جهان اشراق چه جهانی است؟
جهان اشراق، جهانی بسیار پیشرفته است. برای وصل شدن یا ورود به این جهان، کانالهایی از نور وجود دارد که باید آنها را شناخت. شناخت این مسیر نیازمند «حس خارج از جسم» است؛ حسی که بسیار پیشرفته و پالایشیافته باشد.
صور پنهان و صور آشکار جهان اشراق
هر چیز دو چهره دارد: یک صور پنهان و یک صور آشکار. «حکمت اشراق» توسط شیخ شهابالدین سهروردی در آستانه قرن هفتم هجری پایهگذاری شد. اشراق به معنای «طلوع نور یا خورشید» است. این مکتب در آغاز پیدایش، در برابر مکتب مشاء قرار گرفت و بر شهود و کشف در شناخت حقایق تأکید داشت.
نفس در مکتب اشراق
در این مکتب، نفس بهعنوان «جوهر نوری» در نظر گرفته میشود. در مقابل، حکمت مشاء که بر پایه فلسفه ارسطو شکل گرفته بود، بر استدلال و عقلگرایی تکیه داشت.
دیدگاه ارسطو
ارسطو معتقد بود: «هر آنچه را میبینیم، قابل بررسی است.» بنابراین، مکتب مشاء بر مبنای دیدن، استدلال و عقلگرایی استوار شد. در طول تاریخ، فیلسوفانی همچون فارابی، ابنسینا و خواجه نصیرالدین طوسی این مکتب را زنده نگه داشتند. در حقیقت، هم مشاء درست میگوید و هم اشراق؛ اما هر کدام تنها بخشی از حقیقت را میبینند.
فاصله ما با مادیات
استاد میگوید: «فاصله شما با مادیات، خودِ شما هستید.» کسانی که به ماوراء و مسائل معنوی توجه دارند، درکی فراتر از مادیات مییابند. در زندگی هم گاهی چنین است: ما فکر میکنیم در تقابل با هم قرار داریم، در حالیکه تنها با چهرههای گوناگون روبهرو هستیم.
اشراق و بهشت
فاصله میان اشراق و بهشت برین، مادیات و افکار خود ماست. انسان مانند حوضی است؛
اگر این حوض پر از لجن باشد، یعنی افکار منفی، اضطراب و نگرانی در آن جریان دارد.
اما اگر زلال و پاک باشد، اندیشههای سالم، آرامش و خیرخواهی در آن جای دارد
برای رسیدن به آب زلال، باید از حوض لجن عبور کنیم. این گذر، همان پالایش اندیشههاست.
انسانهای رها از افکار منفی
کسانی که زلال و پاکاند، در زمان حال زندگی میکنند، آرامش دارند و خیرخواه دیگران هستند. آنها ذرهذره مسیر درست را میسازند.
نیروهایی که بر ما حاکمند
انسان تحت تأثیر سه نیروست: خواست، تقدیر و فرمان الهی.
ما کار میکنیم (خواست)، اما نتیجه نهایی در اختیار تقدیر و فرمان خداست. اگر طبق فرامین الهی عمل کنیم، بهترین بهره را خواهیم برد، زیرا خداوند وعده دروغ نمیدهد.
مالکیت حقیقی
ما در این جهان مالک هیچ چیز نیستیم، جز محبت و عشق. همهچیز موقت و گذراست. وقتی انفاق میکنیم، نشانه گذشت، صبر و بزرگی است. پس باید از فرصتهای کوتاه زندگی بهترین بهره را ببریم.
مرگ و صراط مستقیم
زندگی با مرگ پایان نمییابد؛ مرگ سفری است به مرحلهای دیگر. تنها چیزی که باید از آن ترسید، نیروی الهی است. کسی که در صراط مستقیم حرکت میکند، آسیب نمیبیند؛ سختیها او را به درجات بالاتر میرسانند. غم نیز میتواند زمینهساز سقوط یا شکوفایی باشد.
پیام «هیچ»
باید از تفکرات غلط فاصله گرفت، عینک سیاه را کنار گذاشت و دنیا را روشن دید. دنیا گذراست و همه ما مسافران کاروانسرا هستیم. آنچه اهمیت دارد، استفاده درست از مال و فرصتهاست؛ اگر درست استفاده کنیم بردهایم، وگرنه باختهایم.
خلاصه سیدی «هیچ»
تهیه و نگارش : همسفر فاطمه س، رهجو راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم)
ویرایش: همسفر زهرا خ، رهجو راهنما همسفر زهرا (لژیون دوم)
ارسال: همسفر سمیه، رهجو راهنما همسفر مهدیه (لژیون اول)
همسفران نمایندگی زاهدان
- تعداد بازدید از این مطلب :
30