همسفر کیمیا و مسافرشان بعد از سالها تخریب و آنتیایکس مصرفی تریاک و شیره وارد کنگره شدند. با متد DST و داروی OT به راهنمایی مسافر علی اشکذری و همسفر سپیده سفر کردند. در حال حاضر به مدت ۱۲سال و ۳ ماه است که به لطف خدا و دستان پرمهر آقای مهندس آزاد و رها هستند. رشته ورزشی مسافر و همسفر تیر و کمان است. همسفر کیمیا در بخش ایجنتی خدمت کردهاند و در حال حاضر در جایگاه راهنمای تیر و کمان در حال خدمت هستند.
در آستانه ورود به هفته ایجنت و مرزبان، پای صحبتهای یکی از چهرههای جوان و پرتلاش کنگره۶۰ نشستیم. همسفر کیمیا از ابتدای جوانی در کنار خانواده فعال و پرتلاش خود در کنگره ۶۰ رشد کردهاند و آخرین جایگاه خدمتی ایشان جایگاه ایجنتی باشگاه تیروکمان تختی است.
مسیر زندگی و خدمت در کنار خانواده نشاندهنده تحقق درمان و رهایی در کنگره۶۰ میباشد. به همین مناسبت، مصاحبهای با ایشان انجام شد که در ادامه شما را به خواندن آن دعوت میکنیم.
.jpg)
-لطفاً خودتان را معرفی کنید و بگویید چطور وارد مسیر خدمت در کنگره شدید و چه مراحلی را تا به ایجنتی رسیدن طی کردید؟
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که با کنگره آشنا شدم. من از سال ۹۳ در سن ۱۹ سالگی وارد کنگره شدم و در جایگاههای راهنمای تازهواردین و راهنمایی درمان DST در شعبه آکادمی خدمت کردهام. همچنین جایگاههای مربیگری، دبیری و ایجنتی در باشگاه تیراندازی با کمان را تجربه نمودهام.
-کدام لحظه در طول مسیر آموزش در جایگاه خدمتی ایجنتی برای شما خاطره انگیزتر یا تأثیرگذارتر بود؟
ایجنتی یک خدمت سرشار از آموزش بود که در وقت مناسبی برای من رقم خورد و باعث شد اتفاقات خیلی خوبی در زندگی و درون منِ کیمیا رقم بخورد.
-آیا خدمتی که انجام دادید به شما کمک کرد تا نواقص یا نقاط قوت خود را بهتر بشناسید؟ اگر بله، چگونه؟
بله؛ هر خدمتی که تا به الان انجام دادهام شیرینیاش از این نظر بوده که در آن خدمت، ابتدا تحت هجوم بسیاری از نیروهای بازدارنده قرار میگرفتم و باعث میشد ناخالصیها و نقاط ضعف من نمایان و دیده شوند. در واقع، آن خدمت باعث میشد من با خودِ واقعیام روبهرو شوم. در ادامه، با آموزش گرفتن از کنگره و استفاده از منابع، توانستم زمانی که متوجه نواقص شدم سعی در جبران آنها کنم. این خاصیت خدمت کردن است؛ در ابتدا سخت بود؛ اما با تغییراتی که در درونم ایجاد میکرد نقاط ضعفم را دیدم، خود را تغییر دادم و شیرینی خدمت را تجربه کردم. نقطه آغاز و پایان خدمت برای من همواره تغییرات مثبت درونی بوده است.
-شما پیش از ایجنتی خدمتهای متنوعی داشتید. این تجربهها چطور تواناییها و مهارتهای شما را برای فرماندهی و مدیریت در جایگاه ایجنتی تقویت کرد؟
من پیش از ایجنتی، خدمت راهنمایی را بر عهده داشتم. لژیون سطح کوچکی از اعضاست که راهنما مسئولیت آموزش، مدیریت و هماهنگی امور آنها را دارد. من همیشه سعی میکردم فضای لژیون را طوری مدیریت و برنامهریزی کنم که همه افراد بتوانند حس خوب را دریافت کنند و آموزش بگیرند، همچنین از مسائل منفی، نیروهای بازدارنده و حاشیهها چه در لژیون و چه در زندگی شخصیشان دوری کنند. هر کدام از این موارد و در کل لژیونداری، برای من آموزشهایی داشت که باعث شد برای خدمت ایجنتی آماده بشوم؛ اما خدمت ایجنتی بسیار گستردهتر است؛ زیرا دیگر فقط با یک لژیون سروکار ندارید، بلکه با اعضای یک شعبه یا باشگاه در تعامل هستید و مرزبانها نیز در کنار ما هستند. باید توجه داشت که بعضی از امور به کلی در اختیار مرزبان است و ایجنت نمیتواند همه کارها را انجام دهد. این یک کار گروهی است و تقسیم وظایف صورت میگیرد. قدرت تشخیص در تصمیمگیریها بسیار مهم است. تصمیمگیریهای جمعی آموزشی بسیار زیاد میطلبد و همان آموزشهایی که در لژیونداری یاد گرفتم، مرا برای خدمت ایجنتی آماده کرد.
-به عنوان کسی که هم کنار شما خدمت کردم و هم از شما یاد گرفتم، همیشه برام جالب بود بدانم چه چیزی باعث میشد در لحظات سخت آرامشتان را حفظ کنید؟
شاید آن چیزی که باعث آرامش من میشد، ایمان به سیستم بود. ایمان به این که این سیستم مسیر خود را درست پیش میبرد و همیشه تحت تأثیر الهامات و القائات مثبت است. اگر مشکلی یا چالشی پیش میآمد، مطمئن بودم که در آن چالش آموزشی نهفته است و هدف این است که من آن آموزش را ببینم و یاد بگیرم. این باور به من میگفت که نواقص و کمبودها را ببینم و در صدد جبران آنها برآیم. همین نگاه باعث رشد سیستم میشد. اگر سیستمی قرار است رشد کند، قطعاً در آن چالش وجود دارد؛ چرا که با گذراندن هر چالش یک قدم صعود میکند. اگر چالشی نباشد، تغییر و پیشرفتی هم نخواهد بود. من در طول این سالها دیدم که کنگره هر سال با سال قبل متفاوت و رو به جلو بوده و همین ایمان را در من تقویت میکرد که این چالشها لازم و آموزندهاند.
-با توجه به اینکه راهنمای DST و تیراندازی هم هستید، فعالیت در این حوزهها چه تأثیری در رشد شخصی و خدمتی شما داشته است؟
سنجیده عمل کردن و در نظر گرفتن بیشترین ابعاد در یک تصمیمگیری، مهمترین آموزشی بود که در طول این خدمت سعی کردم یاد بگیرم. هر خدمتی یک جنبه درونی (صورپنهان) و یک جنبه بیرونی (صورآشکار) دارد.
تأثیراتی که در درون فرد خدمتگزار گذاشته میشود، تغییراتی است که ممکن است با درد همراه باشد؛ اما شیرینی خاص خود را دارد و جنبه آموزشی و تربیتی برای او به همراه میآورد. همچنین تأثیرات بیرونی نمود پیدا میکند و در عمل آن فرد نشان داده میشود و در افرادی که در کنار او حضور دارند نیز اثر میگذارد. به همین دلیل ایجنت و مرزبان میتوانند نقش تربیتی و آموزشی برای دیگران داشته باشند.
-در جایگاه ایجنتی، رابطه شما با مرزبانان، راهنمایان و سایر همسفران چگونه بود و چه برداشتی از این مسیر داشتید؟
هر سخنی که یک ایجنت میگوید به شدت در عملکرد و جوی که در فضای باشگاه و شعبه توسط مرزبانها و اعضا شکل میگیرد، تأثیرگذار است. به همین خاطر مهم است که همه ابعاد سخن گفته شده در نظر گرفته شود. وقتی قرار است برخوردی صورت بگیرد، باید در بهترین زمان، با بیان مناسب و در مکان درست انجام شود. این امر نیازمند صبر، آرامش و نگاه چندجانبه به مسائل است که کاری بسیار دشوار و زمانبر است و به آموزشهای مستمر نیاز دارد. خوشبختانه آقای مهندس همواره این آموزشها را به اعضای کنگره و خدمتگزاران تزریق میکنند.
مصاحبهکننده طراح سوال: همسفر ژیلا رهجوی راهنما همسفر فخری(لژیون چهارم )
عکس همسفر: عطیه رهجوی همسفر شهناز (لژیون ششم)
ارسال و تنظیم: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر فخری(لژیون چهارم )نگهبان سایت
نمایندگی باشگاه تیر و کمان کنگره۶۰
- تعداد بازدید از این مطلب :
84