؛ بلکه نگهبانی از قوانین، برقراری نظم و هموار ساختن مسیر آموزش است. بدون شک این خدمت، اثری ماندگار در زندگی شخصی، خانوادگی و جمعی شما خواهد داشت. برای شما عزیزان در ادامه این مسیر نورانی، آرامش، برکت و توفیق روزافزون آرزو میکنیم.
طراح سؤال و مصاحبهکننده: همسفر رها رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم) دبیر سایت
عکاس: همسفر زهرا مرزبان خبری
ویراستاری و ارسال: همسفر رها رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی خلیجفارس بوشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
129