مشارکت همسفر افسانه
پیام بنیان و نگهبان کنگره۶۰ مبنی بر این است که ما اعضای گنگره۶۰ در این هفته از مرزبانان و ایجنت نمایندگی خود قدردانی و سپاسگزاری مینماییم.
وقتی خداوند نعمتی به بندگان خود عطا میفرماید، کمترین حرکتی که در مقابل این نعمت میتوان انجام داد؛ تشکر و قدردانی است که این تشکر میتواند زبانی، هدیه و یا به صورت دلنوشتهای انجام شود.
وقتی انسانهایی هستند که بدون هیچ چشمداشتی و عاشقانه و خالصانه تمام وقت و لحظات زندگی خود را با داشتن مشغلههای زیاد در اختیار درماندگان میگذارند؛ چه خوب است که بی تفاوت از کنار آن گذر نکنیم. کائنات و هستی و خداوند این قدردانی را اتوماتیک وار به شما باز میگردانند.
در هستی همه چیز دو طرفه است؛ عشق و محبت، کینه و نفرت، هر آنچه که بکاریم همان را درو میکنیم.
هرگز فراموش نکنیم زمانی که با حال خراب وارد کنگره شدیم و راه به جایی نداشتیم، از همه جا رانده و در حل مشکلات خود عاجز بودیم؛ خداوند دری به روی ما گشود و انسانهایی که خود زمانی درمانده بودند، اکنون دست به سینه و با روی خوش در کنار ما ایستادند و مسیر را به ما نشان دادند.
چقدر خوب است که به پاس این ایثار و گذشتها به هر طریق ممکن از آنها تشکر و قدردانی کنیم که تشکر از مخلوق، یعنی تشکر از خالق.
جملهای از فروغ فرخزاد، که میگوید: «برای همه خوب باش آنکه فهمید برای همیشه در کنارت خواهد بود.»
من به سهم خود، هفته ایجنت و مرزبان را به تمام ایجنتها و مرزبانان کنگره۶۰ که عاشقانه خدمت میکنند، تبریک میگویم و برای جناب مهندس و عزیزانشان که این بستر را فراهم کردند و درس عشق و زندگی به ما آموختند، بهترینها را آرزو میکنم و میتوانم بگویم که تنها یک فرشته عاشق مانند شما میتواند به انسانهای گم کرده راه کمک کند تا تلخی دردشان با شیرینی عشق و ایثار شما عزیزان به شهدی شیرین تبدیل شود.
مشارکت همسفر فاطمه
از آقای مهندس که ناخدای این کشتی هستند، تشکر میکنم. ایشان درس زندگی را به ما آموختند و پرونده اعتیاد را با کشف متدDST برای همیشه بستند.
هفته ایجنت و مرزبانان گرامی باد.
ایجنت و مرزبانان گرامی یاد شما همیشه در ذهنم، عشقتان در قلبم و عطر مهربانیتان همیشه در وجودم جاری است. شما گوهرهای گرانقدر و درهای گرانبهای قلههای ایثار و استقامت هستید که با نسیم علم و صبوریتان طراوت خاصی به این جسمهای خواب و ناآگاه ما بخشیدید.
انسانهایی چون شما ما را از تاریکی و ذلت و جهل به سوی روشنایی و سربلندی و از غبارکده بیمعرفتی و ناآگاهی به سوی دهکده علم و معرفت هدایت کردید.
به راستی اگر شما نبودید چه کسی ما را از این طوفان سهمگین زندگانی که به واسطه وجود مسافرمان داشتیم به سوی کشتی پربار صبر و معرفت راهنمایی میکرد.
آموختین و به ما یاد دادین که چگونه با سلاح برنده توکل و رضا خود را از زنجیرهای اسارت این افکار پلید برهانیم.
مرزبانان و ایجنت گرامی دل دریاییتان لبریز از آرامش است و همچون کوه، استوار از حوادث روزگار ایستادهای و نگاهتان گرمابخش وجود من شده است و ما را با درون خودمان آشنا کردید.
باشد که با فرمانبرداری بتوانم گوشهای از زحمات بیدریغ شما را جبران نمایم.
مشارکت همسفر لیلا
وقتی به کنگره میآیم و در آرامش و نظم جلسه مینشینم، با خودم میگویم این آسودگی حاصل چه تلاشها و چه زحماتی است. میدانم که این مسیر خودبهخود ایجاد نشده و این فضا بدون حضور کسانی که با عشق و ایثار خدمت میکنند، به وجود نمیآمد. یکی از بزرگترین نمونههای این خدمت، وظایف سنگین مرزبان و ایجنت است.
مرزبان بودن یعنی ایستادن در جایگاهی که هر لحظهاش همراه با مسئولیت است؛ یعنی مدیریت شرایط گوناگون، شنیدن مشکلات مسافران و همسفران، نگاه پدرانه و مادرانه داشتن به همهی اعضا و در عین حال، اجرای قوانین با آرامش و قاطعیت. مرزبان مثل ستون محکمی است که ساختمان کنگره بر آن تکیه دارد. بارها دیدهام که چگونه با صبر و حوصله، مسائل را حل میکنند، گرهها را باز میکنند و با لبخندشان دلها را آرام میسازند.
ایجنت نیز جایگاهی دارد که شاید بسیاری از ما آن را کمتر لمس کنیم، اما اثرش را بهخوبی حس میکنیم. او با نظارت و هدایت درست، همهی خدمتگزاران را یاری میکند تا مسیر در نظم و هماهنگی پیش برود. گاهی با یک تصمیم، گاهی با یک نگاه و گاهی با یک راهنمایی، فضای بزرگی از آرامش را ایجاد میکند. ایجنت بودن یعنی داشتن دید وسیع، یعنی توانایی نگاه کردن به کل مجموعه و هماهنگ نگه داشتن همهچیز و این کاری است که تنها با عشق و تعهد امکانپذیر میشود.
وقتی به این همه زحمت فکر میکنم، میبینم که چقدر مدیون شما عزیزان هستیم. مدیون لحظههایی که شاید خودتان خسته بودهاید، اما باز هم با آرامش به حرفهای دیگران گوش دادهاید. مدیون روزهایی که شاید دغدغههای شخصی داشتهاید؛ اما به خاطر ما آنها را کنار گذاشتهاید تا کنگره در مسیر درست حرکت کند. مدیون نگاههای پرمحبت و کلامهای پرانرژی که به ما امید و انگیزه بخشیده است.
شاید خیلی وقتها تشکر ما در حد چند جمله ساده باشد، اما واقعیت این است که در دل هرکدام از ما احساسی عمیق از قدردانی نسبت به شما وجود دارد. چون میدانیم اگر تلاشها و ایستادگیهای شما نبود، این فضا و این آرامش شکل نمیگرفت.
برای من مرزبان و ایجنت تنها یک مسئول نیستند، بلکه یادآور ایثار و فداکاریاند؛ یادآور اینکه خدمت کردن با عشق، میتواند مسیر زندگی دیگران را روشن کند.
نویسنده: همسفران لژیون راهنما همسفر معصومه (لژیون هفتم)
رابط خبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون هفتم)
ویرایش و ارسال: همسفر مریم لژیون راهنما همسفر ملیحه (لژیون یازدهم) دبیر سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
74