English Version
This Site Is Available In English

کار و جایگاه بدون داشتن قدرت بی‌معناست

کار و جایگاه بدون داشتن قدرت بی‌معناست

گاهی اوقات اطرافیان خود را مشاهده می‌کنیم که تا زمانی‌‌که اتفاقی برای آن‌ها رخ نداده همان شخصیت سابق را دارند؛ اما به محض این‌که اتفاقی در زندگی آن‌ها رخ می‌دهد. مثلاً از نظر مالی وضع اقتصادی آن‌ها تغییر می‌کند یا از نظر اجتماعی جایگاه خاصی پیدا می‌کنند خلق و خوی آن‌ها تغییر می‌یابد و انسان در کنار آن‌ها احساس خوبی ندارد به‌راستی چه عاملی باعث ایجاد این حس می‌شود؟ قدرت به معنای توانایی انجام کار و توانایی انجام ندادن کار است و هر فردی در حیطه وظایف خود صاحب قدرت می‌باشد، برای مثال برای یک راهنما، لژیون و برای یک باغبان، باغ بیشه قدرت اوست و می‌تواند در قلمرو خود حکمرانی نماید و زمانی‌که بحث کار پیش می‌آید انسان باید قدرت انجام کار را نیز داشته باشد؛ کار و جایگاه بدون داشتن قدرت بی‌معناست همانند این‌که به یک راهنما جایگاه بدهیم، اما قدرت را از او بگیریم یا تصور کنید‌ که یک مدیر و ناظم مدرسه بدون قدرت بخواهند فعالیت خود را انجام دهند.

ما در کنگره فرا گرفتیم که هر چیزی دارای دو صور است؛ پس قدرت نیز می‌تواند ضد داشته باشد برای مثال: زمانی‌که من توانایی انجام کاری را دارم باید مراقب باشم تا قدرت من تبدیل به ضد آن یعنی گره قدرت نشود؛ گره زمانی مطرح می‌شود که انسان به دنبال این باشد که همه جا نام و نشان او را ببرند و از او یاد کنند و اگر نام او را نبرند خشمگین و ناراحت می‌شود و این‌که دائماً به دنبال گرفتن تأیید از دیگران باشد و گرفتن تأیید از دیگران انرژی مورد نیاز او را فراهم می‌نماید؛ اگر فرد حال مساعدی داشته باشد و دارای تعادل باشد از انجام کار خود احساس رضایت می‌کند و در مرحله دوم از تأیید دیگران انرژی دریافت می‌نماید؛ اما اگر برای فرد تأیید دیگران مهم‌تر از رضایت او برای انجام کارش باشد آن زمان قدرت تبدیل به ضد خود یعنی گره قدرت می‌شود.

ما زمانی متوجه می‌شویم که قدرت ما درست است و تبدیل به ضد خود نشده که بتوانیم نیاز و سؤالات دیگران را در حیطه کار و وظایف خود رفع و رجوع کنیم؛ اگر افرادی که با ما روبه‌رو می‌شوند از ما رضایت داشته باشند و نیاز آن‌ها رفع شود یعنی ما از ساختار قدرت به درستی استفاده کرده‌ایم؛ اما اگر نتوانیم نیاز آن‌ها را رفع کنیم دچار گره قدرت شده‌ایم، به‌ عبارتی برآوردن خواسته‌های معقول افراد، کار اصلی قدرت است. برای کسی که درگیر گره قدرت شده است تأیید دیگران بیشتر از انجام کار مهم می‌باشد و انجام کار برای او چندان اهمیتی ندارد و سوال کردن ممنوع است و شخص به خود اجازه می‌دهد که در کار دیگران تجسس، فضولی،‌ دخالت و اظهارنظر بیجا کند و در ساختار گره قدرت فرد انرژی بیش از ظرفیت خود را جذب می‌کند و حالت تراکم اتفاق می‌افتد. ان‌شاءالله بتوانیم با افزایش دانایی در هر جایگاهی که قرار می‌گیریم قدرت را از گره قدرت تشخیص دهیم.

منبع: سی‌دی گره قدرت
نویسنده و رابط خبری: راهنما همسفر سپیده (لژیون دوازدهم)
عکاس: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون نهم)
ویرایش: همسفر شهلا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم) دبیر سایت
ارسال: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پاکدشت

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .