خوشا به حال کسی که بی منت خدمت میکند و منتظر باز پس گرفتنش نیست. کسانی که خورشید را به زندگی دیگران میبخشند، هیچگاه روزشان تاریک نخواهد شد.
ضمن عرض تبریک به مناسبت هفته ایجنت و مرزبان، با ایجنت محترم بخش همسفران نمایندگی ایمان گفت و گویی داشتهایم که شما عزیزان را به خواندن این مصاحبه دلنشین دعوت مینماییم.
همسفر بنفشه به همراه مسافرشان محمدرضا با مصرف انواع آنتیایکس واردکنگره۶۰، شدند. به روش DST و داروی اوپیوم به مدت ۱۰ ماه و ۱۰ روز با راهنمایی مسافر علی و همسفر نرگس سفر کردند. در حال حاضر ۱۲ سال و سه ماه است که آزاد و رها هستند. رشته ورزشی هر دو آنها تیراندازی با کمان است. همچنین همسفر بنفشه در جایگاههای خدمتی مختلفی از جمله: دبیری، نگهبانی، راهنمای تازه واردین، کمک راهنمایی، مترجمی سایت انگلیسی، مرزبانی، سایت فارسی، لژیون سردار، اسیستانت بخش آموزش و در حال حاضر در جایگاه ایجنت همسفران شعبه ایمان درحال خدمت هستند.
در کنگره۶۰، چهچیزی وجود دارد که باعث شده است، بعد از پشت سر گذاشتن خدمتهای مختلف، همچنان در کنگره بمانید و خدمت کنید؟
ماندن و خدمت کردن در کنگره۶۰، برای من به چند عامل بستگی داشت، امن بودن محیط، دریافت آموزشهای جدید که با تجربه همراه بودهاند و کمک به افرادی که تجربههای مشترکی را با آنها داشتهام. به نظر من دیدن رشد و تغییر انسانها، تجربه ناب و خالصی است که بیرون از کنگره به ندرت میتوانیم آن را ببینیم. در صورتی که در کنگره۶۰، هر روز شاهد آن هستیم و خود من هم همگام با این سیستم بالنده حرکت میکنم.

مسیر کنگره۶۰، چه تأثیرات و تغییراتی در زندگی شما ایجاد کرده است؟
این سوالی است که خیلی از خودم میپرسم و به جریان و روند این مدت، زیاد فکر میکنم. ورود من به کنگره نقطه عطف زندگی من بود. بدون اغراق میتوانم بگویم که زندگی من به دو بخش قبل و بعد از کنگره تقسیم میشود. نوع نگاه من به زندگی، دریافت پاسخهای درست به سوالهای زیاد و بی جواب من، واکاوی و بررسی خودم و تحلیل پیرامونم به کمک جهانبینی کنگره، از مهمترین تأثیرات کنگره بر روی من است. عبارتها و جملات ناب زیادی در کنگره گفته میشود و یکی از اولین و تأثیرگذارترین آنها که تا سالها ذهن من را به خود مشغول کرده بود این است که؛ زندگی یک بازی است، اما بازی بسیار جدی که باید درست بازی کنیم.
مهمترین تجربهای که در دوران خدمت خود کسب کردهاید چه بوده است؟
بیشتر افراد در کنگره بالاخره راه درست را پیدا میکنند به شرط آن که در مقابل آموزشها مقاومت نکنند و اصل فرمانبرداری و ادب را سرلوحه مسیر خود قرار بدهند.
با توجه به مسئولیت خطیر ایجنتی، آیا زمانی بوده که بخواهید از ادامه خدمت خود صرف نظر کنید؟
خیر، هیچ وقت. جایگاه ایجنتی تجربهای متفاوت است و با تمام چالشها، پر از لحظههای شیرین و آموزش است. خدمتها، نعمت هستند که باید بابت آنها شاکر بود.
به نظر شما که در جایگاههای مختلف خدمت کردهاید، یک همسفر برای موفق شدن در مسیر کنگره چه کاری باید انجام بدهد؟
شاید این عبارت خیلی تکراری به نظر برسد ولی اولین قدم، رهاکردن است. رها کردن به معنی بیتفاوتی نیست بلکه به معنی این است که بدانیم حضور در کنگره نشانه خواسته ما یعنی تغییر و اذن تغییر است. هر شخصی نقاط قوت و ضعف خود را دارد که باید خودش به تدریج آنها را بشناسد و هیچ کسی قادر به تغییر هیچ فردی نیست. پس باید رها کرد، چه مسافر را و چه خواستههای نامعقول را. باید توان رها کردن مسافرمان، صفتها و عادتهای نادرست را داشته باشیم، در واقع، بارهای اضافی را زمین بگذاریم. شاید فکر میکنیم که رها کردن را یاد گرفتهایم اما مسائل و مقاطع مختلف زندگی، رها کردن در سطوح مختلف را به ما یادآوری میکنند. هوشیار باشیم که رها کردن بدون عشق یعنی بیحسی، بیتفاوتی که در این صورت به جز آسیب، چیزی به دنبال ندارد. حضور و آگاهی هر مسافر و همسفر در کنگره۶۰ ، شعله نور عشق است که میتواند به دیگران هدیه کند. گاهی بدون اینکه بدانیم، با رفتار و عملکردمان، حجاب و دیواری میشویم که مانع رسیدن نور میشود و با آشفتگی به دنبال مشعل میگردیم.
.png)
خداوند اجازه خدمت به بندگانش را به هر کسی نمیدهد، از اینکه این اجازه به شما داده شده و در حال خدمت هستید چه احساسی دارید؟
در یک کلمه شعف؛ یعنی شادی درونی و غیر قابل مقایسه با هر شادی دیگری. چرا که میبینم کنگره۶۰، انسانهایی را تربیت میکند که هم در زندگی خود تأثیر گذارند و هم باعث بالا رفتن خرد جمعی میشوند و اینکه من هم در این سیستم بتوانم نقش کوچکی داشته باشم، برای من بسیار ارزشمند است. اما فراموش نکنیم که هیچ خدمت و جایگاهی به خودی خود، معنا ندارد و جایگاه همه ما به واسطه کنگره است که ارزش و معنا پیدا میکند.
خدمتهایی که در کنگره انجام میشود بدون هیچ دستمزد و برای پیشبرد اهداف کنگره۶۰ هستند، این خدمت بی منت از چه چیزی نشأت میگیرد؟
در ظاهر این خدمتها بدون مزد هستند و در جهت پیشبرد اهداف کنگره، اما هیچ کسی هیچ کاری را بدون مزد انجام نمیدهد، این خصلت انسان است. در واقع همه ما به فکر منافع خود هستیم. هر کاری که در کنگره انجام میدهیم مزد آن قبلاً به حسابمان واریز شده است و چون مطمئن هستیم که بازهم کارمزد دریافت میکنیم، همچنان به حضور و خدمت خود ادامه میدهیم. مزد آن حال خوش ما، درک و تقویت حس همدلی و یاری به دیگران، خانوادههای در حال فروپاشی که فرصت تجربه یک زندگی واقعی را به دست آوردهاند، انسانهای سرخوردهای که حتی از میزان تخریب خودشان آگاه نبودند و حالا قویتر از سایر افراد جامعه تلاش میکنند، وگرنه ما حتی یک قدم برای آمدن به کنگره برنمیداشتیم. مزد آن، تمام آموزشهای ضمن خدمت است که باعث رشد ما و تجربههایی است که کسب کردهایم. شاید بعضی از تجربهها تلخ و گزنده باشند، ولی چرا میآییم؟! چون تکانههایی هستند که ما را به خودمان نشان میدهند و شهامت مواجهه ما با خودمان را فراهم میکنند. البته کسب این شهامت هم به لطف کنگره۶۰، است.
در پایان اگر صحبتی با خوانندگان این مصاحبه دارید بفرمایید؟
امروز که فرصت بودن در کنگره۶۰، را داریم بدانیم که مسیر تغییر و آموزش گرفتن چندان راحت نیست، اما از این فرصت نهایت بهره را ببریم و بدانیم شادی و آرامش گوهر گرانبهایی است که فقط با تلاش، استمرار و پالایش به دست میآید. رنجهای ما دستاورد ناآگاهی ما است، پس در مسیر آموختن و آگاهی حرکت کنیم. سقوط انسان از لحظهای شروع میشود که از حرکت و آموزش دست بکشد.
از اینکه وقت با ارزش خود را در اختیار ما قرار دادید بی نهایت سپاسگزارم.
طراح سوالات و مصاحبه کننده: همسفر مریم رهجوی همسفر الهه (لژیون دهم)
عکاس: همسفر فرحناز رهجوی راهنما همسفر هدی (لژیون پانزدهم)
ویراستار و ارسال: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر بهاره (لژیون دوازدهم)
همسفران نمایندگی ایمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
90