مسافر هادی به عنوان مرزبان پارک ائل گلی تبریز در حال خدمت در این جایگاه می باشند، در هفته ایجنت و مرزبان مصاحبه ای به شرح زیر با ایشان ترتیب داده ایم:
اگر ممکن است کمی از مسئولیت ها و وظایفی که در این جایگاه وجود دارد برای ما بیان کنید.
جایگاه مرزبانی پارک در کنگره ۶۰ یکی از جایگاههای کلیدی و پرانرژی در مسیر خدمت است که مسئولیتهای آن فراتر از ظاهر سادهاش، نقش مهمی در حفظ نظم، انتقال آموزش، و ایجاد فضای امن و سالم برای اعضا دارد.مهم ترین وظایف و مسئولیت هایی که یک مرزبان پارک داره به نظرم برقراری نظم در محیط پارک و ورزش است مرزبان موظف است فضای پارک را از نظر رفتوآمد، زمانبندی ورزشها، و رعایت قوانین کنگره مدیریت کند تا همه اعضا در آرامش و هماهنگی فعالیت کنند. همچنین یکی دیگه از وظایف اصلی مرزبان، نظارت بر رعایت اصول اخلاقی، پوشش مناسب، و رفتار محترمانه اعضا در محیط پارک است. یک مرزبان باید با حضور فعال و خود، فضایی ایجاد بکند که اعضا بتوانند با انرژی مثبت ورزش کنند، تعامل داشته باشند و از فضای درمانی بهرهمند شوند. همچنین مرزبان باید خودش نمونهای از ادب، نظم، و تعهد باشد تا دیگران از او الگو بگیرند.
از حس و حال خود و آموزش هایی که در این جایگاه کسب کرده اید با ما در اشتراک بگذارید.
حس و حال من در جایگاه مرزبانی پارک و ورزش، ترکیبی از خستگی و آرامش، مسئولیت و رشداست. هر روزی که در این جایگاه خدمت میکنم، انگار قدم به قدم خودم را بهتر میشناسم. گاهی با چالشهایی روبهرو میشم که صبرم را امتحان میکند، گاهی با لحظههایی مواجه میشم که لبخند یا تشکر سادهی یک نفر، تمام خستگیها رو از بین میبرد. این جایگاه به من یاد داد که خدمت فقط انجام وظیفه نیست؛ یک نوع تربیت درونی است. یاد گرفتم چطور با حفظ احترام، نظم رو برقرار کنم. چطور در برابر بینظمی یا بیتوجهی، واکنش درست نشون بدم. چطور با انرژی مثبت، فضای پارک رو به محیطی امن و الهامبخش تبدیل کنم. از نظر آموزشی، شاید مهمترین درسی که گرفتم این باشه که انسان وقتی در مسیر خدمت قرار میگیرد، کمکم از خودش عبور میکند. من یاد گرفتم که مسئولیتپذیری یعنی دیدن دیگران، شنیدنشان، و ساختن فضایی که در آن رشد اتفاق میافتد. این جایگاه به من کمک کرد تا در زندگی شخصیام هم منظمتر، صبورتر، و متعهدتر باشم. در نهایت، حس من نسبت به این جایگاه، حس شکرگزاری است. شکرگزاری بابت فرصتی که کنگره ۶۰ بهم داده تا هم خدمت کنم، هم آموزش ببینم، و هم در مسیر رهایی و رشد، همراه دیگران باشم.
از اوضاع خودتان قبل از ورود به کنگره بگویید که چقدر به ورزش اهمیت میدادید؟
قبل از ورود به کنگره، واقعاً ورزش هیچ جایگاهی در زندگی من نداشت. آنقدر درگیر مصرف مواد بودم که در کل شبانه روز یا در حال تهیه مواد بودم یا در حال مصرف، نه انگیزهای داشتم، نه انرژی، و نه حتی باور درستی نسبت به تأثیر ورزش روی جسم و روح. بیشتر وقتم صرف مسائل منفی و بیهدف میشد و اصلاً نمیدانستم ورزش میتونه چقدر در بهبود حال درونی آدم مؤثر باشد. اما بعد از ورود به کنگره، مخصوصاً با آشنایی با فلسفه درمان و تأکید روی سه ضلع جسم، روان و جهانبینی، فهمیدم که ورزش فقط تحرک نیست، بلکه یک نوع بازسازی روحیه و نظم درونیه حالا ورزش برای من تبدیل شده به بخشی از سبک زندگیام؛ هم باعث آرامش ذهنیم میشود، هم کمک میکند انرژی مثبتی داشته باشم برای خدمت و ادامه مسیر درمان.
تهیه مصاحبه:مسافرسالار
خدمتگزارسایت:همسفررضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
24