چهارمین جلسه از دوره ششم کارگاهای آموزشی عمومی مسافران و همسفران نمایندگی آبیک با استادی راهنمای محترم مسافر محمد، نگهبانی مسافرعین اله و دبیری مسافرعلی با دستور جلسه «وادی هفتم وتاثیر آن روی من» در روز پنجشنبه 20 شهریور ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد: سلام دوستان محمد هستم، مسافر. وادی هفتم « رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است یکی یافتن راه و دیگری، آنچه برداشت میکنیم.»، من قبل از اینکه صحبتهایم را شروع کنم وظیفه خودم میدانم که پیشاپیش هفته ایجنت و مرزبان شعبه و پارک را هم به قسمت همسفران و هم به قسمت مسافران تبریک بگویم، بابت خدمتهایی که میکنند تا ما بتوانیم شعبه را مدیریت کنیم.
این هفته دستور جلسه ما دو قسمت است «یک وادی هفتم و دیگری تولد یک سال رهایی بهروز»، وادی هفتم رمز و راز کشف حقیقت را میگوید ما اول باید بدانیم حقیقت چه چیزی است تا در مورد آن صحبت کنیم و راه آن را پیدا کنیم و حقیقت چیزی است که از بین نمیرود مانند قوانین ریاضی و روش DST و مانند سیستم ایکس که آقای مهندس کشف کردهاند و این حقیقتی بود که در درون ما بود و فقط آقای مهندس آن را کشف کرد و از ایشان سپاسگزاریم که خدمتی برای ما انسانها انجام دادند .
رمز و راز چیزی است که ما باید آن را پیدا کنیم آقای مهندس وقتی صورت مسئله اعتیاد را پیدا کرد کلید راه پیدا شد روش DST رمزی بود که آن را زد و درب گاوصندوق اعتیاد باز شد و بعد سیستم ایکس راز بود که از درون آن به دست آورد و این سیستم ایکس خیلی از بیماریها را برای بشریت باز کرد، حالا در اعتیاد هم همین است ماها خیلی دوست داشتیم که به درمان اعتیاد برسیم این راهی که همیشه میرفتیم اشتباه بود و آقای مهندس میگوید آدم مصرف کننده بی اراده نیست و کسی که ۲۰ بار کمپ میرود آدم بیارادهای نیست، پس بیاراده نیست راه اشتباه بوده است.
در ادامه آنچه برداشت مینماییم این به ما بستگی دارد که من از کنگره ۶۰ میآیم چه برداشتی دارم، میآیم سرپوش بگذارم برای کارهای بیرون خودم که کسی با من کاری نداشته باشند، یا که میآیم خودسازی کنم و به درمان اعتیاد برسم و اینها خیلی فرق میکند همه اینها بستگی به خود انسان دارد،آقای مهندس در آخر وادی هفتم میگوید وقتی شما به کنگره ۶۰ میایی وبه مقصد میرسی باید ببینی وضعیت شما چگونه است و اینکه به آرامش برسی وضعیت مناسبی است، ما باید به قدیمی های کنگره نگاه کنیم.

قسمت دوم دستور جلسه تولد یک سال رهایی آقا بهروزاست، بهروز از رهجوهای قزوین شعبه کاسپین بود و پیش من آمد، هر کسی که کنگره میآید وضعیت خوبی از نظر اعتیاد و تخریب ندارد و بهروز از این موضوع مستثنا نبود تخریب شیشه و متادون داشت و خوبی که داشت همه جلسات را میآمد، حرف گوش کن بود، چهار پنج ماه سفر بود و سی دیها را دست و پا شکسته مینوشت و شیشه اثرش کم رنگ شده بود و دقیق روی پله آمد، وسطهای راه به هجرت ما به شعبه آبیک خورد و تنها شخصی بود که به آن گفتم با من بیا و حرف گوش کرد و در ادامه رهایی خود را گرفت و راهنمایی تازه واردین قبول شد.
امیدوارم که در این مسیر همسفر ایشان کمک حالش باشد و پا به پای ایشان بیاید، تبریک به همسفر و خانواده و راهنمای همسفرش میگویم، تنها چیزی که یک مسافر را میتواند کمک کند این است که حرف گوش کند و با راهنمای خود صادق باشد و امیدوارم که این اتفاق برای بچههای سفر اولی بیفتد و رهایی بگیرند و خدمتگزار باشند.

در ادامه جلسه جشن تولد اولین سال رهایی مسافربهروز برگزار شد.

اعلام سفر: سلام دوستان بهروز هستم مسافر. آخرین آتیکس مصرفی متادن وشیشه، روش درمان DST، داروی درمان شربت OT، مدت ۱۱ ماه ۱۱ روز است که سفر میکنم، ورزش در کنگره فوتسال، راهنما محمد رهایی از اعتیاد15 ماه و 13 روز، نیکوتین هم 11 ماه، در ضمن سفر جونز دارم به کمک راهنمایی آقا سامان، حدود 9ماه است سفر می کنم کاهش وزن 8 کیلو.

آرزو: من آرزو میکنم که آموزشهای کنگره یک روزی در کل جامعه همگانی شود و در مدارس همگانی شود تا همه درس زندگی کردن را در کل جهان یاد بگیرند.

خلاصه سخنان مسافر: سلام دوستان بهروز هستم، مسافر. خیلی خوشحالم که امروز اینجا هستم و تولد یک سالگی خود را جشن میگیرم از آقای مهندس تشکر میکنم که این بستر را فراهم کردن ، از راهنمای خودم تشکر میکنم و از تمام خدمتگزاران تشکر میکنم ، امیدوارم که از خدمتگزاران باشم.
یادم میآید که وقتی وارد کنگره شدم نه کار داشتم و نه زن و بچه داشتم، هیچ کدام از اینها را نداشتم و فقط در حدی کار میکردم که پول مواد خود را در بیاورم و مصرف کنم ، هر روز من قبل از کنگره این گونه میگذشت و از وقتی که وارد کنگره شدم هم کار دارم و هم همسر و بچه خود را دارم، اینها اتفاقی نیست، من فکر میکنم کسی که در راه درست قرار میگیرد نیروهای مثبت به آن کمک میکنند که بتواند در سمت و مسیر درست حرکت کند و بقیه اتفاقات دست خود آدمها است.
تغییر کردن کار سختی است من الان برای اینکه یک سری نکات را در لژیون جونز رعایت کنم از عادتهای غلط خود در غذا خوردن از آنها استفاده نکنم، برای اینکه تغییر کنم خیلی زمان برد و این تغییرات ذره ذره است و من در بعضی جاها متوجه میشوم که باید خودم را اصلاح کنم و اینها کم کم اتفاق میافتد و آن هم با حضور مداوم و گوش کردن به راهنما انجام میشود ، امیدوارم همه بچهها این جایگاه را تجربه کنند
من تمام تلاش خود را می کنم که بهترین خود را در کنگره بگذارم از نظر خودم فکر میکنم که ضعیف بودم و امیدوارم که در ادامه خدمتگزار خوبی باشم، ممنون از اینکه به حرفهایم گوش دادید.

سخنان راهنما همسفر: سلام دوستان آمنه هستم راهنمای یک همسفر. من به نوبه خودم میخواستم که این تولد را در رأس به آقای مهندس تبریک بگویم. وادی هفتم به ما میگوید که راه درست را آقای مهندس برای ما پیدا کردند و کار را تمام کردند و آن چیز را که باید انجام داده اند و آن را برای خودشان نگه نداشته اند تا همه به آن حال خوش برسند، وظیفه ما در مسیر قرار گرفتن است. این روز عزیز را به راهنمای ایشان و آقا بهروز و همسفرشان که اولین رهجوی من است تبریک میگویم که قدم در این راه گذاشتند و قسمت دوم آن با خودشان است که چه برداشتهایی داشته باشند.

سخنان همسفر: سلام طاهره هستم یک همسفر. من در اول تولد بهروز را تبریک میگویم و برایش خوشحال هستم، یکی از ویژگیهای بهروز پشتکار آن است که باعث شد ادامه دهد و به این مرحله برسد و امیدوارم سایهاش بالای سر من و دخترمان باشد، همچنین به راهنمای بهروز تبریک میگویم، مرسی.



تایپ: همسفر میثم «لژیون اول»
تنظیم و بارگزاری: مسافر علی «لژیون اول»
- تعداد بازدید از این مطلب :
64