وادی هفتم به رمز و راز کشف حقیقت در دو بعد میپردازد: نخست، یافتن مسیر صحیح و دوم، ادراک و برداشت از این مسیر. تعیین راه و چگونگی درک آن، از حیاتیترین و سرنوشتسازترین مسائلی است که هر لحظه با آن مواجه هستیم.
لازم نیست گمان کنیم که انتخاب راه مستلزم شرایطی خاص است، نظیر قرار گرفتن در دوراهیهای بزرگ هر ده سال یک بار. هر یک از ما ممکن است روزانه دهها بار بر سر دوراهی قرار گیریم و ملزم به تعیین مسیر باشیم. این تعیین مسیر، اگرچه در ظاهر بسیار ساده، پیش پا افتاده و کماهمیت به نظر میرسد؛ اما در باطن پیچیدگیهای خاص خود را دارد.
حتی یک سلام و علیک ساده نیز گاهی میتواند به منزله تعیین راه باشد. همین عمل به ظاهر بیاهمیت، ممکن است در نهایت انسان را به سوی سقوط یا صعود هدایت کند. تاریخ پر است از کسانی که به دلیل انتخاب مسیرهای نادرست، به نابودی کشیده شدند.
اگر اندکی تأمل کنید، به این تفکر خواهید رسید؛ بنابراین راه لزوماً یک مسیر پیچیده نیست؛ گاهی اوقات با ورود به یک مسئله به ظاهر ساده و پیشپاافتاده، وارد مسیری میشویم که تأثیرات عمیقی در پی خواهد داشت. در کنگره، اصلی داریم که بارها شنیدهاید: تا انسان از گفتارها و نوشتارها پیشی نگیرد، به صحت آنها پی نخواهد برد.
ممکن است برای شما تحلیلهایی ارائه شود و شما شیفته و باورمند شوید؛ زیرا دانش کافی ندارید. وقتی شما نمیدانید کازابلانکا کجاست، اگر بگویند در جنوب ایران است، میپذیرید؛ اگر بگویند در مشرق یا مغرب است، باز هم قبول میکنید؛ زیرا ناآگاهی شما هر گفتهای را برایتان قابل قبول میسازد. کاری که ما در کنگره انجام میدهیم این نیست که به شما بگوییم چه چیزی درست و چه چیزی غلط است؛ بلکه مجموعهای از معیارها را به شما ارائه میدهیم تا بر اساس آن معیارها، خودتان تشخیص دهید که چه چیزی صحیح و چه چیزی نادرست است.
حتماً درباره هر موضوعی تفکر کنید. افراد بسیاری بودهاند که با آنها صحبت شده تا به خود آیند، به این امید که رستگار شوند؛ اما پس از به خود آمدن، متوجه شدهاند که سوار بر موتورسیکلت، در حال ترور فردی هستند. پس میبینید که بعضی راهها به بهشت منتهی میشوند و بعضی به جهنم.
گاهی اوقات، تعیین مسیرها به ظاهر بهشت را نشان میدهد؛ اما با یک ضربه ما را به اعماق جهنم میاندازند؛ بنابراین انتخاب هر چیزی بسیار ساده است. تعیین راه، به این معنا نیست که باید آن را اختراع یا کشف کنید؛ بلکه این تعیین مسیر، در جزئیات زندگی خود را به ما نشان میدهد.
پس ما در هر لحظه بر سر یک دوراهی یا چندراهی قرار میگیریم که باید مسیر خود را تعیین کنیم. برای مثال، آیا با این شخص رفاقت کنیم یا خیر؟ آیا با این شخص معاشرت کنیم یا خیر؟ آیا این شخص را به عنوان راهنمای خود انتخاب کنیم یا خیر؟
برای شما که سفر دومی هستید، حتی انتخاب راهنمایی که انجام میدهید، تفاوت بسیار زیادی ایجاد میکند. همه افراد شاگرد دارند؛ اما مهم است که استاد ما چه کسی باشد؛ بنابراین ما در هر لحظه و در هر زمینهای، در حال تعیین راه و مسیر هستیم.
تصور نکنید که منظور ما از تعیین راه، فقط انتخاب مسیر ترک اعتیاد است، هرچند که آن هم بسیار مهم است و ما راه آن را نیز پیدا کردهایم. وقتی ما راه را پیدا میکنیم، باید پس از آن به مقصد برسیم.
وقتی میگوییم «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ» (ما را به راه راست هدایت فرما)، صراط مستقیم، آن هدف اصلی نیست؛ بلکه راهی است که ما را به راه و مقصد اصلی میرساند. وقتی شما میخواهید به تبریز بروید و به سمت جنوب حرکت میکنید، هرچه بیشتر پیش بروید، از مقصد دورتر میشوید. نهتنها به مقصد نمیرسید؛ بلکه از آن دورتر نیز میشوید.
در درمان اعتیاد نیز ما قبلاً به همین شکل بودیم. در روشهای دیگر، نهتنها درمان نشدیم؛ بلکه آسیبهای بسیاری دیدیم، کمرمان شکست و دوباره خودمان را جمع کردیم و آسیب شدیدتری دیدیم. پس تعیین راه برای ما بسیار مهم است و وقتی راه را پیدا کردیم، باید برویم تا به مقصد برسیم.
بنابراین اگر راه را پیدا کردهایم، بسیار خوششانس هستیم؛ زیرا ممکن است سالها بگردیم و اصلاً راه را پیدا نکنیم، تا اینکه پس از چندین سال، خداوند ما را مورد لطف و رحمت خود قرار دهد و ما را به صراط مستقیم هدایت کند، تا از صراط مستقیم برویم و پس از آن فقط باید پیش برویم تا به هدف برسیم؛ پس تعیین راه، بسیار مهم است.
منبع: سیدی یافتن راه از آقای مهندس
نویسنده: همسفر لیلا (آ) رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون یازدهم)
رابط خبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون یازدهم)
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون ششم)
ویرایش و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دنا
- تعداد بازدید از این مطلب :
41