"از تحرک سخن گفتیم که جهانها همه در حال حرکت میباشند. تمامی دنیاها داخل یکدیگر از حلقهای بهحلقهای و با حرکت فرمانی". استاد مهندس حسیندژاکام راجع بهتفکر صحبت میکند که تفکر است که همه چیز را سمتوسو میدهد و مشخص میکند. رسول اکرم(ص) در حدیثی فرمودهاند: یک ساعت تفکر بهاندازه هفتاد سال عبادت ارزش دارد.
جهانها همه در حال حرکت هستند و هیچ چیز در سکون نیست و همه چیز در حال تغییر است. وقتی یک سیب را بالا میاندازی هزار چرخ میخورد تا بهزمین برسد، صاف پایین نمیآید؛ زندگی و انسان هم بهاینصورت است. انسان برای ساخته شدن باید تغییر کند تا تغییر نکند تبدیل نمیشود تا تبدیل هم نشود ترخیص نمیشود. شخص میخواهد اعتیادش را کنار بگذارد، عشق بورزد یا بخشایش کند تا تغییر نکند، هیچ تبدیلی انجام نمیشود حتی کسانی که بیمار هستند باید تغییر کنند تا بیماری ذرهذره عوض شود.
گندم که میکارید با تغییر ذرهذره رشد میکند، سبز میشود و بعد خوشهها بهحالت شیری در میآیند بعد ذرهذره کامل میشوند و در اثر همین حرکتها است که جهان هستی در حال چرخش است و همان خورشید هم یک روز از بین خواهد رفت و چیز دیگری بهوجود میآید؛ زمین هم اینگونه است.
سیستم اینگونه بنا شده که باید خوبی و بدی باشد و بعد تغییرات انجام پذیرد. سختی و مشقت و شکست باشد و بعد پیروزی هم باشد. هیچ کس تضمین نکرده که ما همیشه باید برنده باشیم و همه چیز عالی باشد وگرنه دیگر انگیزهای برای زندگی نیست و اکثر کسانی که دست بهخودکشی زدهاند همه چیز برایشان مهیا بوده است. هر آنچه باید باشد همان است و این جهت خلق انسان است و ادامه زندگی انسان همین است؛ انسان در پرتو همین سختیها است که ساخته میشود. در شعری از مولانا میخوانیم:
"معشوق بهسامان شد تا باد چنین بادا
کفرش همه ایمان شد تا باد چنین بادا"
اگر کسی الان مشکلی دارد یا دچار اعتیاد شده نمیگوییم از دسترفته یا نابود شد بلکه برای گرفتن انرژی برای مرحله بعد و یاد گرفتن خیلی چیزها بهخواب رفته است. هیچ کس تا ابد در جهنم نیست ممکن است حرکت کند و تغییر نماید و رحمانی شود؛ مثل راهنمایان کنگره۶۰ که قبلا مصرفکننده بودهاند، شاید خیلیها از کارهای آنها در عذاب بودهاند؛ ولی الان راهنما شدهاند و بهدیگران کمک میکنند. شاید راهنما یا معلم بهشاگردش سخت بگیرد اینها خشم دروغین است بهجهت ارتقا و نجات انسانها؛ مثل خشم پدر نسبت بهفرزندش که جدی نیست و برای تربیت فرزندش است و خشم او رحمت است. انسان از بالا بهپایین و از پایین بهبالا میرود و این بستگی بهانسانها دارد. انسان باید نفس اماره را پشت سر بگذارد و وارد نفس لوامه شود همه چیز در حال تغییر است. ما باید با تمام وجودمان تلاش و کوشش کنیم؛ در جهان هستی همه چیز معجزه است. درست است درختان به آب و خاک احتیاج دارند ولی نیرو هم میخواهند و این نیرو را خورشید بهوجود میآورد و همه آن چیزی که در جهت فرمان است انجام میدهند.
با نگاه و اندیشه نمیتوان بههستی هر چیزی پی برد؛ اما نظم آنها حاکی از فرمانی است که ما هم نمیتوانیم بهآن پی ببریم، میگردیم و پیدا میکنیم؛ ولی هر آنچه پیدا میکنیم یک مرتبه جهانی باز میشود که از گفتن آن عاجز هستیم. پایان هر نقطه سر آغاز خط دیگری است؛ باید درصدد حل مسائل باشیم. همیشه جایی که تمام میشود داستان دیگری آغاز میشود. ما با همه چیزها و اطلاعاتی که داریم دچار مرگ میشویم ولی از بین نمیرویم و اطلاعات ما پاک نمیشود و باز از روزنه دیگری بیرون میآییم.
شما انسانها را راهنمایی میکنید ولی آنها قبول نمیکنند؛ رها کنید اشکالی ندارد بگذارید بروند و سزای اعمالشان را ببینند؛ میروند و سرشان بهسنگ میخورد و دو مرتبه باز میگردند و اگر هم بهبعد دیگری رفتند باید بدانند که از نظر زمانی باید زحمت و تلاش زیادی بکشند تا بهرهایی برسند.
صدها چراغ دارد و بیراهه میرود
بگذار بیفتد و بیند سزای خویش
منبع سیدی: تغییر
نویسنده: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون اول)
ویرایش و ارسال: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر سعیده (لژیون سوم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی بروجن
- تعداد بازدید از این مطلب :
76