چهاردهمین جلسه از دور نهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰ نمایندگی بروجرد به استادی مسافر محمد، نگهبانی راهنما مسافر محمود و دبیری مسافر مراد با دستور جلسه «وادی هفتم و تاثیر آن روی من» روز پنجشنبه ۲۰ شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد
سلام دوستان، محمد هستم مسافر
خدا را شاکرم که توفیق حاصل شد من در مسیر سبز کنگره۶۰ قرار گرفتم و راه درستِ حرکت را پیدا کردم. از آقای مهندس و خانوادهی محترمشان سپاسگزارم و قدردان زحمات راهنمای درمان اعتیادم هستم.
دستور جلسهی این هفته: «وادی هفتم و تاثیر آن روی من» میباشد. در وادی اول تا چهارم ما باید روی تفکر تمرکز کرده و با فکر کردن کارها را انجام میدادیم. در وادی پنجم به این باور رسیدیم که به افکار و اندیشهی خود، لباس عمل بپوشانیم. با رسیدن به وادی ششم فهمیدیم که باید فرماندهی عقل را به رسمیت بشناسیم.
اکنون در مرحلهای قرار گرفتهایم که عقل با مراتب و اندیشههای خود، مسائلی که برای ما قابل فهم است، باز کند و مسیر حرکت را به ما نشان دهد. این مسیر حرکت، از اهمیت خاصی برخوردار است.
روزگاری راههایی را برای ترک اعتیاد انتخاب میکردم که متاسفانه و به دلایل مختلف، دوباره وارد منجلاب اعتیاد میگشتم که هر بار با این اتفاق، دچار یاس و ناامیدی میشدم. با اینکه انسان با ارادهای بودم و دوست داشتم از اعتیاد رها شوم؛ ولی دوباره به سوی اعتیاد سوق پیدا میکردم. علت اینکه نمیتوانستم ترک مواد را نگه دارم این بود که از مواد مخدر شناختی نداشتم و نمیدانستم بیماری اعتیاد جسمی است، نه روانی و تا جسم درمان نشود، اعتیاد هم درمان نخواهد شد.
وادی هفتم میگوید: «رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است، یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت مینمائیم». برای درک بهتر این موضوع، لازم است بدانیم که به مطلب پوشیده، راز گفته میشود. رمز هم، راز نهفته است، چیزی که ما درست میکنیم و به وجود میآوریم، کشف گفته میشود. حقیقت چیزی است که از بین نمیرود، ماندگار است و مسیر مستقیم را به ما نشان میدهد. مانند: خداوند، نفس و ... برای پیدا کردن حقیقت که برای ما شکافته نیست، باید رمز و راز آن را پیدا کنیم و در مسیر حرکت آنچه برداشت میکنیم، راز آن است.
آقای مهندس میفرمایند: انسانهایی هستند که وادی هفتم را به راحتی رعایت میکنند، برخی دیگر به وادی هفتم اهمیت نمیدهند و همیشه برای خود و دیگران مشکل ساز میشوند.
به صورت فرضی انسانها را به دو دستهی انسانهای «کمخِرَدان و خِرَدمندان» تقسیمبندی میکنند و با کمی اندیشه، متوجه میشویم که جزء کدام یک از این دو دسته هستیم. خردمندان، قبل از صحبت کردن، تفکر میکنند. پیش از آنکه کاری انجام دهند، در مورد ضرر و زیان آن مشورت میکنند. این دسته از افراد، در عین کم حرف بودن، زمانی که میخواهند صحبت کنند، حرفهایشان را تحلیل و تفسیر کرده و برای هر کاری، سود و ضرر آن را در نظر میگیرند.
با خرد میداند که بهترین و بزرگترین گنج این مسیر، گنج درون است و نباید به دنبال مسائل فناپذیر برویم؛ ولی انسانهای کم خرد، بیشتر در حال عذرخواهی هستند و مدام از کلماتی مثل: عذر میخواهم، اشتباه کردم، ببخشید و ... استفاده میکنند.
وادی هفتم میگوید: در مسیر درست قدم برداریم، با صور پنهان خود آشنا شویم و خود را پیدا کنیم.
از اینکه به صحبتهای من توجه کردید، سپاسگزارم.

عکس : مرزبان خبری مسافر امیر
تایپ ویراستاری:مسافر کریم لژیون چهارم
بارگزاری :همسفر حسین لژیون سوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
86