همسفر امنیه:
از زمانی که وارد کنگره شدم و اولین خدمت را مرزبان شعبه به من دادن که میکروفن گردانی بود حس و حال خوب خدمت را دریافت کردم، خیلی دوست داشتم خدمتگزار باشم چون حس و حال خوبی به من میداد انگار بار بزرگی از روی دوشم برمیداشت. ذره ذره خدمت در آبدارخانه و سایت را انجام دادم و خیلی مشتاق خدمت مرزبانی شدم، با لطف اعضا شعبه و کسانی که به من رأی دادند توانستم این جایگاه شیرین را تجربه کنم، زمانی که در انتخابات مرزبانی شرکت کردم خانم فریبا دو ماه بود ایجنت شعبه بودند و خداوند لطف بزرگی به من کرد که توانستم دوره مرزبانی را در کنار ایشان بگذرانم و آموزش بگیرم. مرزبانی خدمتی سخت و پر از چالش است اما به قدری شیرین که لحظهای چالش به یادم نمیآید، هر بار قبل ورود به شعبه با خودم میگفتم وقتی وارد شدی فقط با عشق و مهربانی رفتار کن نه با حالت ریاست گونه تو رئيس نیستی و با تمام وجودم سعی کردم اینگونه باشم امیدوارم توانسته باشم درست خدمت کنم. خانم فریبا ایجنت محترم شعبه میفرمودند هر روز قبل آمدن به شعبه از روی پیمانی که بستید یکبار بخوانید که فراموش نکنید چه عهد و پیمانی بستهاید، پیمان را درکنار آینه دراور گذاشته بودم و یادآوری میکردم ، در کل تمام اعضا شعبه با عشق بودند و با محبت و دوست داشتنی و همه و همه با ما همکاری داشتند. در زمان مرزبانی هر روز به خودم میگفتم از بالا به پایین نگاه نکن، دستوری رفتار نکن، یک جایی باید نرم رفتار میکردم و یک جا محکم و هر دو باید با عشق همراه باشد. در دادن خدمتها باید دقت میکردیم که تساوی و عدالت برقرار باشد و حق هیچ کسی را پایمال نکنیم. همیشه ایجنت محترم میفرمودند حتی اگر کسی رفتار نامناسبی انجام داد شما عشق و محبت را فراموش نکنید و عمل درست را انجام دهید، در نتیجه کار درست نتیجه خود را نشان میدهد. مرزبانی جایگاه بالای است کسی که از وقت و زندگی خود میزند تا بتواند به دیگران خدمت کند و آرامش، آسایش و نظم شعبه را در کمال عدالت برقرار کند قابل احترام است. این تجربه زیبا و شیرین را داشتم و در آینده برای همه عزیزانی که این خدمت را دوست دارند آرزو میکنم بتوانند در این جایگاه قرار بگیرند و در پایان این هفته را به مرزبانان عزیز و ایجنت محترم تبریک عرض مینمایم، برکت خدمت در زندگی شما جاری باشد.
همسفر سیمین:
هنگام ورود به کنگره ۶۰ اولین روز با یک فرشته زمینی مواجه شدم و آن کسی نبود جز آیدای عزیز که بعدأ متوجه شدم کمک راهنما میباشند خانم آیدا با آن برخورد عالی و روی باز لبخند بر لب چنان شور و نشاطی در من بوجود آوردند که غیر قابل وصف میباشد احساس آرامش اعتماد به نفس و هم حس بودن را در من شکوفا کرد و بعد از ایشان دو مرزبان محترم خانم لیلا و خانم هانیه که باز هم من از منصب آنها بیخبر بودم آنچنان با آغوش باز مرا پذیرفتند که انگار به خانه خود وارد شدم استقبالی گرم و صمیمی. آمدنم به کنگره ۶۰ به این مکان مقدس را به فال نیک گرفتم زیرا قبل از آمدن من همسرم پاکی گرفته بودند پسرم در حال درمان، از همسرم اصرار برای آمدن به کنگره ۶۰ از من انکار تا اینکه خودم دلی پا به این مکان سراسر نور گذاشتم. خانم حشمت بانوی عزیز با آن لبخند ملیح و دلنشین با آن رفتار مودبانه و زیبایشان، رفتار این عزیزان با من باعث شد که برای آمدن به کنگره ۶۰ مصمم تر گام بردارم تا بتوانم من هم مثل این عزیزان طی سفر خدمت ناچیزی انجام دهم. انتخاب خانم آرزوی عزیز که هم درد من بود به عنوان راهنما همانند بالی برای پروازم شدند. با آمدن به این مکان مقدس متوجه مسئولیتهای این عزیزان شدم اعم برقراری نظم، حفظ امنیت، برقراری عدالت، رعایت بهداشت و اطلاعرسانی بخش نامهها و… شدم. در طی مدتی که در کنگره ۶۰ هستم زمانی که لژیون ما خدمتگزار بود در نقش میکروفن گردان و راهنما خدمت کردم که حس وحال خوبی به من داد و دیگر پیشنهاد دادن چای که با دل و جون پذیرفتم خدمت در کنگره ۶۰ به ما حس وحال خوبی میدهد فرق ندارد چه کاری ما باید در هر مسئولیتی که دارم بهترین باشیم. کلا افرادی که در کنگره ۶۰ خدمت میکنند اعم از ایجنت و مرزبان و راهنما و کمک راهنما و غیره همه با عشق و محبت خدمت میکنند و نمیگذراند آب در دل کسی تکان بخورد ما باید رفتار خوب این عزیزان را سر لوحه خود قرار دهیم تا فضای امن آنجا را ناامن نکنیم. در خاتمه ضمن تشکر از راهنمای خوبم خانم آرزو هفته ایجنتو مرزبان را به این عزیزان تبریک گفته و امیدوارم همچون کوه پرصلابت و استوار و کوشا گام بردارند تا این مکان احیای انسانی روز به روز شکوفاتر شود و تکیه گاهی امن برای مسافران وهمسفرانشان. درود بر مؤسس بزرگ آن مهندس دژاکام
همسفر مریم:
اولین باری که به کنگره ۶۰ آمدم هیچگونه دانش و اطلاعاتی از قوانین و مقررات نداشتم وقتی وارد شعبه شدم آخرین صندلی نشستم در آن زمان خانم امینه مرزبان بودند با خوشرویی و احترام منرا به صندلی جلو هدایت کردند. اینجا اولین مهر تأیید بر اینکه جای پاک و امن و مقدسی آمدهام خورد و این سوال برایم ایجاد شد که بدون هیچ شناختی نسبت به من چگونه اینقدر مهربان و دلسوز رفتار کردند؟ بعد از گذشت چندین جلسه متوجه شدم که مرزبانان مسئولیت نظم و قوانین و همچنین نظارت دقیق بر شروع و پایان جلسات، نظم ورود و خروج و همچنین ابلاغ پیامهای جدید را بر مسافران و همسفران بر عهده دارند. ایجنت در کنگره ۶۰ به عنوان یک مقام مسئول و راهنما شناخته میشود که وظیفهاش نظارت بر کار مرزبانان، هدایت و حمایت از شرکت کنندگان در بهبود و درمان است. ایجنت قطعا فردی با تجربه و آگاه در زمینه درمان اعتیاد است و با هدف ایجاد بستری امن برای اعضا سعی دارد با تجربیات و دانش خود به دیگران کمک کند. ایجنت و مرزبانان عزیز: خواستم از صمیم قلب از شما بابت زحمات و تلاشهای بی پایانتان تشکر کنم شما نه تنها با تجربه و دلسوز هستید بلکه منبع امید و انگیزه برای بسیاری از ما هستید کمکهای شما در ایجاد فضایی پرمحبت و امن برای ما تأثیر عمیقی بر زندگی ما دارد.
همسفر مهین:
من زمانی که وارد کنگره ۶۰ شدم اولین بار با فرشتههایی مثل خانم آمینه عزیز و خانم فلورا مواجه شدم که با برخورد عالی و با خوشرویی خیلی عالی با من برخورد کردند آنروز هم جشن بود، جشن راهنما بود که من آشنایی نداشتم. با همسرم برگشتم خانه در راه که میآمدیم خانه به همسرم گفتم چقدر این دو تا خانم مهربان بودند من را بغل کردند انگار چند سال بود من را میشناختند چه حس خوبی به من دادند خانم آمینه و خانم فلورا مرزبان بودند من از آن روز چنان شورو نشاطی در من بوجود آوردند که من احساس آرامش و اعتماد به نفس را در دل من شکوفا کردند. آنها با استقبال گرم و صمیمی من را به کنگره ۶۰ دل گرم کردند و با آمدنم به کنگره ۶۰ خداراشکر میکنم که توانسم آموزش بگیرم و از حفظ و قوانین و حرمتهای کنگره ۶۰ آشنا باشم و یاد گرفتم که در جایگاههای خدمتی. اگر خطاهایی داریم وظیفه ایجنت است که اگر خطاهایی را دید مجددا کار را بر سر مسیر و راه درست وصراط مستقیم برگرداند.
نويسندگان: همسفران لژیون چهارم
ویرایش و ارسال: همسفر هنگامه رهجوی راهنما همسفر عطیه (لژیون سوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی ارتش
- تعداد بازدید از این مطلب :
66