سومین جلسه از دوره دوم کارگاههای آموزشی_ خصوصی خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی ارکیده کرمان با استادی مسافر محدثه، نگهبانی مسافر مرضیه و دبیری همسفر النا، با دستور جلسه: «وادی هفتم و تأثیر آن روی من» روز شنبه ۱۵ شهریورماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۱:۳۰ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان، محدثه هستم یک مسافر.
از خانم رمله، ایجنت محترم شعبه و گروه مرزبانی تشکر میکنم که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم.
دستور جلسه امروز در مورد وادی هفتم میباشد. شش وادی قبل را پشت سر گذاشتیم. در وادی اول تا چهارم آموختیم که برای انجام هر کاری باید تفکر کنیم؛ بدانیم که همه مخلوقات خداوند برای هدفی خلق شدهاند، و خودمان بیش از هر کسی باید به فکر خودمان باشیم و مسئولیت کارهای خود را بپذیریم.
در وادی پنجم یاد گرفتیم فکرهای خوب و درست خود را به عمل درآوریم، چرا که تنها فکر خالی کافی نیست و به درد نمیخورد. در وادی ششم، عقل را به رسمیت شناختیم و فرماندهی را به دست عقل سپردیم. سپس به وادی هفتم میرسیم که میگوید: «رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است: یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت مینماییم.»
اگر بخواهم دربارهی ارتباط این دستور جلسه با مقوله اعتیاد صحبت کنم، باید بگویم که هر کدام از ما برای اینکه مواد مصرفی خود را کنار بگذاریم و در واقع ترک کنیم، راههایی را امتحان کردهایم تا شاید خود را از چنگال اعتیاد رها کنیم؛ اما هر راهی را که میرفتیم، از چاله در میآمدیم و به چاه عمیقتری میافتادیم.
برای مثال، اگر برای ترک تریاک به کلینیک مراجعه میکردیم، متادون یا B2 به ما پیشنهاد میدادند که حتی بدتر از تریاک بود. همچنین به فرد مصرفکنندهی تریاک میگفتند: «به مدت سه ماه هروئین مصرف کن و سپس سه روز بخواب تا افیون از بدنت خارج شود!» با این روش نادرست، نه تنها تریاک فرد قطع نمیشد، بلکه مصرف هروئین نیز به آن اضافه میشد و هیچ کاری از دستش بر نمیآمد. این یعنی راه اشتباه بود.
خیلی از کشورها در جهان بر این باورند که اعتیاد درمان ندارد، اما جناب مهندس دژاکام خلاف آن را ثابت کردند و فرمودند: «اعتیاد درمان دارد»، چرا که راه را بلد بودند؛ راهی که در نهایت مقصدش چیزی خوب و مطلوب است.
در زندگی شخصی و روابط اجتماعیمان نیز این وادی صدق میکند؛ روابطی مانند ارتباط با همسر، فرزندان، خانواده، دوستان، همکاران و... . اگر من به عنوان یک زن، هنر و راه درست زندگیکردن را نیاموخته باشم، به بیراهه میروم و رفتار مناسبی با اطرافیان نخواهم داشت. شاید از نظر خودم همسر خوبی یا مادر خوبی باشم، اما در حقیقت اینگونه نیست؛ چرا که راه و روش درست زندگیکردن را یاد نگرفتهام.
هفتهی گذشته راهنمای عزیزم، خانم مونا، در لژیون فرمودند: «همهی ما در زندگی با مشکلاتی مواجه میشویم. اینگونه نیست که بگویم هیچ مشکلی ندارم. اما باید هنرمند باشم و راهحل آنها را پیدا کنم.» همچنین ایشان گفتند: «مشکلات زندگی مانند موج هستند. ما باید روی این موجها، موجسواری یاد بگیریم. اگر موج بالا میرود، تو نیز همراهش بالا برو، اگر موج پایین میآید، تو نیز همراهش پایین بیا. اما اگر موج زندگی بالا برود و تو این پایین، خود را یکجا ساکن نگهداری و هیچ کاری نکنی، موج از بالا نابودت میکند.»
در وادی هفتم گفته میشود: «بسیاری از انسانهای مصمم و با ارادهای بودند که در اثر انتخاب غلط، وسایل نابودی خود و دیگران را فراهم نمودند.» حتی برخی که راهحل نهایی برای حل مشکل خود پیدا نکردند، دست به خودکشی زدند. این جمله را اینگونه میتوان برداشت کرد که برای مثال، ما نمیتوانیم بگوییم یک شخص مصرفکننده فردی بیاراده است؛ چه بسا او ارادهای فوقالعاده قوی دارد، اما جسم و روان او در اثر نیافتن راهحل، از تعادل خارج شده است.
حتی خانوادههای خوبی هستند که بهخاطر راه اشتباهی که فرزندشان در پیش گرفته، او را طرد کردهاند و فرزندشان سر از ناکجاآباد درآورده و در نهایت به نتیجهای جز خودکشی نرسیده است. این را هم باید گفت که خودکشی فقط مختص انسانهای ضعیف نیست؛ بسیاری از افراد مهم مثل ورزشکاران نیز دست به خودکشی زدهاند، چرا که راه صحیح را انتخاب نکردهاند.
گاهی اوقات، نابودی به معنای فنا و از بین رفتن نیست، بلکه آغاز بقای دیگری است. برای مثال، وقتی من به کنگره آمدم، با حالی خراب و دنیایی تاریک وارد شدم، اما در این مکان با روشی اصولی و درست، به درمان و حال خوب رسیدم. افکار و اندیشههای غلط من دگرگون شد و راه درمان اعتیاد را به من آموختند تا بتوانم از دیگران دستگیری کنم.
در پایان باید بگویم: در تمام زندگی، اگر بتوانیم راه درست را برای حل مشکلات خود پیدا کنیم، تأثیر بسیار مثبتی خواهد داشت.
تایپ: مسافر مژگان– لژیون پنجم– نمایندگی ارکیده کرمان
ویرایش: مسافر فرزانه– لژیون چهارم– نمایندگی ارکیده کرمان
بازبینی و ارسال: راهنما همسفر سولماز
- تعداد بازدید از این مطلب :
8