جلسۀ هشتم از دوره پنجم جلسات لژیون سردار همسفران نمایندگی زنجان با استادی دنور راهنمای ویلیام همسفر الهام، نگهبانی پهلوان راهنما همسفر غزال و دبیری همسفر زینب با دستور جلسه «وادی هفتم و تأثیر آن روی من (رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است، یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت مینماییم)» در روز دوشنبه 17 شهریورماه 1404 ساعت 15:00 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
وادی هفتم میگوید: رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است؛ یکی یافتن راه و دیگری آنچه که برداشت میکنیم. از زمانی که به من گفتند که در جایگاه استادی لژیون سردار خدمت کنم، مدام در حال بررسی رمز و راز کشف حقیقت در ذهنم هستم. به این فکر میکنم که حقیقت چه چیزی میتواند باشد؟ طی آن تفکراتی که کردم و آموزشهایی که گرفتم، فهمیدم که حقیقت؛ فرامینی است که از جانب خداوند، به بندگان داده میشود. فرامین؛ همان حقیقتها هستند.
حالا این حقیقت، در لژیون سردار از نظر و منظر منِ الهام، چه چیزی میتواند باشد؟ حقیقت این است که من یک "امانتدار" هستم. جناب مهندس در سیدی هیچی به این موضوع اشاره کردهاند که الهام، خودت را صاحب چیزی ندان، تو یک امانتدار هستی.
در قرآن آمده است که خداوند میگوید: از مالی که به شما داده شده، انفاق کنید؛ نمیگوید از مالی که به دست آوردهاید یا از ثروتی که دارید، انفاق کنید.
نه او میگوید: تو صاحب مالی نیستی، یک امانتی را به الهام دادهاند و گفتهاند نگهدار. حالا صاحب این مال میگوید: مالت را ببخش. به فلانکس ببخش، به فلان فرد انفاقش کن. برای زندگی یک نفر دیگر ببخش.
من از روی جهالتم (خودم را عرض میکنم، منِ الهام، آن ارادهدار) میگویم: این پول من است، اگر این پول را بدهم، خودم میمانم. دقیقاً در مقابل آیۀ "من به شما دادم و شما هم باید به بندگانم ببخشید." آیهٔ دیگری میگوید: "شیطان شما را به فقر و فحشا دعوت میکند"؛ یعنی شیطان در دل من، نیروهای منفی و ترس را میآورد که الهام بترس از روزی که با این بخشش پولی نداشته باشی.
آیهٔ دیگری میگوید: "خداوند شما را به فضلِ خودش دعوت میکند، خداوند شما را به آمرزش دعوت میکند." فضل خداوند چه چیزی است؟ همان بخشش، همان رحمان و رحیم بودن است. من این موارد را، طی همین چند روز بررسی کردم و چیزی که فهمیدم: حقیقت، این است که من امانتدار هستم. رمز، همان یافتن راه است، همان لژیون سردار است، مسیر را به من نشان میدهد. راز، هم همان برداشت و نگرشی که به آن مال و ثروت دارم.
زمانی که اجازۀ بخشش از مالی که دست من امانت است، به من داده میشود و من میبخشم؛ آیا فکر میکنم که آن پول از کفم میرود و ته جیبم خالی میشود؟
برداشت من از این موضوع، این بود. امیدوارم که خداوند، توفیق بخشش را به تکتکمان بدهد و اجازه بدهد تا در مسیر صراط مستقیم حرکت کنیم و حقایق این دنیا را با همهٔ این آموزشها را کشف کنیم.
من الهام، اول بهخاطر مسافرم، وارد کنگره شدم و هدفم، درمان مسافرم بود؛ ولی الان دیگر ماهیت درمان کنار رفته است و من اینجا هستم که حقیقتهای زندگیام را کشف کنم، قلبم را وسیع کنم و از مالی که به من داده شده است، ببخشم. من اینجا هستم تا آن شمشیر را از قلبی که سنگ شده، بیرون بکشم و محبت را افزایش بدهم و ببخشم.

تایپ: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر رویا (لژیون هشتم)
عکاس: همسفر پروانه رهجوی راهنما همسفر مهری (لژیون دهم) عکاس دوم
ویرایش: همسفر نعیمه رهجوی راهنما همسفر رویا (لژیون هشتم) دبیر اول
تنظیم و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی زنجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
138