حقیقت هیچ وقت از بین نمی رود

جلسه چهاردهم از دوره ششم لژیون سردار نمایندگی کاسپین، به استادی راهنمای تازه واردین مسافر سعید، نگهبانی راهنما مسافر حمید و دبیری راهنما مسافر احسان با دستور جلسه " وادی هفتم و تاثیر آن روی من " روز سه‌شنبه 18شهریور ماه 1404 ساعت 15:30 دقیقه آغاز به کار کرد

سخنان استاد:
از نگهبان و دبیر و خزانه دار لژیون سردار تشکر می کنم که به من اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم من سه یا چهار بار عضو لژیون سردار شدم ولی در مورد دنوری مقداری ترس داشتم فکرمی کردم که نمی توانم از عهده ی تعهدی که می دهم بر بیایم به یاد دارم که یک روز قبل از گلریزان با همسفرم در خانه صحبت می کردیم همسفرم به من گفت که تو هم برو لژیون سردار توکل برخدا و راهنمای من حمیدآقا هم گفت اعلام کن و نترس.

 لژیون سردار که نشسته بودم کلیپی از آقای مهندس پلی شد و ناخودآگاه درون من اتفاقی افتاد و من به زبان آمدم و اعلام دنوری کردم و در کارتم هم دوازده میلیون تومان بیشتر نداشتم که ده میلیون تومان آن را کشیدم و گفتم توکل بر خدا.

و مسئله ای که شاید کسی باور نکنید و فکر کنند که من برای جلب توجه چنین کاری انجام می دهم ولی من تجربه ی خودم را می گویم من از اول همین بودم این ده یازده سالی که اینجا حضور دارم افراد قدیمی مرا بهتر می شناسند آدمی نیستم که داستان سرایی کنم. مشاوره ای که به رهجوها می دهم معمولا از تجربه ی خود در اختیار آنان قرار می دهم و شکر خدا تا الان جواب گرفته ام خیلی از عزیزانی که اینجا نشسته اند راهنمای تازه واردین آن ها من بودم بعضی از آن ها راهنما شدند از این بابت از خدا سپاسگزارم که مرا لایق دانسته و من زندگی ام را مدیون کنگره 60هستم.چون روز اول که آمدم با حمید آقا باهم هستیم باهم مشاوره و رها شدیم با هم در آزمون راهنمایی شرکت کردیم حمید آقا راهنمای شال نارنجی شدند و من شال سبز قبول شدم و الان باعث افتخار است که به عنوان رهجو در کنار حمید آقا هستم. روز اول من آمدم کنگره به من گفتند اگر به راهنما و کنگره ایمان داشته باشی جواب می گیرید و شکرخدا تا الان هم جواب گرفته ام و روزی که خداوند انسان را آفرید نوری در او دمید که این خود حقیقت است و حقیقت هیچ وقت از بین نمی رود و اگر من هم بخواهم بخشنده باشم باید در مسیر کنگره باشم و آموزش های لژیون سردار را گرفته باشم.کسانی را که من لژیون سردار دیده ام هم از نظر مالی و هم معنوی پیشرفت بسیاری داشته اند.من اگر می دانستم دنور شدن آنقدرآسان است سال ها پیش برای دنوری خودم را اعلام می کردم.هفته ی پیش در سی دی هیچی که گوش می کردم جناب مهندس چه زیبا فرمودند که همه داشته هایمان برای ما نیست و باید سعی کنیم در این مدتی که این فرصت در اختیار ما است به نحو احسنت استفاده کنیم و در آخر تشکر می کنم از ایجنت محترم و نگهبان و دبیر و خزانه دار که چهارده ماه خدمت خوبی را ارائه نمودند.از این که به صحبت های بنده توجه کردید سپاسگذارم

مرزبان کشیک: مسافرابراهیم
عکاس: مسافرامیر
تایپ: مسافر سعید ل5 و مسافر امیر
تنظیم: مسافرمسعود
تهیه شده در سایت مسافران کاسپین