هر چیزی دو چهره دارد؛ یکی صور پنهان و دیگری صور آشکار، حکمت اشراق در اوایل قرن هفتم توسط شیخ شهابالدین سهروردی پدید آمد، اشراق به معنی محل طلوع خورشید است. این مکتب بر پنج حس درون تاکید دارد، مکتب مَشاء مکتبی فلسفی در جهان اسلام است که بر پایه استدلال، عقل گرایی و آنچه با حواس ظاهری قابل دیدن است بنا شده است و طرفداران آن ابن سینا، ابونصر فارابی و خواجه نصیرالدین طوسی بودند.
حکمت اشراق و مشاء در تقابل با یکدیگر نیستند؛ بلکه مکمل هم هستند و هر دو بخشی از حقیقت را میبینند؛ مثل افرادی که از سوراخ کلید داخل اتاق را نگاه میکنند و هر یک چیزی را میبینند در حالیکه وقتی در اتاق باز شود همه چیزهایی که هر یک به تنهایی میدیدند همه در آن جا هستند. روشهای درمانی اعتیاد هم مانند این مکاتب، نباید در تقابل یکدیگر باشند بلکه در واقع باید مکمل هم باشند؛ مثلاً گروههایی مثل معتادان گمنام NA به جنبه معنوی و سیستم پزشکی بر دارو و جنبه فیزیولوژیکی تاکید دارند؛ در حالی که برای درمان اعتیاد این دو باید در کنار هم باشند تا به نتیجه مطلوبی برسند.
انسانها مانند حوضهای آب هستند، حوض آب لجن و کثیف با حوض آب زلال و تمیز با همدیگر فرق دارند. به عبارتی؛ حوض پر از لجن، نماد افکار منفی، دروغ، غیبت، خودخواهی، اضطراب و .... و حوض آب زلال، نماد افکار مثبت، حرکت به طرف ارزشها، آرامش، خیرخواهی و .... میباشند. اگر بخواهیم به حوض تمیز و زلال برسیم؛ حتما باید از حوض لجن عبور کنیم. برخی از انسانها دائماً در گذشته زندگی میکنند و افسردهاند و برخی نیز دائم به آینده میاندیشند و پر از اضطراباند، در حالیکه ما باید در لحظه حال زندگی کنیم.
انسانهای خودخواهی که همهچیز را برای خود و خانوادهشان میخواهند و خیرخواه دیگران نیستند؛ باید بدانند که اعمال نیک و بد ما همچون انفاق و بخشش یا احتکار و گران فروشی و .... قطعاً به خودمان باز خواهد گشت. برای ورود به جهان اشراق حوض افکار ما باید زلال و پاک باشد فاصله ما از جهان اشراق دور نیست با گذر از خود و جهانِمادیات میتوانیم در همین زمان و مکان به جهان اشراق برسیم.
کسانی که در صراط مستقیم حرکت میکنند همیشه در آرامش هستند و کسانی که از آن منحرف میشوند و از راه نادرست مانند دروغ، به مقامی میرسند به سختی میتوانند از آن اعمال دست بردارند و هیچگاه آرامش نخواهند داشت و راه را گم میکنند. ما مالک هیچ چیز در این دنیا نیستیم و همه چیز فقط چند صباحی در اختیار ما است؛ پس شایسته است که ما از هر آنچه که در اختیار داریم به دیگران رایگان هدیه کنیم؛ مثل آموزشهای کنگره۶۰، دانش درمان اعتیاد و متدDST که ما آن را به صورت رایگان در اختیار همه مصرف کنندگان و خانوادههایشان قرار دادهایم.
انسانهای خاص و برگزیده این حقیقت را درک کردهاند، برای همین حتی از جان و اعضاء بدن خویش میگذرند تا به دیگران کمک کنند. بخشش و کمک همیشه با پول نیست؛ گاهی میتواند یک لبخند یا یک حرف خوب، نوعی کمک باشد. ما باید از بدبینی و دید تاریک و افکارمنفی فاصله بگیریم و عینک خود را عوض کنیم تا دنیا را روشنتر ببینیم.
غمها میتوانند لعنت یا رحمت خداوند باشند، بستگی به این دارد که ما از آنها چه درسی بگیریم. برای بیداری نیروهای خفته درونی خود، شرط اول پالایش است وگرنه منجر به مواجهه با نیروهای شیطانی و عجیب و غریب میشود. دنیا کاروان سرایی بیش نیست، مدتی در آن اقامت داریم و سپس آن را ترک خواهیم کرد و ما مالک هیچ چیز نیستیم.
برداشت از سیدی «هیچی»
نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون اول)
ویرایش و ارسال: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر پروانه (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی طارم
- تعداد بازدید از این مطلب :
37