جلسه یکم از دوره چهل و چهارم از کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی کاسپین، با استادی راهنما مسافر سعید، نگهبانی مسافر میثم و دبیری مسافر محسن با دستور جلسه « وادی هفتم وتاثیر آن روی من» پنجشنبه 20 شهریور ماه 1404 ساعت 16:45 آغاز به کار کرد.
.jpg)
سخنان استاد:
از نگهبان و دبیرجلسه تشکر می کنم که امروز به من این اجازه را دادند تا در این جایگاه اولین مشارکت را داشته باشم و به آقا میثم و آقا محسن جایگاه خدمتی شان را تبریک می گویم امیدوارم چهارده جلسه پربار و پرانرژی در کنار هم داشته باشیم و اما درمورد دستور جلسه من قبل از این که در جایگاه راهنمایی باشم در مورد وادی هفتم زیاد تحلیل نداشتم ولی آقای مهندس در روز چهارشنبه در مورد وادی هفتم یک مثال خیلی زیبای را بیان کردند که مقداری بیشتر این موضوع در وجود من جا افتاده و بیشتر در موردش فکر کردم آقای مهندس فرمودند، که رمز و راز کشف حقیقت در دوچیز است و حقیقت همان صندوقی است که ما باید در نظر بگیریم و رمز همان رمزی است که همه صندوق ها دارند و راز آن چیزی است که همه صندوق ها دارند و من وقتی که در مورد این وادی فکر می کردم که این موضوع برداشت خیلی برای من جای سوال داشت که آیا من چه چیزی را می خواهیم در این مسیر برداشت کنیم و در وادی در مورد خردمند و کم خرد صحبت کرده و من فکر می کنم خردمند بودن یعنی یک مسیر را پیدا کردم و قبل از این که حرکت بکنم در موردش تفکر کنم و کار آدم خردمند همین است اول باید فکر کند بعد کاری را انجام می دهد و بطور مثال قبل از این که برای راهنمایی اقدام بکنید و یا خدمتی که انجام می دهید راهنمایی، مرزبانی و نگهبانی، قبل از این که شروع به حرکت بکنم اول باید در مورد آن فکر کنم که چرا؟ من دارم این مسیر را انتخاب میکنم چرا؟ من می خواهم مرزبان و یا نگهبان بشوم و من خیلی وقت ها می بینم بعضی از عزیزان هستند که یک جایگاهی را تجربه می کنند این را نمی توانم نقض کنم که یک رهجو در ابتدا حس حال راهنما را می گیرد و از این ارتباطی که بین راهنما و رهجو برقرار می شود بخاطر این که راهنما از ایشان رضایت داشته باشد قطعا یک جایگاهی را تجربه می کند و وارد مسیر می شود و درادامه یکی از وظایف راهنما این است که در درون رهجو تفکر ایجاد بکند که چرا می خواهد راهنما و مرزبان و خدمت گذار بشود و این دستور جلسه به من می گوید که قبل از این که حرکت بکنی و یا کاری انجام بدهید روی موضوعات مقداری بیشتر تفکر بکنیم که امید وارم که بتوانیم از مسیر که حرکت می کنم این تفکر در درون ما ایجاد بشود تا بتوانیم زندگی بهتر و آرامشی داشته باشیم.

سخنان استاد دستور جلسه دوم:
و اما دستور جلسه دوم تولد آقا محمود اگه در سالن حضور دارند بلند شوند تشویقش کنید محمود اولین رهایی لژیون 23 و اولین راهنمای 23 و اولین تولد لژیون 23 هستند و رهجوی بسیار فرمانبرداری است و نتیجه فرمانبرداری هم همین تولد راهنمایی است که قبول شدند و یک موضوعی که می خواهم درمورد محمود با شما در میان بگذارم این است که یک همسفر همراه است چیزی که من در طول سفر محمود دیدم به شدت همسفرش را دوست دارد محمود در جایگاه اوتی خدمت می کرد دو سه جلسه در اوتی نرفته بود مسئول اوتی به من گفتند که محمود چند جلسه است که اوتی خدمت نمی کند و من گفتم حذف کنید و خدمتش را ازش بگیرید و من دیدم بیرون ایستاده به ایشان گفتم برو خدمتت را تحویل بده دیگر اوتی خدمت نکن و محمود چشم گفتند بعد چند مدتی آمد پیش من گفت که من و همسفر یک کاری را شروع کردیم به واسطه آن کار همسفرم خیلی اذیت می شود و من دیدم محمود خیلی ناراحت است و همسفرش برایش خیلی مهم است و من فهمیدم این ارتباط بین همسفر خودش چقدر قوی است من این جشن به خودش و به همسفرش تبریک می گویم به راهنمای خوبم حمید آقا و به آقا کوروش عزیز و به عزیزان خدمت گذار تبریک می گویم از این که به صحبت های من توجه کردین از همه شما سپاس گزارم.

اعلام سفر:
آخرین آنتی ایکس متادون مدت سفر ده ما و پنج روز با روش دی اس تی با داروی درمان شربت او تی با راهنمایی آقا سعید لژیون 23 ورزش در کنگره والیبال رهایی از مواد 18 ماه رهایی از سیگار 17 ماه با راهنمایی آقا جواد سلطان خواه

آرزوی مسافر:
امید وارم که در همه شهر ها شعبه کنگره 60 داشته باشیم تا انسان های که خواستار رهایی هستند راه کنگره را پیدا کنند و به درمان برسند.
.jpg)
سخنان مسافر محمود:
خدا را شاکر و سپاس گذارم که در دوره ای زندگی می کنم که آقای مهندس هستند و کنگره ای است که بتوانم در هوای کنگره نفس بکشم و آموزش بگیرم و رشد کنم و خدا را شکر می کنم که در این مسیر هستم و به رهایی رسیدم و در این جایگاه هستم و از آقای مهندس و خانواده ایشان تشکر می کنم که همچین بستر را فراهم کردند که امثال من بیاند اینجا درمان بشوند و به تعادل برسند و از راهنمای خوبم آقا سعید تشکر می کنم که با آموزش هایش مسیر راه را به من نشان داد تا راه روش درست زندگی کردن را به من یاد دادند و از راهنمای سیگارم آقا جواد هم تشکر می کنم که واقعا بزرگترین گره زندگیم سیگار بود که با راهنمای آقا جواد به رهایی رسیدم و از آقا احسان راهنمای تازه واردینم تشکر می کنم و از راهنمای همسفرم خانم سما تشکر می کنم و از همسفر تشکر می کنم که در زندگی همیشه در کنار من مثل یک کوه بودند و از همه خدمت گذاران ایجنت محترم مرزبانان تقدیر تشکر می کنم و امید وارم در زندگی که دارم به طرف نور حرکت بکنم و همیشه گوش به فرمان راهنمایم باشم از این که به صحبت های من توجه کردین از همه شما ممنون و سپاس گزارم.

سلام دوستان سما هستم همسفر
خداوند را شکر میکنم که برای دومین بار این جایگاه را تجربه میکنم. جایگاه نگهبانی را به مسافر میثم تبریک میگویم و به دبیر خداقوت عرض میکنم. این روز را به مسافر محمود و همسفر سمیه تبریک میگویم و از صمیم قلب برای آنها خوشحال هستم.
همسفر سمیه وقتی وارد لژیون من شد پنج شنبه بود که دوشنبه هم آزمون راهنمایی برقرار بود، او در آزمون شرکت کرد و برای اولین بار نمره بسیار خوبی گرفت. از همان اول خواسته و ذوق راهنما شدن درونش بود و عملکرد عالی در لژیون داشت.
وادی هفتم میگوید: «رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت میکنیم.» رمز یعنی من مسیر کنگره۶۰ را پیدا کنم که همسفر سمیه و مسافر محمود با آزمون راهنمایی این را به خوبی متوجه شدند و آن را اجرایی کردند.
آزمون راهنمایی اردیبهشتماه برگزار میشد و همسفر سمیه دیرتر از مسافرش وارد کنگره۶۰ شده بود و ده ماه رهایی را نداشت، دوست داشت آزمون به تعویق بیفتد و به دلیل خواسته قلبی که داشت این اتفاق نیز افتاد. به سمیه افتخار میکنم که میوه نوبرانه راهنمایی لژیون چهارم را بنا گذاشت. به راهنما مسافر سعید این تولد را تبریک عرض میکنم و به لژیون چهارم که بچههای فرمانبرداری هستند تبریک میگویم.
.jpg)
سلام دوستان سمیه هستم همسفر
از همه شما عزیزان که در اینجا حضور دارید ممنونم. خداوند را شکر میکنم که این فرصت به من داده شده تا در مسیر کنگره۶۰ قرار بگیرم، بتوانم آموزش ببینم، پایههای زندگیام را محکم کنم، خودم را به سمت ارزشها سوق دهم و در کنار مسافرم از گذرگاههای سخت زندگی عبور کنم. از آقای مهندس حسین دژاکام تشکر میکنم که باعث شدند ما در اینجا باشیم، آموزش بگیریم و به مسیر نور و روشنایی برسیم. از اینجت همسفر فاطمه، مرزبانان و خواهر لژیونیهایم ممنونم.

مرزبان کشیک: مسافر رمضان
عکاس: مسافر امیر مسافر محمد رضا
تایپ: مسافر مسعود
تنظیم: مسافر سعید ل ۲۳
تهیه شده در سایت مسافران کاسپین
- تعداد بازدید از این مطلب :
72