English Version
This Site Is Available In English

حقیقت همان عشق است

حقیقت همان عشق است

هشتمین جلسه از دوره شانزدهم سری کارگاه‌ های آموزشی، خصوصی کنگره ۶۰ ویژه همسفران آقا نمایندگی ستارخان؛ با استادی راهنمای محترم مسافر علی، نگهبانی همسفر احمد و دبیری  همسفر ایرج  با دستورجلسه "وادی هفتم و تاثیر آن روی من "  پنج شنبه 20 شهریورماه راس  ساعت ۱۴ آغاز به کار نمود .


خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان علی هستم یک مسافر،  نشانه اصلی وادی هفتم  یافتن راه است، اهمیت راه چقدر تاثیر گذار است در انتخاب های آینده،  در مکان و زمان باید ببینیم چه جایی سود خواهیم کرد با افرادی که ارتباط می گیریم آنموقع  راه مشخص می شود. در وادی ششم اهمیت عقل را فهمیده ایم که چقدر اولویت عقل مهم و کاربردی است، اگر هرچقدراز عقلمان درست استفاده بکنیم می توانیم در انتخاب راه ها تصمیم بهتری بگیریم و بهتر نسبت به آن عمل کنیم. در کنگره راه برای درمان با بهترین و کاملترین شکل پیدا شده است، نتیجه اش هم این شده است، افرادی که به رهایی رسیدند، شعب هایی که تاسیس شدند و...
اینکه ما در پایان راه به چه چیزی خواهیم رسید خیلی مهم است، و برمی گردد به آنجا که من چه راهی را انتخاب کردم یا به قول بزرگان عاقبت بخیر شدن  که این برداشتی است که به وسیله ما اتفاق افتاده.
حقیقت یک طیف گسترده ای را می تواند در بر بگیرد که از یکسری بازدارنده ها عبور کنیم و با عشق و علاقه آن کار را انجام بدهیم، حقیقت چیزی است که به راستی و درستی دلالت دارد، چیزی است که بعد از  اجرای فرامین به وجود می آید، در مسیر درستی قرار دارد مثل مسیر کنگره که یک حقیقتی بوده است که هیچ تاریخی در آن تاثیر گذار نیست. من در کنگره به درمان رسیدم، سفر اول یک سفر پایه ای است،  کسی که خوب سفر کند از یک عقل نسبی برخوردار می شود و اتفاقات خوبی برایش می افتد. یک درمان با کیفیت حقیقت درمان است که بعضی ها به آن دست پیدا می کنند و بعضی ها هم نمی کنند، افراد تفسیر متفاوتی از حقیقت دارند. برداشت من درمورد حقیقت درمان اعتیاد این است که تاریخ خاصی درآن اثر ندارد، خیلی از رهایی ها تاریخ دارند ولی نتیجه خوبی ندارند یا آن رهایی حقیقی نیست که از انجام ندادن فرمان است، حقیقت چیزی است که خلل ناپذیر باشد، می توانیم بگوییم حقیقت همان عشق است، اگر کسی از عشق درکی نداشته باشد به حقیقت هم نخواهد رسید و در اینجا ما فرق بین اصل و بدل را می فهمیم. یک همسفری در پارک به من گفت که من سی دی های مسافرم را نوشتم و الان حالش خوب نیست، اگر من بخواهم گریزی به همسفران محترم بزنم این است که خیلی از اعمال نادرست همسفر باعث می شود که آن فرد به حقیقت درمان دست پیدا نکند، همسفر باید مسافر را بیدارکند و او را برای درمان آماده کند. حقیقت از دل رنج ها بیرون می آید و بحث کشف به وجود می آید رهجو خود را نشان می دهد، رهجو جوینده راه است و به دنبال این است که چیزی را کشف کند، کریستوف کولون که آمریکا را کشف کرد، یا ادیسون که با چندین بار تلاش برق را توانست اختراع کند و خیلی اکتشافات دیگر بود و پیدا شده،  آقای مهندس از خیلی چیزها عبور کرد تا توانستند با روش درمانی خود کنگره را به اینجا برسانند. اگر من اضافه وزن دارم باید از مواد مضر مثل همبرگر یا نان خامه ای فاصله بگیرم. شیطان به دنبال این است که ما به حقیقت دست پیدا نکنیم.
حال خوب ما بین آدم ها را باید با توجه به ابزارهای درونی به خصوص عقل پیدا و سپس برداشت کنیم که بتوانیم یک رابطه خوبی برقرار کنیم. انشالله همگی با گذراندن این دستور جلسات نگاه های متفاوت تری داشته باشیم و ما تا جایگاه هایمان از لحاظ درونی و بیرونی تغییر نکند قطعا برداشت های ما متفاوت نخواهد شد، امیدوارم همگی با آموزش ها و ابزار هایی که درکنگره در اختیار داریم، حال خوب را در خود و خانواده خودمان شاهد باشیم و بهره کافی را ازآن بگیریم.
ممنون از اینکه به صحبت های من گوش دادید.

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .